هنوزچندی روزی ازمصاحبه عبدالکریم لاهیجی با رادیو فردا ( که مواضعش برعلیه مجاهدین خلق ایران پس ازکنارگذاری وی از شورای ملی مقاومت آشکاراست) نگذشته بود ومن بی اختیارازاین همه ناجوانمردی درخصوص 3400 تن ازمبارزین راه آزادی ایران وآنهم توسط گندم نماهای جوفروش بخود می پیچیدم . بیچاره نسل ما چقدرخوشباوربودیم آنگاه که درعنفوان جوانی اختیارعقل خودمان رادراختیارکسانی چون آیت الله خمینی گذاشتیم وبعد که باصطلاح عقلمان سرجای خودش آمد چه قضاوتهایی درخصوص افرادی چون عبدالکریم لاهیجی وامثالهم بعنوان فعالین حقوق بشرداشتیم البته خوشبختانه مواردی پیش آمد که اینبارسریعابه اشتباه خودپی بردیم و آن داستان خانم شیرین عبادی بود فردی که برای استقبال ازوی درفرودگاه مهرآباد درساعت 3 بامداد وبا برخورداری ازسابقه دوباربازداشت دست زن وبچه خودراگرفته بودم ودرمیان مانورهای لباس شخصی ها برای وی شعار”بانوی صلح ایران خوش آمدی به تهران” رابمناسبت دریافت جایزه صلح نوبل سرمی دادیم اما با مشاهده رفتارهای بعدی ایشان درعدم استفاده از جایگاه تازه بین المللی اش برای احقاق حقوق مردم ایران وپناه بردن وی به لابی رژیم درآمریکا واستفاده ازموقعیت بین المللی خود برای امورات شخصی ماهیت خود راروشن کرد.
درحالی که مجاهدین ازمدتها قبل با مستندسازی نقض دائم تعهدات دولت آمریکا درزمینه حفاظت ازاعضای خود دراردوگاه اشرف سخن گفته وتسری آنرا به دولت عراق وهیات سازمان ملل درعراق (موسوم به یونامی) گوشزد می کردند سرانجام برای جلوگیری ازکشتاربیشتراعضای خود تن به انتقال به اردوگاه لیبرتی دادند که دستکمی ازاردوگاه آشویتس نداشت. درهنگام انتقال گروههای اولیه مشخص گردید که کمپ متروکه فوق فاقد هرگونه امکانات اولیه ازقبیل آب وبرق وامکان زیست بوده وعمده کانکس ها با وضعیت بسیاربدی به حال خود پس ازتخلیه توسط سربازان آمریکایی رها شده اند.
مجاهدین، مقامات سیاسی وفعالین حقوق بشری حامی آنها بارها وبارها درخصوص این موارد به مقامات آمریکایی، عراقی ونماینده سازمان ملل اعتراض ولی این مقامات هربار با دادن وعده سرخرمن وسپس استفاده ازاهرم قرارداشتن نام آنها درلیست سیاه وزارت خارجه آمریکا بعنوان گروههای تروریستی آنها راواداربه پذیرش شرایط خود کردند
اکنون طاهربومداری حقوقدان الجزایری ورییس دفترحقوق بشریونامی درعراق با استعفاء ازسمت خود وذکرنقش مارتین کوبلررییس یونامی درعراق درجلوگیری ازانتقال گزارشات وی به دبیرکل سازمان ملل توسط این فرد آمادگی خود راجهت حضوردرهردادگاه بین المللی به نفع مجاهدین وبرعلیه مقامات آمریکایی، عراقی وسازمان ملل اعلام کرده است. ازآنجاییکه کشته شدن حدود 55 تن از مجاهدین وطی دونوبت حمله توسط نیروهای ویژه عراق دربرخی ازدادگاههای بین المللی (ازجمله اسپانیا) مفتوح می باشد شهادت طاهربومداری باتوجه به سابقه بسیارروشن وی درعرصه بین المللی می تواند نمایندگان دولتهای مذکوروسازمان ملل رادراین رابطه دچارمشکل جدی نماید.
اما ازهمه تاسف بارتراظهارات افرادی نظیرعبدالکریم لاهیجی می باشد. این شخص وبرخی ازافراد همراه وی که عنوان حمایت از حقوق بشرراباخودبه یدک می کشند بدلیل اختلافات عقیدتی وسیاسی با مجاهدین، شورای ملی مقاومت ومشی آنها عملا درکناررژیم تبهکارایران قرارگرفته وبدون توجه به پیامدهای سخنان خود برسرنوشت هزاران ایرانی بی پناه مطالبی رابرزبان رانده اند که عرق شرم رابرپیشانی هرانسان باشرف وباوجدان می نشاند.
