• July 27, 2011

خامنه ای وبازی باخت-باخت وی درتعیین هیات حل اختلاف

خامنه ای وبازی باخت-باخت وی درتعیین هیات حل اختلاف

خامنه ای وبازی باخت-باخت وی درتعیین هیات حل اختلاف 150 150 شوالیه پارسی


علی خامنه ای که تادیروزهرگونه اختلاف درارکان رژیم ومقامات دست نشانده خودراانکارمی کرد ویک دست شدن حاکمیت رایکی ازدستاوردهای کودتای خود وانتصاب احمدی نژاد می نامید باتشکیل هیات حل اختلاف قوای سه گانه عملا مهرتاییدی برمواضع مخالفان خود گذاشت

وی درجریان سفرهای متعدد سال گذشته خود به قم که سه میلیارد دلاررا بر بودجه عمومی کشورتحمیل نمود دریک فرافکنی آشکار وکنایه آمیزبه دوران اصلاحات مدعی شده بود که دیگردغدغه اختلاف بین قوای سه گانه وبرخورد دولت ومجلس بادیگرقوا (منظور قوه قضاییه) را باهدف القای حاکمیت دوگانه درنظام ندارد اما اکنون ودرحالیکه چندماه ازآن سفرهای کذایی نمی گذرد خلاف آن امر ثابت نمودکه رهبرنظام جزبادروغ ونیرنگ نمی تواند امورکشوررابه پیش ببرد دروغی که حتی ارتکاب یک بارآن درتمام ادیان و مکاتب سیاسی خلع رهبری راموجب می شود

واقعیت امراینست که بدلیل فقدا ن رهبری وسوء مدیریت استراتژیک روحانیون حاکم حفظ نظام جزازطریق بحران سازی وایجاد وضعیت فوق العاده میسرنیست بهمین دلیل نیزطی سه دهه گذشته دائما وضعیت کشورخاص اعلام می شده است . سال گذشته آیت الله مکارم شیرازی که ازتئوریسین های جریان کودتا وحاکمیت براساس برقراری ترس ووحشت درمردم یا “نصربالرغب”می باشد در خصوص مبارزات مردمی موسوم به جنبش سبزگفته بود که اینباروضعیت ” اخص الخاص” است یعنی خاص ترین خاص ها وامروز همان افراد ومراجع جریان احمدی نژآد وموسوم به حریان انحرافی را خطرناکترازفتنه های قبلی می دانند

آیت الله مهدوی کنی که بادستورخامنه ای جهت اطمینان ازتعیین رهبرآینده وجانشین پس ازخود به ریاست مجلس خبرگان رسیده است ازافتراق درجبهه اصولگریان می گوید واینکه نباید برخی اصول گرایان جریان موازی ایجاد کنند وی تنها گروههای افراطی (8+7) و(6+5) را به رسمیت می شناسد ولی درکنارآنها حداقل دوجریان اصولگرایی دیگربنام جبهه پایداری انقلاب اسلامی وجبهه ایستادگی انقلاب اسلامی نیزدرست شده است که اولی متشکل ازوزراء ووکلای طردشده توسط احمدی نژآد یاحامیان قبلی وی است (نظیرصادق محصولی، غلامحسین الهام، حسن بیادی، روح الله حسینیان و…) ودومی جریان وابسته به محسن رضایی است که از سوی شورای اصولگرایان دعوت به همکاری نشده است وظاهراآیت الله مهدوی کنی گفته است همان نماینده قالیباف ولاریجانی بدلیل هم خط بودن بامحسن رضایی بعنوان نماینده ازسوی وی کافی است وباتوجه به فقدان پشتوانه جدی مردمی نیازی به معرفی نماینده از سوی محسن رضایی نیست لذا رضایی برای نمایش قدرت خوداقدام به تشکیل جبهه فوق کرده است تااصولگریان راواداربه حساب آوردن وی نمایند.

باتوضیحات فوق به این نتیجه می رسیم که انشقاق نه فقط درارکان حکومتی بلکه دراحزاب وگروههای حامی کودتا نیز جدی ترشده است وگرچه می توان درپشت صحنه این رقابتهای داخلی نوعی طراحی رابرای حذف اصلاح طلبان ودادن نقش آنها به طردشدگان از جبهه اصولگرایان راحدس زد ولی ازسوی دیگرنیزوحشت روزافزون خامنه ای وباند همراه وی راازخرابکاری عناصرغیرمطمئن وبظاهروفاداربه خود هم نباید ازنظردورداشت.

بحث دیگرتشکیل هیات حق اختلاف تضعیف جایگاه قانونی مجمع تشخیص مصلحت بنفع واحدی می باشد که عملا درقانون پیش بیتی نشده است وعملا نوعی موازی کاری باآن مجمع می باشد که خوددلیل روشن دیگری بروجود حاکمیت دوگانه می باشد بالاخص اینکه هردو واحد یعنی مجمع تشخیص مصلحت وهیات حل اختلاف برای رهبری نقش مشورتی داشته ووظیفه اصلی آنان حل اختلاف و هماهنگی بین قوای سه گانه می باشد که ازوظایف اصلی رهبری با بیت وستاد چندصدنفره خود می باشد

تفسیردیگری که ازتشکیل هیات حق اختلاف می توان کرد دادن نوعی نفش جانشینی رهبری به محمودهاشمی شاهرودی ودورخیز مجددی ازسوی خامنه ای برای جاانداختن این فرد عراقی الاصل بعنوان رهبرآینده ایران می باشد امری که یکبار با تلاش زیرکانه هاشمی رفسنجانی درموقعیت ریاست مجلس خبرگان به شکست انجامیده بود

آنچه که مشخص است این ترفند خامنه ای نیزنظیردیگراقدامات وی بی اثروتنهانشاندهنده وجود اختلاف دراجزاء اساسی رژیم، فقدان توانایی رهبری برای انجام ابتدایی ترین وظایف خود وفشل ترکردن بیشتردیوانسالاری آخوندی می باشد زیراچنانچه تعیین چنین هیاتی ازکارآیی لازم برخوردمی بود قاعدتا رهبری می بایست دردوره اصلاحات که به قول ایشان تنش درارکان رژیم حداکثربوده یا درهنگام اوج گیری درگیریهای مربوط به انتخابات خرداد 88 خود رابه مصنه ظهور برساند نه اینکه دراوج یکدست شدن حاکمیت یکباره از زیرزمین سبزشود.

نگاهی به ترکیب هیات حل اختلاف متشکل ازهاشمی شاهرودی، محمدحسن ابوترابی، مرتضی نبوی، عباسعلی کدخدایی وصمد موسوی خوشدل نشان می دهد که اعضای هیات فوق فاقد هرگونه توانایی برای چنین ماموریتی می باشند وبه احتمال زیاد هدف خامنه ای استفاده ابزاری ازآنان برای دادن پوشش به دستورات خود برای اقدامات آینده می باشد دستوراتی که می بایستی در انظارعمومی مبتنی برنظرکارشناسی هیات حل اختلاف نشان داده شود ولی درواقع دستپخت خامنه ای وکودتاچیان همراه وی درسپاه وبیت رهبری می باشد.