درمقاله قبلی خود در“اینجا” توضیح دادم که فرمانده حسین علایی همچنان مقام واستورایستاده است ولجن پراکنی برخی ازفعالین سیاسی نادان نقشی درمواضع ایشان ندارد. محسن رضایی بعنوان محورپشتیبانی سرداران شرکت کننده درکودتا که طی دوهفته اخیربیشترین تلاش رابرای وادارکردن فرمانده حسین علایی به عمل آورده است پس ازدستکاری دربیانیه صادره ازسوی فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه بار دیگر با انتشارخبری تحت عنوان “جزئیات جلسه همکاران سابق علایی با وی” درصدد رفع ورجوع آثاربغایت اساسی مقابسه سرنوشت رژیم وخامنه ای با رژیم قبل وسرنوشت شاه وقذافی برآمده است
دراین مطلب که محوریت تنظیم آن با سرداری جنگ ندیده وحجتیه ای بنام عبدالمجید میراحمدی جانشین سابق نیروی سرکوبگربسیج سپاه ومعاون اداری ونیروی انسانی فعلی وزیردفاع است چنین ادعا می شود که آقای علایی هدف مقاله 19 دی خود را شخص خامنه ای ورژیم جمهوری اسلامی نداشته ومخاطب آن رژیم های دیکتاتورعربی بوده است وسپس سردارمیراحمدی درحالی که فرمانده علایی حی وحاضراست مدعی می شود که ازسوی وی برای نقل مفاد آن جلسه دارای تاییدیه ازسوی وی می باشد درحالیکه همگان می دانند یکی ازشگردهای افراد نقل قول ازدیگران وهمزمان فشاربروی درصورت تکذیب است واگرهیچ دلیلی بردروغ بودن ادعای این سرداران کودتاچی نباید تداوم تحرکات وحمله به این فرمانده تا هم اکنون که نمونه های آن را دریادداشت حسین شریعتمداری سردبیرکیهان ومحسن رفیق دوست مشاهده می کنیم خود بهترین دلیل برصحت مطالب مندرج درمقاله خود می باشد
وقتی سردارقاسمی فرمانده حسین علایی را بخاطرمقاله منتشرشده وی درروزنامه اطلاعات را با مقاله “ارتجاع سرخ وسیاه ” رشیدی مطلق زمانه خطاب میکند ومحسن رفیق دوست درمطلبی که درسایت صراط منتشرکرده است ضمن اعلام شیفتگی دیکتاتورمعدوم کره شمالی به اصل ولایت فقیه ؟! گفته است که ازاینکه دشمن درپی جداکردن یکی ازبرجسته ترین فرماندهان سپاه ازرهبری است قلب نصف ونیمه اش رابدردآورده است که بابیانیه اخیرعلایی تاحدی التیام پیدا کرده است!! نمیتوان ازسویی قسم حضرت عباس درارادات فرمانده علایی به ولی فقیه ونظام نجس اش خورد وازسوی دیگردم خروس راندید وتنهابرداشتی که جامعه ازاین به سوز وگدازها و در و دیوارزدنهای مقامات رژیم می فهمد اینست که یا آقایان دراثر ضربه مشاعرشان راازدست داده اند ویا اینکه سیاست چماق وهویج را برای براه آوردن فرمانده علایی درپیش گرفته اند
سردارمیراحمدی درنوشته ای که سایت بازتاب آنرامنتشرکرده است گفته است:
” نگرانی دوستان وهمکاران سابق آقای علایی بیشتر متوجه خوراکی بود که این مقاله برای ضدانقلاب داخلی و خارجی فراهم کرده بود ”
ودرجایی دیگربه جمله ای ازخود اشاره می کند که بیانگراعتقادات قلبی حداقل 70% فرماندهان درحمایت ازجنبش مردم ایران می باشد وی خطاب به فرمانده نیروی دریایی سپاه می گوید:
” شما باید درهمان ایام فتنه سال 1388 مواضع شفاف و روشنی را نسبت به جریان فتنه و سران آن اتخاذ می کردید”
سپس این سردارکودتاچی درحالیکه سعی می کند فرمانده علایی رافردی پیروولایت خامنه ای معرفی کند به اعترافاتی دست می زند که نگارنده دراولین مطلب خود تحت عنوان ” مبارزه سرداران ناراضی سپاه باخامنه ای علنی می شود” ودر “اینجا” به آن اشاره کرده بودم وآن رابطه بسیارنزدیک وشخصی آقای علایی وپدرمعمم وی باخامنه ای درقبل وبعد ازپیروزی انقلاب بوده است ویدراین خصوص می گوید
” آقای علائی در این نشست گفت که درمورد شخص مقام معظم رهبری نیز از قبل از انقلاب با ایشان آشنا شده و در بین فرماندهان سپاه یکی از کسانی بوده است که بیشترین مراوده را با ایشان داشته و از زمانی که حضرت آقا در سال 1356 درمشهد مقدس ممنوع المنبر بودند در معیت آقای مقدم به مسجد کرامت مشهد رفت و آمد داشته و با ایشان ارتباط داشته است.”
فرمانده علایی درهمان جلسه درخصوص اتهام ضدولایت فقیه به سرداران فوق گفته است که آنزمان که خیلی ها آیت الله خمینی رانمی شناختند وی درایام نوجوانی با پدرروحانی خود درکلاسهای درس آیت الله خمینی درمسجدسلماسی قم شرکت می کرده است وگفته است سابقه وی ازهمه کسانی که الان دم ازامام خمینی می زنند بیشتراست
اما ازجلسه مفتضح تعدادی ازاراذل واوباش جمع آوری شده توسط سردارحجتیه ای میراحمدی با فرمانده علایی مقاله سردبیر کیهان وزبان گویای خامنه ای است که برهمه ادعاهای دروغین سردارفوق خط بطلان کشیده است.
