• July 29, 2012

خامنه ای وبرنامه شیطانی وی در افزایش جمعیت

خامنه ای وبرنامه شیطانی وی در افزایش جمعیت

خامنه ای وبرنامه شیطانی وی در افزایش جمعیت 150 150 شوالیه پارسی

خامنه ای باردیگردرجمع کارگزاران رژیم برمواضع خود درخصوص عدم اعتقاد به تحدید جمعیت ولزوم افزایش جمعیت ایران به دوبرابروبیشتریعنی تا حد 150 و200 میلیون نفرتاکید کرد امری که درسال گذشته نیزدرهمین ایام دردیداربا مقامات نظام مطرح ودرمجلس قبل با مخالفت برخی ازنمایندگان مواجه شده بودونگارنده ازآن طی دومقاله با عنوان سونامی جمعیتی در“اینجا” وسپس درمطلب دیگرخود باعنوان “حاشیه ای براستعفای علی مطهری” ونقش رهبری درطرحهای پیاده شده ازسوی احمدی نژاد ازجمله مهندسی جغرافیای انسانی کشوریا بند 12 مقاله در“اینجا” اشاره کردم هدف من ازطرح فاجعه آفرین فوق جلب توجه مردم و اپوزیسیون به طرحهای استراتژیک خامنه ای وباندمافیایی همراه وی است که برای حفظ خود برسریرقدرت وتثبیت نظام منحوس حاضربه هرجنایت وخیانتی درحق کشوروملت خود است امری که کمتررهبری درحق مملکت خود روامی دارد
ما دراین نوشته برآن هستیم تااهداف پشت پرده این برنامه خائنانه خامنه ای راکه نظیردیگرطرحهایش دردوره ریاست احمدی نژاد کشوررابرباد داده است افشاء ونظردوستان خود ومردم ایران رابه اهمیت واهداف نهایی این پروژه شیطانی که ایران آینده رابه بنگلادشی جدید تبدیل خواهد کرد جلب نماییم. 
واقعیت امراین است که اگربه ادعای رهبری نرخ رشد جمعیت ازوضعیت انفجاری 6/1 درسالهای پایانی جنگ به 1/8 در سال 90 شمسی رسیده است (که البته هنوزبالاترازمیانگین نرخ رشد جمعیت درجهان با 1/5 است) ممکنست بخشی ازاین کاهش نرخ مربوط به سیاستهای پیشگیرانه دولت سازندگی باشد اما بخش اعظمی ازآن به دیدگاه رهبری برمی گردد که افزایش قشرجوان کشورراطی 15 سال اخبربعنوان یک خطربنیادی برای نظام می دیدند وبهمین دلیل نیزنوک تیزحملات متوجه جوانان اعم ازدانشجو وغیردانشجو بوده است که بعناوین مختلف اعمال شده است متاسفانه سوء رهبری وسیاستهای اقتصادی حاکم طی اینمدت وبالاخص نایودی بخش های صنعتی وکشاورزی دردوره ریاست جمهوری دست نشانده رهبری بیش ازسیاستهای دولت سازندگی دراین کاهش موثربوده است وبیکاری، تورم، گرانی وبالارفتن قیمت مسکن ازدلایل اصلی این کاهش رشد است.
مردم ایران فراموش نمی کنند که اولین باربحث افزا
یش جمعیت ایران به 120 میلیون نفرتوسط احمدی نژاد درسال 1385 مطرح شد وپس ازآن درفروردین ماه 89 ادعای تخصیص یک میلیون تومان به هرفرزند تازه متولد شده ازسوی وی اعلام شد وکاملا مشخص بود که این طرح من درآوردی یکشبه نظیردیگرطرحهای خانمان براندازرژیم حاصل پیژاما پارتی هایی بود که بین وی ورهبری در شب قبل برپامی شد وفرداصبح بعنوان طرح و
برنامه جدید دولت معرفی می گردید بدون اینکه کوچکترین اثری ازکارکارشناسی قبلی  یا اطلاع رسانی یا حتی لایحه ای ازمجلس یکدست وتابع رهبری دولت برای آن داده شده باشد درهمان سال که احمدی نژآد اعلام کرد به هرکودک متولد جدید مبلغ یک میلیون داده می شود وهرسال نیز یکصد هزارتومان به آن افزوده می شود ونهایتا نتیجه گیری کرده بود که این فرزند در18 سالگی 120 یا 240 میلیون تومان پول خواهد داشت!!
ازاین خزعبلات (که بدستورخامنه ای ازدهان احمدی نژاد خارج می شد) که بگذریم واقعیت امراین است که نظیردیگر مواردخامنه ای مجبورشد پس ازمقاومتهای جامعه وبرخی مراجع نظیرمجمع تشحیص مصلحت ونمایندگان مجلس(پزشکیان وزیردوره خاتمی ونماینده تبریز) وعدم وقع به دستورات وی طی دوسال گذشته خود وارد میدان شده وچهره پشت پرده خود رادراین  پروژه آشکارنماید.
خامنه ای دریک دروغ آشکاردرحالیکه معمولا طرحهای موردنظرخودرابه مجمع تشخیص مصلحت می فرستاد تاپس از تکمیل به توشیح خودبرساند اینباربا آگاهی ازمقاومت آن مجمع وباهدف جلوگیری ازسرشاخ شدن با هاشمی می گوید:  
       
