• July 29, 2011

انتخابات مجلس ایران، آرایش اقتدارگرایان، اپوزیسیون وبیانیه شورای راه سبزامید(بخش اول)

انتخابات مجلس ایران، آرایش اقتدارگرایان، اپوزیسیون وبیانیه شورای راه سبزامید(بخش اول)

انتخابات مجلس ایران، آرایش اقتدارگرایان، اپوزیسیون وبیانیه شورای راه سبزامید(بخش اول) 150 150 شوالیه پارسی
درشرایطی که رژیم بدلیل تقلب گسترده درانتخابات ریاست جمهوردوره دهم وبرقراری حکومت نظامی درکشورطی دوسال گذشته بابحران مشروعیت مواجه گردیده است باردیگردرصدد است تا با درس گیری ازاشتباهات تاکتیکی گذشته خود انتخابات دیگری ازآن دست رابرای جبران اعتباروحیثیت ازدست رفته حاکمیت رقم بزند ونمایش قدیمی ونخ نماشده “مشارکت مردمی” رابارددیگردرعرصه سیاسی داخلی وخارجی به اکران بگذارد

اولین بارکه نشانه های چنین سناریویی لورفت مربوط به داستان اسفندیاررحیم مشایی بود وپاسخ احمدی نژآد به سوال خبرنگاری که ازوی درخصوص تلاشهای پشت پرده برای انتخابات آینده مجلس پرسیده بود ووی با لودگی همیشگی ادعامی کرد ازاصل وزمان برگزاری چنین انتخاباتی دراسفندماه اظهاربی اطلاعی نمود

تنها باگذشت یک ماه ازآن مصاحبه تلویزیونی داستان برکناری حسین عبدالهی معاون ویژه وزارت اطلاعات پیش آمد که منجربه عزل حیدرمصلحی توسط احمدی نژآد ونصب مجدد وی توسط خامنه ای گردیده وخانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد رابدنبال داشت

درادامه افشاگریهای مربوط به این ماجرابود که معلوم شد دعوای رهبری واحمدی نژآد دررابطه با مهره چینی حدود 150 نماینده مجلس درانتخابات آینده بوده است وتیم همراه احمدی نژآد تحت سرپرستی اسفندیاررحیم مشایی وحمید بقایی دراین خصوص وبااستفاده ازبودجه فرهنگی سال مشغول یارگیری وسازماندهی بوده اند

پس ازآن با ادامه مقاومت احمدی نژآد درمقابل خامنه ای که اثرات آن را درمواردی نظیر ادغام 8 وزارتخانه وبا هدف حذف 4 وزیرمتصل به بیت رهبری، مخالفت احمدی نژآد باتفکیک جنسیتی دردانشگاهها وتعیین وزیرورزش ونفت وانتقال اوقاف به حوزه دولت می توان مشاهده کرد این تقابل به برخورد بین طرفین کشیده شد ونتیجه آن شروع دستگیریهای گسترده ای ازباند موسوم به انحرافی وحتی گشودن پرونده ای برای استیضاح احمدی نژآد درمجلس گردید.

یکی ازنکات جالب درگیری فوق صدورمحوزازسوی خامنه ای برای حمله محدود به احمدی نژاد توسط برادران لاریجانی بود که اداره دوقوه قانونگذاری وقضاییه رادراختیارداشتند ازجمله این حملات نیزموضوع ” تخلف انتخاباتی دردوره دهم ریاست جمهوری” ازطریق توزیع حدود 720 میلیاردتومان تحت عنوان دروغین سودسهام عدالت به حدود 9 میلیون نفربود که البته پس ازدریافت علائمی مبنی برتسلیم احمدی نژآد فعلا راکد گذاشته شد ولی جاروجنجالی که پیرامون این امربرخاسته وحتی تاحدلزوم تشکیل هیات ازصیانت آراء وایجادمکانیزمی جهت عدم دخالت دولت (ونه رهبری وپولهای وی) درانتخابات پیش رفت نشان داد که کودتاچیان نیزخود دردامی مشابه گرفتارشده اند که تنها چاره آن نابودی رقیب بود.

گرچه دربادی امرچنین به نظرمی رسید که بازگشایی پرونده تخلف درانتخابات چیزی جزاثبات ادعای بخشی ازادعاهای مهندس موسوی واصلاح طلبان درخصوص تقلب درانتخابات نمی باشد وبهمین دلیل شاید حاکمیت برای جلوگیری ازبهره مندی مخالفان ازآن پرونده بااشاره رهبری این حربه رافعلا به کناری گذاشته است اما بنظرنگارنده این وجه قضایا هم باید دیده شود که خامنه ای که خود دستورتقلب ودستکاری درآراء راداده است این قدرت رادارد که باشانه خالی کردن ازمسئولیت خود درسرقت بزرگ آرای ملت ایران اعمال تبهکارانه خودرا به سطح نازلی درحداحمدی نژاد ودستگاه دولتی همرا
ه وی منتسب نموده خودرابیطرف وغیردخیل درآن معرفی نماید

علی ایحال، پس ازبرملاشدن موضوع برنامه ریزی خامنه ای واحمدی نژاد جهت تقلب درانتخابات آینده وسرکوب تیم احمدی نژاد اقتدارگرایان باتشکیل جبهه های نظیر(8+7) و(6+5) حول محورمهدوی کنی درصدد سازماندهی خودبرآمده اند تادرغیاب رقیب اصلی خود یعنی مردم واصلاح طلبان واقعی ازسوی دیگردرمیدان بی رقیب انتخابات پیش بتازند انها همچنین براین باروند که با دخالت دادن چندعنصرواررفته اصلاح طلب حکومتی چون تابش وکواکبیان بتوانند نمایش دموکراسی واقلیت واکثریت راهم درمجلس آینده به اجرادرآورند.

