ازحدود یکسال قبل که خامنه ای دولت احمدی نژاد راسالمترین دولتهای ایران طی یک صدسال اخیرخوانده بود تاکنون حداقل 5 مطلب اساسی (جداازسایرمقالات اقتصادی) درخصوص فساد مالی دولت دست نشانده رهبری نوشته ام که اولین آن را باعنوان ” دولت رهبری فاسدترین دولت تاریخ ایران”رادر “اینجا” می توانید مشاهده کنید درسپتامبرپارسال که داستان برخورد باصنف صراف وطلافروشان گریبانگیرکشورراگرفته بودمفاله ” افزایش نرخ دلاروطلا نتیجه تحریم وبحران سیاسی یاجبران هزینه دولت کودتا” رادر“اینجا” نوشتم امری که دیگراین روزها بدلیل تنش بین باندهای مختلف وابسته به خامنه ای واجمدی نژاد دردولت ومجلس کاملا عیان گردیده است
درمطلب فوق عنوان کردم که چگونه دولت سوداگرباایجاد بحران به فروش دلاردربازاربرای تامین هزینه های ریالی خود دست می زند درهمان حال باکمال وقاحت بیگانگان وعوامل خارجی یاصنوف بازاررابعنوان عوامل دخیل دراین امرمعرفی می کند ودرمقاله دیگری در“اینجا” تحت عنوان “چرامی گویم محمودبهمنی رییس بانک مرکزی یک جنایتکاراست” نقش این مقام فاسد رادرتبهکاریهای مالی درکشوربرملاکرده وثابت نمودم که وی دستکمی ازسردار جعفری وسردارنقدی درسرکوب مردم ندارد
نهایتا نیزدراکتبر2010 مقاله “شورش گرسنگان باحذف سوبسیدها یافتنه اقتصادی” را در” اینجا” بااین نتیجه گیری نوشتم که نهضت آینده نه انقلاب است ونه رفرم بلکه یک شورش کورازسوی فقرایی خواهدبود که بدلیل سیاستهای دیکته شده خامنه ای مبنی برتوسعه فقرملی کشوررادرمیان آتش وخون خواهدبرد والبته هدف دیگرم نیزهشداربه گروههای اپوزیسیون بود که اختلافات احمقانه بین خودرابه کناری نهاده وباسازماندهی ومعرفی یک اپوزیسون رسمی ازفرورفتن کشوردراین ورطه جلوگیری نمایند.خامنه ای نیزکه درخصوص بحرانهای دست سازخودمشام تیزی دارد پس ازچندماه سخن ازجهاداقتصادی می کرد که بخوبی نشاندهنده آگاهی وی ازپیامدهای مرگباروبنیان برافکن وی می باشد.
درمقالات بسیاری تذکردادم که گروهها وشخصیت های اپوزیسیون درخصوص مسائل اقتصادی دچارکوررنگی بوده وبدلیل فقدان بینش اقتصادی واجرایی مسائل ووضعیت سیاسی کشوررارصد نمی کنند بعنوان مثال چپ ترین تحلیل وگزارش اقتصادی دربین گروههای سیاسی مخالف رژیم بااستناد به مواضع احمدتوکلی رییس مرکزپژوهش های مجلس نرخ تورم کشوررابا اجرای طرح هدفمندی بین 60-30 درصد پیش بینی می کرد ونگارنده طی مقاله ام نرخ فوق راکه ازحذف سوبسید حامل های انرژی بدست می آمد بین 400-200 درصد برآوردکرده بودم که دارای یک فاصله نجومی باپیش فرض های دیگران بود.
درخصوص نقش دولت درافزایش نرخ دلاروکاهش ارزش پول ملی نیزکه روندی صعودی رابخودگرفته اکنون رییس بانک مرکزی باوقاحت تمام اعلام می کند که باهدف ” جذب نقدینگی سرگردان دست به افزایش نرخ وفروش دلاروسکه طلا دربازار” ودرواقع دست درجیب مردم ایران کرده است بعبارت دیگرهمان تتمه نقدینگی بخش خصوصی ومردمیکه بدلیل نابودی تولید وانحصارواردات دردست عده ای ازمرتبطین رژیم ازمشارکت دراقتصادملی بازداشته شده اند.
