چهارمین دورمذاکرات ایران با گروه 1+5 دراستانبول درشرایطی برگذارشد که بنظرمی رسد طرفین کاملا به نقطه صفربرگشته اند این نشست یک روزه که تحت عنوان کارگروه کارشناسی به سرپرستی استفان کلمنت به نمایندگی گروه غربی وحمید رضاعسگری برگزارگردیده مهمترین دستاوردخود را پی گیری مذاکرات توسط معاونین کاترین اشتون وسعید جلیلی یعنی هلگااشمیت وعلی باقری (بدون تعیین مکان وزمان بعدی مذاکرات درسطح معاونین) ذکرکرده است بعبارت ساده تر” نوکرمانوکری داشت ونوکراو چاکری داشت و…” وتنها مطلب قابل دریافت ازاطلاعات درزیافته به بیرون این مورد است که ظاهرا طرف ایرانی درخواست شروع به لغوتحریم ها رادرمقابل تعلیق غنی سازی 20% بعنوان گام اول داشته که طرف مقابل هم آنرا درحدفروش قطعات هواپیماهای مسافربری قبول کرده است که ظاهرا به مذاق طرف ایرانی خودش نیامده است چون این امربازگشت به همان ماجرای دادن مروارید وگرفتن شکلات درمقابل آن بوده است
اما ازنظرمحتوایی ازآنجاییکه ظاهرا تکلیف مردم ورژیم حاکم برکشوردربرنامه اتمی ایران روشن می شود چندمطلب زیرنیازبه توجه ویژه دارد.
1- سکوت مطلق وخطرناک مقامات اسرائیل درخصوص دورمذاکرات اتمی پس ازاجلاس مسکو
2- شایعه امکان تجدیدنظراوباما درعدم حمله به ایران جهت خلع سلاح رقبای انتخاباتی وبرنده شدن دردوردوم ریاست جمهوری خود (تحقق پیش بینی گفته های دوسال قبل ساراپیلین )
3- اقدام ایران درانتشاریک پاورپوینت ازمجاری غیررسمی که بیانگرتصمیم دولتمردان ایرانی برای استفاده بچه گانه ازاهرم بوروکراسی وروده درازیهای مرسوم باشکلی بظاهرعلمی یامنطقی است.
گرچه درمقالات قبلی خود در” اینجا” و”اینجا” تلاش کرده ام سیرمذاکرات به سبک فوق ومقصدنهایی رابرای مخاطبین خودبه تصویربکشم واینکه تاچه حد این روند مارابه سمت جنگ ناخواسته وویرانگری پیش می برد ولی بازهم لازم است که مردم ایران نسبت به مراحل مختلف این روند آگاهی پیداکنند تادرفردای تاریخ دوباره نظیرجنگ ایران وعراق گفته نشود که غافلگیرشدیم ودشمن متجاوزاززمین وهوا بدون هیچگونه دلیلی به ماحمله کرد
خامنه ای درپیگیری طرح خود برای ساخت بمب اتمی که ظاهرا درحلقه داخلی اطراف وی ضامن بقای رژیم تلقی می شود چندین اشتباه فاحش رامرتکب گردیده که نهایتا تسلیم خفت باریا جنگ بنیان براندازرابرکشورتحمیل خواهد کرد.
اولین اشتباه رهبری صدوردستورنظامی کردن برنامه اتمی ایران پس ازبه قدرت رسیدن اصلاح طلبان درانتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد76 بود وی بجای استفاده ازفرصت قدرت اجتماعی بعمل آمده پیروزی اصلاح طلبان راتهدید بقاء رژیم وخودفرض کرده که با همکاری یاحمایت نظامی طرفهای خارجی قادربه براندازی وی خواهندبود
دومین اشتباه خامنه ای که نشات گرفته ازذهنیت علیل واشتباه اول وی بود گرفتن موضوع برنامه اتمی ازسازمان انرژی اتمی (بعنوان نهادفنی وکارشناسی) وسپردن آن به شورایعالی امنیت ملی تحت نظارت خود (بعنوان نهاد امنیتی) بود وی این اشتباه استراتژیک راازطریق دورزدن وزارت خارجه دولت خاتمی (بعنوان نهادسیاسی مسئول) جامه تحقق پوشاند.
سومین اشتباه استراتژیک رهبری رفع تعلیق غنی سازی باروی کارآوردن احمدی نژاد وسپس درخواست ازآمریکا برای پیوستن به مذاکرات بود بااین تحلیل که آمریکا با پنهان شدن درپشت اتحادیه اروپا عملا اهداف خود رابا دستان دیگری پیش می برد وبا به میدان کشیدن آن امکان زدو بند واخذ نضمین امنیتی ازشیطان بزرگ به مراتب بیشترمی شود.