یکی ازمهمترین شاخص های تلاش مستبدانه مهدوی کنی وشیخ محمدیزدی بعنوان جبهه اصلی اقتدارگرایان کودتاچی حذف برخی افراد درجبهه خودی تحت عنوان خواص بی بصیرت، ساکتین درمقابل فتنه یاکسانی است که سنسوربصیرت یابی آنها باتاخیرعمل می کند ونهایت اینکه این افراد پشتوانه جدی دراصولگرایان ندارند وبیشترازصدقه سزرهبری روحانیت امورات خودرامی گذارنند و…نهایتا نیزدرهمین رابطه اقدام به حذف علی لاریجانی، باقرقالیباف ومحسن رضایی وحتی احمدی نژآد ازجبهه خودساخته اصولگرایی می کتتد ولی پس ازمشورتهای درون گروهی وتجربه ای که ازانتخابات ریاست جمهوری داشته اند به این نتیجه می رسند که خودراباقالیباف ولاریجانی سرشاخ نکرده واقدام به قبول نمایندگان آنها می کنند.

اما محسن رضایی واحمدی تژآد که دراین وسط درجبهه اصولگرایان چوب دوسر…(طلا) شده اند بیکارننشسته وبرای نشان دادن پشتوانه خود فورا اقدام به تشکیل دوحزب جبهه پایداری انقلاب اسلامی وجبهه ایستادگی انقلاب اسلامی می کنند محسن رضایی باگماشتن فرزند دوم خودعلی رضایی درکنارافرادی نظیرروح الامینی، سردارکنعانی مقدم، علوی نماینده حبرگانوچندتن دیگربه سازماندهی گروه خود می پردازد وطرفداران احمدی نژآد که درمجلس به فراکسیون انقلاب مشهوربودند وبعدا مشهوربه مطرودین شدند یعنی حسینیان، کوچک زاده ، الهام، زارعی، محصولی وپناهیان باحمایت آیت الله مصباح یزدی وخوشوقت به طرح خود پرداخته ونهایتا شورای اصلی اصولگریان راواداربه پذیرش نمایندگان خود می کنند.

آنچه که مشخص است اقتدارگرایان ازطرح نهایی خامنه ای مطلع نیستند وتنها برنامه دیکته شده به آنان سازماندهی و تمرکز حداکثری طرفداران کودتا وباصرف بودجه های هنگفت طی ماههای آینده است وجالب اینکه علیرغم عدم حضور اصلاح طلبان درعرصه سیاسی کشوروتجربه بظاهرموفق استقرار220 نماینده تزریقی درمجلس هشتم بشدت ازشکست خود ازمردم مخالفان خود بیم وتوهم دارند.

حدادعادل که خود عضوهیات سه نفره اصولگرایان است اخیراگفته است که نباید شرایطی بوجود بیاید که جبهه مربوطه شکست بخورد وباتوجه به نظریات محبیان یکی ازاستراتژیستهای جناح راست سوء تفاهم نسبت به قالیباف ولاریجانی و رضایی درانتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ازیکسو وورود مقتدرانه مهندس موسوی ظاهراموجبات تغییردرمحاسبات رافراهم آورد وکفه رابه طورمطلق بنفع احمدی نژآد درسازمان کودتا سنگین کرده بود بهمین دلیل اقتدارگرایان نمی خواهند دوباره دچارهمان سوء محاسبه بشوند ومایلند دقیقا ترکیب مجلس آینده همانی بشود که دقیقا مدنظررهبری است

اما درکنارتحرکات فوق دوفرضیه وطرح دیگرهم بشرح زیرمطرح است:

طرح اول می گوید هدف متشکل کردن جبهه اقتدارگرایان طی چندماه آینده وسپس بازکردن نسبی فضابرای اصل
اح طلبان باتامین حداقل شرایط نظیرآزادی موسوی وکروبی/عفو تعدادی اززندانیان سیاسی /آزاد کردن چندروزنامه واحزاب مشارکت ومجاهدین انقلاب اسلامی وپذیرش تعدادی ناظربرصندوقهای رای بصورت فرمالیته می باشد (البته استخوان بندی کامل نظارت واجرا دردوبخش وزارت کشوروشورای نگهیان طی این مدت وبهمراه مهندسی سیاسی برای تقلب موردنیاز کاملا شکل گرفته است)

طرح وفرضبه دوم براین امراستواراست که اصلاح طلبان بصورت یک جریان بدلیل عدم تامین شرایط موردنظرخود یعنی حذف نظارت استصوابی، برگزاری انتخابات آزاد، آزادی کلیه زندانیان سیاسی وسران جنبش سبز، آزادی مطبوعات واحزاب درانتخابات شرکت نمی کنند وجبهه کودتا برای حفظ نیروهای خود ازیکسو وگرم کردن تنورانتخابات نیازبه دو جبهه بظاهررقیب درمیدان انتخابات دارد تاباتکیه برتبلیغات همین دوجبهه نشان بدهد که اصل رقابت پذیری درانتخابات حتی با عدم حضورومشارکت بالای مردم رعایت شده است امری که بظاهردرکلیه نظامهای مدنی ودموکراسی غرب نیزمتداول است این نظریه باتوجه به تلاشی که جهت وحدت جبهه اقتدارگرایی بعمل می آید هنوزجای بحث دارد وبرای رسیدن به یک نتیجه متفن باید منتظرقدمهای بعدی کارگردانان صحنه انتخابات باشیم

ادامه دارد