درحالیکه دولت آمریکا ووزارت خزانه داری آن کشوردستورآزادی کمک به ارتش آزاد سوریه رااعلام می کند درهمان حال از اعضای ارتش آزادیبخش ایران وابسته به شورای ملی مقاومت ایران درخواست کرده که بصورت بلادرنگ درخواست دولت جنایتکارنوری المالکی مبنی برانتقال ازاردوگاه اشرف به کمپ لیبرتی رابه مورداجرابگذارند.
دولت آمریکا علیرغم تعهدات خود درقبال حفاظت ازجان مجاهدین درقبال تحویل سلاح نه تنها با عقب نشینی یکباره ازعراق وسپردن جان ومال اعضای ارتش آزادیبخش ایران دردستان رژیم متحدایران یکی ازبزرگترین اشتباهات خود را درعرصه سیاست خارجی رقم زده است بلکه بااصراردرنگه داشتن این گروه درلیست سیاه وزارت خارجه خود عملا زمینه قتل عام آنها رافراهم آورده است. ازنظرنگارنده درخواست جدید آمریکا ازاین گروه نیزباتوجه به ضرب الاجل باند نوری المالکی موج سوم کشتارمجاهدین رابه دنبال خواهدداشت ودولت باراک اوباما مسئول هرگونه خسارتی است که به این گروه ازایرانیان برسد ودرفردای پیروزی ایران تمامی این اعمال که عمدتا ازسوی حزب دموکرات آمریکا سیاستگذاری می شود باید موردمحاسبه قرارگیرد.
ازسوی دیگردرسوریه درحالیکه کشتارمردم بیدفاع درشهرهای مختلف توسط ارتش وسه لشکرنیروهای بسیجی (شبیحه) رژیم بشار اسد باپشتوانه قطارتسلیحاتی روسیه، چین، ایران وحزب الله لبنان ادامه دارد درخواست شورای ملی اپوزیسیون آن کشوراز شورای امنیت سازمان ملل وکشورهای غربی برای دخالت بشردوستانه درآن کشور بلاجواب مانده است دولت آمریکا ومتحدان غربی آن با توجه به قرارداشتن پایگاه روسیه دربندرطرطوس عملا به باج دهی به ولادیمیرپوتین برآمده اند ومرعوب تهدیدهای وی شده اند که حمله هوایی به سوریه رانوعی اعلان جنگ به روسیه قلمداد می کند درحالیکه کشورهای غربی حتی بدون استفاده ازنیروی هوایی ازطریق موشکهای کروزوتاماهاوک مستقربرعرشه ناوهای جنگی خود امکان نابودی تمام مراکزامنیتی رژیم بشاراسد رادرعرض چندساعت بدون درگیری با قوای روسی دارند.
آنچه که دراین وسط بسیارعجیب می نماید سکوت مرگبارآن دسته ازروشنفکران ایرانی است که عمدتا درآمریکا واروپا رحل اقامت گزیده اند و تاچندی قبل دخالت بشردوستانه را تهاجم امپریالیزم نامیده وادعای صلح طلبی ومخالفت با خون ریزی آنها گوش فلک راپرمی کرد. این افراد با سکوت وبی تحرکی خود درقبال برنامه های اتمی، نقض دائمی حقوق بشر، تروریزم بین الملل، اخلال درپروسه صلح اعراب واسرائیل واخیرا تهاحمات سازمان یافته سایبری به مخالفان داخلی وخارجی وحتی نهادهای دولت های دیگرعملا رژیم جنایتکارحاکم برایران را ازیکسو وطرفداران حمله به ایران درغرب را ازسوی دیگربه سوی راندن به سوی جنگ تشویق می کنند.
این امربرهیچکس پوشیده نیست که تلاشهای دیپلماتیک همراه با تحریم های اقتصادی درکناراستناد به بندهفتم منشورسازمان ملل تنها مراحلی قبل ازورود به فازنظامی بوده وبس وبا شکست مذاکرات وتحریم ها روند ماجرای اتمی ایران بطوراتوماتیک وارد بعد نظامی آن خواهد شد ودرآنصورت ازایران دچارفقروفساد وتبعیض جزویرانه ای همراه با تجزیه آن درتاریخ باقی نخواهدماند.
همگان بخاطردارند که درطی دوماه نوامبرودسامبرسال گذشته ودرگرما گرم تهدیدات اسرائیل درحمله به ایران وتهدید نیروهای غربی به دخالت درسوریه مشابه لیبی چندین اعلامیه تبیین مواضع ازسوی دوگروه ازفعالین سیاسی درخصوص “دخالت بشردوستانه” منتشرشد بطوریکه نگارنده مجبورشد طی چندمقاله پی درپی به بازشکافی این دسته بندی هابه پردازد. عده ای برای شرایط اضطراری وجلوگیری ازنسل کشی دخالت بشردوستانه را امری ضروری می دانستند وعده ای دیگر باوابستگی عام به بلوک شرق سابق وبا آرزوی بازسازی “چپ نو” دخالت بشردوستانه راهمان لشکرکشی استعماروامپریالیزم برای تثبیت پایه های خود درکشورهای مشمول بهارعربی ذکرمی کردند ومهمترین دستاویزآنها نیزماجرای لیبی و”اینجامنطقه ممنوعه پروازی” بود.