” دراوائل دهه هفتاد اجرای این سیاست بنابرمصالحی، صحیح بود اما ادامه آن درسالهای بعد خطابود”
وسپس ادعا می کند که  :
” بررسي هاي علمي وكارشناسي نشان مي دهد كه اگرسياست كنترل جمعيت ادامه پيدا كند، به تدريج دچار پيري ودر نهايت كاهش جمعيت خواهيم شد، بنابراين مسئولان بايد با جديت درسياست كنترل جمعيت تجديد نظركنند و صاحبان رسانه وتريبون ازجمله روحانيون درجهت فرهنگ سازي اين موضوع اقدام كنند.”

جالب اینکه وی کارشناسی موضوع مورد نظرخود راپس ازاعلام ازتریبون های عمومی به شورای انقلاب فرهنگی سپرده است که درآن ازافراد سرسپرده ای چون جنتی، ولایتی، حدادعادل، برادران لاریجانی، برادران دانشجو، رحیم پورازغدی، مخبردزفولی و… عضویت داشته وبرای فرامین وی تحت عنوان مطالعات علمی وکارشناسی بی چون وچرا دلیل ومدرک ومستندات جمع آوری می کنند !!.

خامنه ای بارهاگفته است که وی ورژیم تحت سلطه اش ازسرنوشت رژیم سابق درس گرفته واشتباه شاه راتکرارنخواهند کرد ودرتمام زمینه ها ازجمله ایجاد حکومت نظامی، سرکوب وکشتارروزمره مردم وزندانی کردن مخالفان سیاسی نیزنشان داده اند که دراین راه ازهیچ امری فروگذارنخواهندکرد.
یکی ازاهداف خامنه ای درمبارزه با تحدید جمعیت افزایش طبقه فقیرونازک کردن وازبین بردن طبقه متوسط جامعه بعنوان مهمترین خطربرای نظام فعلی می باشد ازآنجاییکه طبقه متوسط ارتش دموکراسی وپارتیزانهای جنگ نرم درمبارزه با رژیم روبه زوال می باشند رهبری ازطریق افزایش طبقه فرودست ازیکسو و کاهش لایه طبقه متوسط درصدد مهاراین موضوع می باشد ممکنست بسیاری براین امرمتصورباشند که با نازکی  طبقه متوسط رژیم عملا امکان استفاده از تکنوکراتهای وابسته به خود رانیزازدست خواهد داد ولی اینگونه نیست خامنه ای وباند همراهش ضمن پیگیری طرح درازمدت کنترل خروجی دانشگاههای کشورومحصولات آن از اساتید گرفته تادانشجویان که بابرنامه مفصلی باکارگردانی شورای انقلاب فرهنگی درجریان است معتقدند حتی درکوتاه مدت نیزکه ازبین هرچندفرزند خانواده فقیریکی ازآنها که قویتراست (نظیریک اسپرم ماتوزوئید) خودرابالامی کشد واین همان نیروی دلخواه رژیم می باشد نمونه این افراد دررژیم بسیارفراوانند وکارشناسان معدوم ودرگیردرپروژه های اتمی وموشکی رژیم ازمجیدشهریاری گرفته تا احمدی روشن وسردارحسن مقدم تهرانی همگی شاهدانی براین ادعایند.
این نکته رالازم به توضیح می دانم که طرفداران استراتژی مهاررژیم ایران که عمدتا ازاعضای حزب دموکرات آمریکا می باشند براین باورند که با توجه به نرخ کاهش تولید نفت ایران وافزایش مصرف داخلی عملا حاکمیت ایران ازسال 2015 به بعد توانایی مالی خود راازدست خواهد داد (نظریه ای که یکی ازمحققان جانزهاپکینزدرسال 2007 ارائه داده ونقش موثری درخلع سلاح تیم جورج بوش درحمله به ایران داشت) وبرژینسکی دیگراستراتژیست دموکراتها نیزدرسال 2009 کاهش نرخ رشد جمعیت ایران رابعنوان نمونه ای ازفقدان پشتوانه رژیم ازنیروی جوان درسالهای آتی ذکرکرد که نهایتا به فروپاشی نظام ازدرون یاتغییردر سیاستهای اساسی آن می انجامد.
دومین ومهمترین هدف درازمدت خامنه ای دراختیارگرفتن انتخابات آزادی می باشد که لاجرم وپس ازبه انتها رسیدن استفاده ازقوه قهریه ونیروی سرکوب بروی تحمیل خواهد شد وی خوب می داند که سیرتحولات جهانی چون سیلی بنیان برافکن بسوی دموکراتیزه کردن نظام های دیکتاتوری درجریان است واین موج دیگرخودی وغیرخودی نمی شناسد لذا برای مهاراین موج باید طبقه ای فرودست جامعه گسترش یافته تادربزنگاه تاریخی که دیگرحکومت نظامی وی اثرچندانی نخواهد داشت از”حق رای” این طبقه پایین وسرخورده فرهنگی واقتصادی برا