حسین شریعتمداری که ظاهرا مقاله سعدالله زارعی رادرحمله به فرمانده علایی باندازه کافی مفیدتشخیص نداده است خود وارد کارزارشده وسعی می کند فرمانده سابق نیروی دریایی را فردی “شکاری شده” توسط دشمن قلمداد کند که “چه بخواهد و بداند و يا نخواهد و نداند در ميدان دشمن به بازي گرفته شده است”.
سردبیرکیهان یکی ازانگیزه های آقای حسین علایی رادرتشبیه نظام وسرنوشت خامنه ای به رژیم دیکتاتوری شاه و سرنوشت قذافی بدلیل نرسیدن وی به مسئولیت دلخواه خود درنظام وناشی ازتوهم این فرمانده دانسته که مسئولین بالادستی نظام (منظورهبری آن) راعامل اصلی نادیده گرفتن وپایمال کردن حق خود می داند یعنی همان روش منسوخ متهم کردن مخالفان سیاسی به داشتن حب جاه، مقام وقدرت درحالیکه خود سی وچندسال است که به مثلث زر و زور تزویر چسبیده ان
د وبرای حفظ آن تن به هرجوروجنایتی می دهند.
کسی نیست به این دون صفتان بگوید فرماندهی قرارگاه ونیروی دریایی که حداقل مسئولیتهای آقای حسین علایی آنهم دردوران جنگ بوده است وی پس ازآن هم دارای مسئولیتهای نظامی وغیرنظامی بسیاربالاتری بوده که ازآنجمله به ریاست ستادمشترک سپاه، جانشین وزیردفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح، رییس صنایع هوایی، مدیرپروژه مصلای تهران و… می توان اشاره کرد ضمن اینکه کسانی که ایشان راازنزدیک شناخته یا سابقه همکاری باوی داشته اند خود بهترین گواهانی براین هستند که این فرمانده سابق اصولا انسانی است که به مناصب فوق اعتنایی جزمسئولیت ووظیفه شناسی نداشته اند مگراینکه درنوشته آقای شریعتمداری ازسوی رهبری پیامی برای فرمانده علایی باشد که هرپست ومقامی راکه بخواهند نظام به ایشان می دهد تاساکت باشند یا مراتب ارادات خودرابه رهبری اعلام نمایند که ازآنجاییکه آقای خامنه ای دراکثر موارداعتراضی مربوط به خانواده شهداء ورزمندگان ازدریچه تطمیع وپیشنهاد مالی واردشده است لذا ازمنظرمنطق این فرضیه می تواند قریب به واقع ارزیابی گردد.
حسین شریعتمداری سپس ادله مستحکم دیگری رابرای اثبات ضدیت فرمانده علایی با خامنه ای ونظام وارزشهای حاکم ازنظرخود می آورد تاثابت کند که ادعای همکاران کودتاچی دیگرش درمورد وابستگی علایی به نظام اشتباه است بعنوان مثال وی تاکید علایی براستفاده ازواژه “کشته ها” بجای شهداء درانقلاب اسلامی یا ذکرعنوان ساده ” آیت الله خمینی” رابجای امام خمینی با پیشوند وپسوندهای کش دار وپرطمطراق یا اینکه درمقاله فوق ادعا شده است که هدف اصلی خواسته های مردم درقبل ازانقلاب درابتداء اصلاحات بوده است که بدلیل عدم شنیدن وسرکوب آن توسط شاه تبدیل به انقلاب وشعارسرنگونی شده است و…. شریعتمداری درحالیکه مدعی است موارد فوق توهین به انقلاب اسلامی، مردم وخمینی است ولی نمیتواند نیات ووحشت واقعی خود راکه شبیه سازی وقایع منجربه انقلاب وسرنگونی رژیم سابق با رژیم فعلی توسط فرمانده علایی است کتمان نماید وبعبارتی عبارات استفاده شده توسط این نظامی دقیقا ترجمان ارتشبد قره باغی است که درروزهای آخرعمررژیم سابق به همکاران خود گفته بود ” مثل برف آب خواهیم شد”
سردبیرکیهان درجایی دیگرمدعی سفارشی بودن مقاله 19 دی فرمانده علایی شده می گوید:
” حالا امضاي يادداشت را ناديده بگيريد. آيا نوشته ايشان با نوشته اي كه از يك ضد انقلاب دوآتشه انتظار مي رود كمترين تفاوتي دارد؟! اگر تفاوتي ندارد، كه ندارد، احتمال سفارشي بودن آن دور از ذهن نيست!“
وی دربخشی انتهایی یادداشت خود با اعتراف به عدم استقبال وتوجه مردم نسبت به بیانیه اجباری وتحریف شده منتشره درسایت بازتاب محسن رضایی وبنام فرمانده علایی ومقایسه آن با است
قبال مردم ازمقاله وی در19 دی این امرراشاهدی بر حمایت مردم (به تعبیروی ضدانقلاب) ازاین سرداردراعتراضاتش نسبت به رژیم وخامنه ای گرفته بارددیگربا جمله ای این فرمانده سپاه رابه همراهی با حاکمیت خوانده می گوید
” جناب علايي! «قطره درياست، اگر با درياست ورنه او قطره و دريا، درياست.”