اماجالبتراینکه همین دزدسرگردنه درجلسه باصطلاح کمیسیون جهاداقتصادی هدف ازافزایش موقت نرخ طلا وارزراتامین بودجه 14هزارمیلیارد تومانی (معادل حدود 14 میلیارددلاری) مسکن مهرکه یکی ازطرحهای مشابه سهام عدالت وویژه شرکتهای مربوط به سپاه پاسداران وبسیج است ذکرکرده است وخودحدیث مفصل بخوان ازاین مجمل
به گفته یکی ازنمایندگان مجلس رییس بانک مرکزی درجلسه خودبااعضای کمیسیون جهاداقتصادی نرخ رشدنقدینگی ناشی ازتخصیص 14 میلیارددلارمذکوررقمی حدود 30 درصد اعلام کرده است که باتوجه به تناسب نرخ تورم بانرخ رشدنفدینگی ونیزبااعمال ضریب تکاثربراحتی می توان آثاربغایت مخرب این امررابروضعیت اقتصادی کشورمشاهده کرد.
حسین راغفر را جوانان ابتدای انقلاب بخوبی بخاطردارند وی ازمحدود کارشناسان اقتصادی پس ازانقلاب بود که مطابق معمول رژیم تاب تحمل وی رانداشت وبه ناچارگوشه عزلت برگزیده ودرکنج دانشکده های اقتصادی به تدریس مشغول بود، وی پس ازمدتها دوباره درعرصه اقتصادی فعال واقدام به ارائه نظرات خودمی نماید راغفردراین هفته مصاحبه ای جدی با سایت” فرارو”داشته وصراحتا تورم بیش از100 درصد بانرخ جهشی راموردتایید قرارداده است وی گفته است:
” با اصراردولت برادامه شیوه کنونی اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها واعطای یارانه نقدی به بیش از۷۰درصد افراد جامعه که امری غیرقابل پذیرش است، درآیندهای نه چندان دورتورم درکشور۳رقمی شود. “
راغفرباپرهیزازبکارگیری واژه دوروتسلسل باطل یا Vicious Circle درچرخه اقتصادی کشورکه بیرون آمدن ازآن رامحال کردهوهمانطوریکه قبلاگفته ام به نابودی سیستم می انجامد این پروسه را مارپیچ تورمی خوانده می گوید:
” افزایش هزینه حمل ونقل برتولید وافزایش هزینه تولید کالاوخدمات اثرگذارخواهد بود، افزایش هزینه تولید هم منجربه افزایش قیمت کالاهای تولید شده خواهد شد، افزایش قیمت کالا نیزمنجربه کاهش قدرت خرید مردم میشود، راهکاردولت هم دراین مواقع افزایش دستمزدها است، افزایش دستمزدهاهم منجربه افزایش نقدینگی درجامعه میشود، مهمترین پیامد افزایش نقدینگی هم تورم است براین اساس باید گفت که جامعه دچار یک مارپیچ تورمی است واقتصادی که دچارچنین تورمی می شود راه سختی رابرای مهارآن درپیش خواهد داشت.“
گرچه فحوای کلام راغفربه اختصارهمان رشد نرخ تورم ونفدینگی ناشی ازتزریق بی محابای دلارهای نفتی دربازارپولی ومالی ایران است که باحذف یکباره سوبسید ازحامل های انرژی بعنوان پایه تولید وخدمات ومجددا تزریق همان درجامعه بوجود آمده است ولی نکته ای که عمده اقتصاددانان کشورازآن غفلت کرده ویامایل به بازگوکردن آن بدلیل اختناق حاکم نیستند اولا پیوستگی سیستم اقتصادی بانظامهای سیاسی، اجتماعی وفرهنگی درتمام مکاتب سیاسی واقتصادی شناخته شده دنیاست که نهایتا بعنوان یک پکیج باید دیده شود وثانیاتجربه سایرکشورهای بظاهرموفق طی دو دهه اخیرازکره جنوبی گرفته تاترکیه، سنگاپور، امارات وچین نشان می دهد که هیچ امکان وچشم اندازی برای آزادی یک بخش ومحدودکردن بخش دیگردرطرح توسعه یک کشوروجودندارد وتنها تفاوت این کشورها دررسیدن به اهداف نهایی خود تفاوت درنرخ شتاب آنها به سوی پیوستگی مجموعه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی واجتماعی آنهامی باشد.
به امید آزادی ایران وساختن فردایی نوبرای نسل آینده