چهارمین اشتباه خامنه ای که پس ازمواجه شدن با قطعنامه های پی درپی صادره ازسوی شورای امنیت مبنی برمحکومیت ایران وایجاد تحریم ها باید آنرا فراربه جلونامید دستورتاسیس وافتتاح سایت زیرزمینی فرودی قم واقدام به نصب نسل جدید سانتریفوژها درآن بود بااین نیت که با اقدام فوق بحث توقف کامل غنی سازی ومصرح درقطعنامه ها موضوعیت خود رااز دست داده وتلاش بین المللی رامعطوف به توقف غنی سازی 20% به بالا خواهد کردو بااین ترفند اصل غنی سازی که مطابق با پیمان منع گسترش نیزمی باشد درمذاکرات پذیرفته وایران نظیرژاپن کشوری درآستانه دسترسی به بمب اتم (حتی درصورت عدم تولیدآن) قرارخواهدداشت.
پنجمین اشتباه رهبری دستوراعلام ساخت 10 مجتمع غنی سازی اورانیوم و30 نیروگاه اتمی برای پوشاندن وعادی سازی برنامه اتمی ایران بود امری که باهیچ معیارفنی، اقتصادی وسیاسی نه تنها سازگاربنظرنمی رسید بلکه نیات مشکوک وغیرقابل تردیدی را بالاخص دراعلام ایجاد مراکزجدید غنی سازی دریک برنامه پشت صحنه به نمایش می گذاشت درست شبیه اینکه فردی که هنوزاقدام به راه اندازی اولین ماشین خود نکرده ولی تصمیم بگیرد برای آن دوتاتعمیرگاه هم ایجادبکند!
ششمین اشتباه خامنه ای علاوه برامنیتی کردن برنامه اتمی ایران آلوده کردن آن به احکام دینی ومذهبی بود وی که برای اولین باردریک همایش فرمایشی بنام ” انرژی هسته ای برای همه وبمب اتمی برهیچکس” اقدام به صدورفتوای معروف خود کرد که درآن بکارگیری سلاح اتمی راحرام اعلام کرد اما همین امرموجب حساسیت وموشکافی فتوای فوق گردید که ازآنجمله عبارت عدم حرمت تولیدسلاح اتمی وتنها بسنده کردن به بکارگیری آن درفتوای فوق بود ونهایتا دردور جدید خامنه ای مجبورشد برای پنهان کردن نیت خود فتوای آلوده به دروغ دیگرمبنی برممنوعیت تولید سلاح اتمی دراسلام رامورد نظرقراربدهد امری که بااستقبال چندانی مواجه نشد وهیلاری کلینتون اقدامات عملی ایران درتوقف غنی سازی رابعنوان کارآیی فتوای فوق بعنوان شاخص صحت وسقم این فتوامعرفی کرد.
هفتمین اشتباه رهبری درپرونده اتمی ایران انتصاب علی اکبرصالحی رییس سازمان انرژی اتمی ایران(بعنوان یک موسسه فنی وتخصصی) به عنوان وزیرامورخارجه وانتصاب سردارسپاه فریدون عباسی بعنوان ریاست آن سازمان بود که به روشنی اهمیت حیاتی نظامی وامنیتی این پروژه رابه نمایش می گذاشت.
هشتمین اشتباه خامنه ای تکیه مطلق به حمایت روسیه وچین وسرمایه گذاری بروی اختلافات دردیدگاههای دولتهای غربی یا جناحهای داخلی سیاسی آمریکا برای پیشبرد اهداف خود بود که با عدم همکاری این کشورها دربزنگاههای موردنیازفقدان بینش رهبران ایران رابه نمایش گذاشت.
نهمین اشتباه رهبری استفاده ابزاری ازبرخی کشورها بود که بخاطرمنافع کوتاه مدت رهبران خود حاضربه ایفای نقش میانجی درمذاکرات گردیدند که دراین رابطه می توان به رجب طیب اردوغان رییس جمهورترکیه ولولا دوسیلو رییس جمهوربرزیل اشاره کرد که درآخرین روزهای پایان التیماتوم غرب برای نجات رژیم ازمخمصه خودساخته واردماجرای اتمی شدند وبا معلوم شدن نیرنگ ایران دست ازحمایت آن کشیدند.
دهمین اشتباه خامنه ای درزمانی رخ داد که سعیدجلیلی درپی مذاکرات مستقیم با ویلیام برنزنماینده آمریکا درمذاکرات دست به امضای درآفت یک توافقنامه درژنو زد ولی پس ازبازگشت به ایران به دستوررهبری آن تفاهم نامه نادیده گرفته شد دردورجدید نیزباردیگردولتمردان ایران دست به جنین اقدامی زدند که به مسافرت یوکیو آمانوبه تهران واعلام رضایت وی ازروند مذاکرات قبل ازاجلاس بغداد انجامید ولی بزودی معلوم گردید که این امرصرفا ترفندی ازسوی ایران برای بازی با زمان بوده است.