اینکه کشته های انقلاب سوریه ازمرز20 هزارتن گذشته است وسکوت مرگباراین باصطلاح روشنفکران که عملا همنوا با سیاست های چین وروسیه وایران درسوریه است بخوبی نشان می دهد که این عده ضرباهنگ تحریکات سیاسی خودراصرفا با اشاره این دوکشورتنظیم می نمایند اگرفردا همین دوکشوری که قطعنامه های شورای امنیت رابرای اعمال فشاربررژیم سوریه وتو کرده اند با دخالت بشردوستانه موافقت نمایند طولی نخواهد کشید که این سکوت مرگبارشکسته شده واین بلاصطلاح روشنفکران صدها مقاله درویژگیهای مثبت آن خواهند نوشت.
این جماعت که خود راقشرپیشتازجامعه می انگارند بایستی به این سوال اساسی پاسخ بدهند که آیا پاسخ مردمی که نظیرسایر کشورهای عربی برای درخواست ابتدایی ترین حقوق شان به خیابانها آمده بودند توپ وتانک وبمباران هوایی بوده است؟ هنوزسخن بشاراسد درآنروزکه نسیم بهارعربی درخاورمیانه وزیدن گرفت ازحافظه ها پاک نشده است که مغرورانه ادعا می کرد ویروس بهارعربی هرگزبه کشورش نمی رسد اما روند ووقایع 17 ماهه آن کشورنشان داد وضعیت سوریه به دلیل حمایت های روسیه وچین وایران بشدت وخیم ترازدیگرکشورهابوده است
روشنفکران ما اکنون که خاورمیانه شاهد سرنگونی چندین دیکتاتورازشاه سابق ایران گرفته تا صدام وحسنی مبارک، بن علی، علی عبدالله صالح، معمرقذافی بوده است نباید براین اندیشه کنند که رازعدم خونریزی جدی دردیکتاتورهای وابسته به غرب وانتقال نسبتا آزام قدرت درمقایسه با دیکتاتورهای وابسته به بلوک شرق چیست؟ چرا سرنگونی امثال صدام وقذافی واسد اینهمه کشتاروخرابی بدنبال دارد درحالیکه برکناری شاه ومبارک وبن علی باکمترین هزینه وتخریب صورت می گیرد؟ آیا این مساله ثابت نمی کند که علیرغم همه بدیها درغرب حداقل فرهنگ دموکراتیک حاکم براین کشورها این خاصیت راداشته است که دولتهای غربی را ازحمایت به هرقیمت ازدیکتاتورهای طرفدارخود برحذرمی دارد وهنوزجان انسانها درفرهنگ غرب برخلاف فرهنگ شرقی ارزش دارد!.
وقتی اوباما پس از18 ماه وکشته شدن 20 هزارنفردرسوریه ازخواب بیدارودستوررفع ممنوعیت ازکمک به ارتش آزاد آن کشور را آنهم به صورت محرمانه صادرمی کند برای ایران این امرچقدرطول می کشد؟ چرااین دولتها بجای حمایت بهنگام ازمبارزات مردمی وارتش های آزادیبخش ابتداء فرصت ها راازدست داده وبعد با تهاجمات گسترده نظامی که به نابودی زیرساختهای کشورهای هدف می انجامد پس رفتی چند ده ساله رابراین کشورها تحمیل می کنند؟ نقش روشنفکران ما که باسکوت مرموزخود عملا آتش بیارقتل وکشتارهزاران ایرانی درعراق وسوریه می باشند چیست؟ چرا باید روشنفکران ماسیاستهای خود رابا شرق وغرب هماهنگ کنند وازاستقلال رای ونظربرخوردارنباشند؟ به داستان حمایت باراک اوباما ازطرح دعوی توسط دولت امارات برعلیه ایران درخصوص جزایرسه گانه ایرانی دردیوان عالی لاهه وسکوت فعالین سیاسی مستقردرآمریکا واروپا بنگرید تا عمق این وادادگی به شرق وغرب رادراین گروه ازباصطلاح فعالین سیاسی ایران ببینید آری وقتی مبارزه برای وطن به قیمت دست کشیدن ازتابعیت وگرین کارت آمریکایی یا سرپیچی ازسیاستهای مسکوتوسط چپ نماها باشد باید هم تن به چنین خفت وخواری ها داد!!