عبدالکریم لاهیجی که نگارنده سال گذشته با انگیزه حمایت ازوی درسخنرانی وی دردانشگاه مریلند شرکت داشتم درخصوص اقدامات سرکوبگرانه دولت عراق درمقابل مجاهدین پناهنده درعراق می گوید براساس کنوانسیون ژنو این حق دولت عراق ونوری المالکی است که بعنوان دولت میزبان حاکمیت خود رابرهرنقطه ازعراق ازجمله اردوگاههای اشرف ولیبرتی بااستفاده اززوراعمال نماید کلمه بظاهرحقی که نیات باطل نهفته درپشت آن برهرشخص آگاهی روشن است. وی گفته است:
” ازنظرحقوقي دولت عراق براساس اصل حاکميت برتمام قلمروخودش حاکميت دارد بنابراين ميتواند اردوگاه اشرف را تخليه کند واگرمجاهدين حاضر به تخليه نشوند بهزورتخليه کند اين مسأله حقوق وقانون است نه مجاهدين ونه هيچ شخص ديگري نميتواند براي خودش حقوق ويژه قائل شود.”
مامی گوییم آقای لاهیجی همان قانونی که به دولت عراق چنین اختیاری رامی دهد شرایطی را برای اعمال این قانون پیش بینی کرده است وآن جلوگیری ازتسلیحات سبک وسنگین برعلیه پناهندگان وتامین امنیت ونیازهای آنها براساس کنوانسیون ژنو است وهمان کنوانسیون دههابند دیگردارد که برحقوق پناهندگان ازجمله تامین امنیت، سلامتی، آزادی وخوراک وپوشاک و….تاکید دارد اموری که نه تنها بارها وبارها توسط دولت نوری المالکی وبرخلاف اصول اولیه حقوق بشروانسانی نقض گردیده بلکه حتی این پناهندگان از تسلط براموال شخصی خود نیزمنع شده اند.
آقای لاهیجی وهمفکران وی چنانچه به صرف یک بند ازقانون اساسی عراق یا کنوانسیون فوق بخواهند بندهای دیگرهمان قوانین و کنوانسیون راازاهمیت تهی سازند قاعدتا درخصوص موارد مربوط به رژیم حاکم برایران نیزچاره ای ندارند جزاینکه نهایتا سربر آستان آن فرود بیاورند زیرا رهبران ایران نیزبه استناد حاکمیت ومشروعیت نداشته خود خود تمام جنایات خود راتوجیه وهرگونه دخالت مراجع بین المللی ودول خارجی ازجمله نهادهای حقوق بشری رادخالت درامورداخلی خود قلمدادمی کنند.
با منطق عبدالکریم لاهیجی است که خامنه ای وباندمافیایی همراه وی بااستناد به یکی ازاصول قانون اساسی نظیراختیارات ولی فقیه به خود اجازه می دهند سابراصول قانون اساسی ازجمله مواردمربوط به حقوق ملت ایران رانادیده گرفته وباتبخترازقانونی بودن اقدامات خود ازجمله کشتاریکصدوپنجاه انسان به جرم اعتراض به دزدیده شدن آرای خود سخن بگویند!!
بامنطق عبدالکریم لاهیجی واستفاده ازاصل اعمال حاکمیت است که دریک شب به اراده رهبری وباستناد قانون مصوب 1339 برای مجرمان خطرناک بیش ازیکصد نشریه ورسانه توقیف ومدیران وخبرنگاران آن به زندان افکنده می شوند!!
بامنطق عبدالکریم لاهیجی واستفاده ازاصل اعمال حاکمیت است که 700 میلیارددلارسرمایه کشوربدون حتی یک پاسخ دوخطی درخصوص نحوه هزینه آن توسط دولت دست نشانده رهبری به جیب غارتگران بیت المال رفته وهیچکس پاسخگوی آن نیست!!
با منطق عبدالکریم لاهیجی واستفاده ازاصل حاکمیت است که شب وروز زن وبچه مردم تحت عنوان “اجرای قانون عفاف” بدست باتوم بدستان وگشت ارشاد موردتوهین وتحقیرقرارمی گیرند وروانه بازداشتگاهها شده برای آنها پرونده سوء سابقه تشکیل می گردد تا درآینده ازهرگونه حقوق اجتماعی خود ازجمله کاروتحصیل محروم بشوند!!
بامنطق عبدالکریم لاهیجی واستفاده ازاصل اعمال حاکمیت است که نه تنهاهیچیک ازپرونده های ملی برعلیه حاکمیت ازکشتارتابستان 67 گرفته تا قتل های زنجیره ای، شکنجه شهرداران تهران، حمله به کوی دانشگاه، ترورحجاریان، جنایت کهریزک و….به هیچ نتیجه ای برای مجازات آمران وعاملان نمی رسد بلکه تمامی متهمان اصلی به پست های بالاتردرحدریاست جمهوری، وزارت ووکالت مجلس وقضاوت وفرماندهی نیرومی رسند!!