ی تثبیت وتداوم حیات نظام سیاسی موردنظرخود استفاده گردد 
نگاهی به پیروزی گروههای سیاسی وشبه نظامی درمصر، ترکیه ، لبنان ونوارغزه وامواج کنترل شده همان گروهها درکشورهای نظیرلیبی وتونس ومراکش نشان می دهد که هنوزبازاراستفاده ازاحساسات دینی عوام برای پیشبرد اهداف سیاسی بالاخص درچالش بین بلوک غرب وخاورمیانه کاملا میسوراست گرچه وقتی این چالش ها به فازمنطقه ای وبین کشوری در خاورمیانه می رسد دیگر نمی توان ازاین حربه استفاده کرد موضعگیری آشکارمحمد مرسی رییس جمهوراخوانی مصردرمقابل ایران وشرکت اعضای گروه حماس درصفوف مخالفین رژیم اسد ونبردهای ارتش آزاد آن کشوربا نیروهای امنیتی سوریه که به شهادت برخی ازآنها انجامیده است نشان می دهد که حتی کمکهای بیدریغ بشاراسد به گروه حماس نیزهیچ اثری دراین تغییرموضع آنان نداشته است زیراوقتی جنگ از موضع سیاسی به موضع ایدئولوژیک  تغییرپیدامی کند صف بندی نیروهانیزمتناسب با آن تغییرپیداکرده ودوستان سابق می توانند سریعا به دشمنانی قسم خورده تبدیل شوند.
بهمین جهت نیزخامنه ای با سوء محاسبه دراین طرح شیطانی خود نه امکانی برای سربازگیری ازاقشارمحروم برای سرکوب های داخلی خواهد یافت ونه امکان بکارگیری ارتشی (که به قول علی سعیدی نماینده وی درسپاه باید به 100 میلیون برسد)  برعلیه مهاجمان خارجی  میسرخواهد بود. شعارافزایش جمعیت تنها به دلیل نیازرهبری به تقویت زیربانی افکارارتجاعی وواپسگرایانه خود بوده که تحت عنوان توسعه دین ومذهب ازطریق فیزیکی وفقرای دست سازرژیم می باشد همانگونه که درلبنان نیزاین خانواده های فقرای شیعه ضاحیه درحاشیه بیروت بودند که آرای شان به نفع گروهک تروریستی حزب الله مصادره می شد.
اگرآیت الله خمینی دربهارانقلاب اسلامی شعله های جنگی رابرافروخت که کشتارشیعیان دردوجبهه مقابل درایران وعراق ونیزقتل عام مجاهدین خلق مهمترین گروه شبه نظامی شیعه رادرداخل کشوربدنبال داشت چه تضمینی برای صحت برنامه خامنه ای درزمانه ای می توان داشت که اختلاف بین شیعه وسنی بدلیل عملکرد بغایت رذیلانه رژیم درداخل (باسرکوب اهل سنت درمناطق مرزی) وخارج (درتخاصم با شیوخ سنی نشین) به حداکثرخودرسیده است؟
خامنه ای بجای تشویق دولت ومردم به افزایش جمعیت ایران که وی با آگاهی کامل ازفقدان زیرساختهای لازم درکشور براحتی آنرا 150 میلیون واخیر200 میلیون !! ذکرمی کند باید به تنش زدایی درسیاست خارجی ورعایت حقوق اساسی مردم که نه تنها هزینه ای رابدنبال ندارد بلکه امکان بهرگیری کشورازسرمایه های مادی ومعنوی رافراهم می آورد به پردازد درچنین وضعیتی قطعا برخورداری کشورازیک جمعیت مناسب با ثروت های خدادادی ایرانیان آینده روشنی را فراروی ملت ایران قرارمی دهد تایک کشورفقیر200 میلیونی با تهدیدات دائمی ازسوی خارج ضمن اینکه برنامه اتمی ایران نیزنه تنها تهدیدات راکاهش نداده است بلکه با گسترش بحران به کشورهای منطقه که نمونه آن تجهیزکشورهای عربی به موشکهای دوربرد (عربستان سعودی به موشکهای دونگ فنگ 21 چینی با کلاهک اتمی خریداری شده ازپاکستان) و سیستم های دفاع ضدموشکی پاتریوت وتاد دیگرزمینه یک جنگ اتمی رادرخاورمیانه بحران خیزنوید می دهد.