عبدالکریم لاهیجی دریک دروغ آشکاردیگردرحالیکه مجاهدین ازسال 1996 ودرپی یک تبانی آشکاربه درخواست محمد خاتمی رییس جمهوروقت ایران ازدولت آمریکا درلیست سیاه وزارت خارجه این کشورودول اروپایی قرارگرفته بودند مدعی می شود که تنها حامی مجاهدین دولت آمریکا بوده که آنرا هم ازدست داده اند!! به جمله زیربنگرید:
” بنابراين الآن تنها حامي مجاهدين دولت آمريکا بوده و الآن مجاهدين اين حامي را هم ازدست دادند. بنابراين اگربرخلاف نظردولت آمريکا مجاهدين برماندنشان اصرار بورزند و دولت عراق آنها را اخراج کند يعني آنها را ناگزيرازتخليه کند يعني درهرحال منتقلشان کند بهزور به اردوگاه جديد نه فقط اين به عقيده من مجاهدين دراين رودر رويي بازنده خواهند شد که درپرونده آنها دردادگستري آمريکا يک بازتابهاي منفي خواهد داشت.”
دولتهای آمریکا واروپایی برای جلب رضایت رژیم ایران دردوران باصطلاح حاکمیت اصلاح طلبان 12 امتیازاساسی (ازجمله قراردادن مجاهدین وشورای ملی مقاومت) را بصورت کاملا یکطرفه به طرف ایرانی خود اعطاء نمودند بااین نیت که بااقدامات فوق جناح اصلاح طلب رادرمقابل جناح افراطی اصولگرا حمایت وموقعیت آن رادرداخل تقویت نمایند امارهبری ایران با مصادره تمامی آن امتیازات نه تنها کوچکترین قدمی برای عادی سازی روابط برنداشت بلکه حتی خاتمی راازروبروشدن با بیل کلینتون رییس جمهورآمریکا درمستراح های سازمان ملل نیزمنع کرد وازآن جالبتراینکه تاسالها بعد ازقراردادن مجاهدین درلیست گروههای تروریستی نه سپاه پاسداران ونه حزب الله لبنان درلیست گروههای تروریستی اروپا وآمریکا قرارنداشتند وظاهرااخیرا اتحادیه اروپا تصمیم به قراردادن نام گروه حزب الله لبنان درلیست سیاه خود کرده است!!
آقای لاهیجی دریک دروغ آشکاردیگردرهمان عبارت فوق ازبازتاب های منفی مقاومت وافشاگری مجاهدین درقبال شرایط حاکم بر انتقال خود وسکونت درکمپ لیبرتی برپرونده خود دردادگستری آمریکامی کند درحالیکه همگان می دانند پرونده فوق شکایتی ازسوی مجاهدین (بعنوان شاکی) برعلیه وزارت خارجه آمریکا(بعنوان متشاکی) است وبنا به حکم صادره ازسوی دادگاه درتاریخ 5 اکتبراین سازمان ازلیست سیاه دولت آمریکا وعلیرغم تمایل آنها نظیراروپا خارج می شود وهیچ ارتباطی بین حکم دادگاه واشنگتن بعنوان یک مرجع مستقل قضایی وتخلیه اردوگاه اشرف که یک امرسیاسی ومربوط به توافق دولتهای ایران وعراق است وجود ندارد ووزارت خارجه آمریکا برای نگه داشتن صورت خود باسیلی این دومطلب رابهم ارتباط می دهد حکم دادگاه مجاهدین قطعی است وهیج مرجع دولتی درآمریکا نه تنها به نفع مجاهدین درآن دخیل نیست بلکه دولت آمریکا ودرراس آن وزارت خارجه ازهرگونه اقدامی جهت به تاخیرانداختن آن بدلیل امید داستن به برقراری رابطه با رژیم ایران وحل مسائل خود ازطرق سیاسی ودیپلماتیک دریغ نکرده است.
درخاتمه این افشاگری همانطوریکه قبلا در“اینجا” و ” اینجا” و “اینجا” ذکرشده است به نهادهای دولتی آمریکا وافرادی که سابقه فعالیت خود درنهادهای حقوق بشری واختلافات عقیدتی سیاسی خود با مجاهدین وشورای ملی مقاومت رابعنوان پایگاهی برای حمله به پناهندگان مستقردراردوگاههای اشرف ولیبرتی قرارداده و اصول مسلم حقوق بشر را بعنوان بدیهیات حرفه خود به مسلخ می برند هشدارداده می شود که صرف نظرازاختلافات فوق هرگونه تهاجم ونقض حقوق پناهندگان بیدفاع ایرانی درعراق امری نیست که ازسوی هرانسان آزادیخواه ووطن پرستی قابل گذشت باشد وبه طورقطع درجریان مبارزات وفردای پیروزی ملت ایران بررژیم جباراسلامی این نهادهاواشخاص باید پاسخگوی اتهامات خود درمشارکت با جنایات رژیم های ایران وعراق درخصوص پناهندگان سیاسی باشند.