اتهاماتی نظیراطلاع رژیم اسلامی ایران وحزب الله لبنان ازحادثه فوق (وحتی طراحی وانجام آن به ادعای یکی ازشهود) ، کمک، تجهیز آموزش وانتقال افراد مربوط به القاعده ازمرزهای کشور، دادن امان وپناهندگی به تعدادی ازاعضای خانواده بن لادن، فرماندهان ارشد آن گروه واستقرارآنها درایران که ازآنجمله به سیف العادل( رهبرفعلی پس ازبن لادن ومغزمتفکرحمله به مجتمع خوبردرشرق عربستان) می توان اشاره کردهمچنین نفل وانتقال اعضای القاعده ازافغانستان به عراق وپاکستان جهت شرکت درعملیات تروریستی وبمب گذاریها برعلیه نیروهای آمریکایی واتحادیه اروپا پس ازآزادسازی افغانستان وعراق توسط آمریکاازدیگراتهامات رژیم ایران ذکرشده است
رژیم ایران درحالیکه ادعامی کند ازاولین دولتهایی بوده است که حادثه تروریستی فوق رامحکوم کرده است ولی موضعگیریهای آشکارو بالاخص عملکرد نیروی قدس سپاه پاسداران درعراق وافغانستان نشان می دهد که هیچگونه سنخیتی بین اعلام محکومیت حادثه فوق که توسط دولت بی اختیارمحمدخاتمی صورت گرفته با اسناد ومدارک بدست آمده درخصوص دخالت مستقیم ایران درعملیات القاعده نه تنها وجودندارد بلکه حتی شاهد مواردی مبتنی برنفی همان موضعگیری تاکتیکی خاتمی نیزبوده است که یک نمونه آن دستگیری وشکنجه شیوانظرآهاری ازشرکت کنندگان مراسم همدردی با قربانیان حادثه مذکوردرمیدان مادرتهران به اتهام روشن کردن شمع ودعا برای آمرزش قربانیان بوده است
ازنظرنگارنده که ازنزدیک تمام تحولات مربوط به این حادثه وبرخوردهای رژیم راازسال 2001 تاکنون راتحت نظرداشته وخود رایکی ازکارشناسان مسلم آن می دانم مدارکی دردست دولت آمریکاست که چنانچه دراختیاردادگاه مربوطه قرارگرفته باشد هیچ مرجعی توان کتمان آنرا ندارد ودرواقع استنادبه شهادت افرادی که گفته می شود ازمقامات سابق امنیتی ایران بوده اند نیزصرفا پوششی برای انحراف اذهان ازاصل ماجرا می باشد زیرا مدارک مورداستناد ازاولین سالهای حمله آمریکابه افغانستان به تدریج دراختیاردولت این کشوربوده است وپس ازآن نیزدرجریان حمله به عراق وحوادث پس ازآن نیزاین مدارک باآثاربجای مانده درصحنه عملیات، شواهد وقرائن، اقاریرافراد دربازجویی هایی که درعراق، افغانستان و گوانتانامو این اسناد تکمیل گردیده است.
بعنوان مثال پس ازحمله آمریکابه افغانستان درسال 2001 که شایعه انتقال تعدادی ازسران واعضای القاعده به ایران شنیده شد دائما دولت ایران اقدام به تکذیب چنین شایعاتی می کرد ولی نهایتا پس ازآنکه مدارک مربوط به حضورافراد این گروه وهمراه با مشخصات کامل وهتلهای محل استقراردرکرمان ومشهد دراجل
اس امنیتی پاکستان ازسوی سفیرآمریکا دراختیار سفرای حدود 15 کشورشرکت کننده ازجمله ایران قرارگرفت دولت ایران طی بیانیه ای اعلام کرد که اقدام به دستگیری تعدادی ازاعضای القاعده کرده که بطورغیرقانونی واردمرزهای کشورشده اند!
پس ازآن دولت ایران باعبوردادن اعضای القاعده به عراق جهت پیوستن آنهابه ابومصعب زرقاوی جهت شرکت درعملیات انتحاری و بمب گذاریها برعلیه مردم بیدفاع ونیروهای دولتی عراق وسربازان آمریکایی ونیزحمایت ازتشکیل گروههای نظیرلشکر اسلامی در شمال عراق وجیش المهدی درجنوب که نیروهای آمریکایی وناتورابعنوان اشغالگرعراق معرفی وکشتن آنهاراجایزمی دانستند عملا پای درراهی بی بازگشت نهاد که اکنون شاهد گوشه ای ازآن درتشکیل پرونده فوق می باشیم
تدارک بمبهای نابود کننده کنارجاده ای؛ سلاحهای پرقدرت دورزن وویژه تک تیراندازان که ازاطریش برای استفاده درعراق واردگردید ؛ موشکهای ضدهوایی دوش پرتاب میثاق 3 (ساخت صنایع دفاع ومشابه موشک سام 7 وایگلا روسی یااستینگرآمریکایی) که به سرنگونی تعدادی ازهلی کوپترهای آمریکایی درمناطق مرکزی عراق ازجمله بغداد درحین گشت زنی انجامید، شلیک خمپاره 120 میلیمتری به منطقه موسوم به کمربندسبزامنیتی، کشتن پنج تن ازسربازان آمریکا درحمله به یکی ازقرارگاههای ارتش آمریکادرکربلا که بااستفاده کامل ازتجهیزات استتاری ازماشین وتجهیزات گرفته تاافرادی که بالهجه آمریکایی صحبت می کردند، مصادره محموله سلاحهای ارسالی ازایران درعراق وافعانستان وسپس ادعای مزحک ایران مبنی برقاچاق سلاحهای فوق توسط بخش خصوصی (مشابه محموله توقیف شده درنیجریه) ونهایتا درگیریها درجنوب عراق وشهربصره ونیزشهرک صدربغداد که باتوافق صریح سردارسرلشگر قاسم سلیمانی وژنرال پنروئوس ختم به خیرشد همگی اسناد ومدارک مثبت دخالت ایران درعراق وافغانستان وحمله به نیروهای آمریکایی ومتحدین وی درناتوبوده است.
اما اکنون به بحث رابطه ایران باحادثه 11 سپتامبرازدریچه ای دیگرمی نگریم واقعیت امراینست که پس ازحمله آمریکابه طالبان در افغانستان دولت ایران موضعی احنیاط آمیزرادرپیش گرفته بود وحتی تا سال 2003 علیرغم حمایت برخی مقامات لشکری وکشوری از رژیم بعثی عراق درمقابل تهاجم نظامی آمریکا سعی می کرد خودراازمعرکه دورنگهدارد بالاخص اینکه دورژیم بظاهرمخالف ایران در حال اضمحلال بودند.
پس ازحمله آمریکابه عراق وحشتی عجیب مقامات ایران رافراگرفته بود بطوریکه همگی براین امرمتفق بودند که کشور هدف بعدی آماج نیروهای نظامی آمریکاخواهدبود بهمین دلیل خاتمی بالاتفاق کمال خرازی وزیرامورخارجه وبرادرزاده وی صادق خرازی که درآن هنگام سفیرایران درفرانسه بود طرحی را درجهارجوب عادی سازی روابط با آمریکاتهیه کرده وبه تصویب خامنه ای رساندند که درآن همکاری ایران باآمریکا درقبال تضمین امنیتی پیشنهاد گردیده بود وایران براساس آن طرح کلیه فعالیتهای خودرادرسطح منطفه نه تنها متوقف می کرد بلکه متعهد به خلع سلاح گروههای وابسته به خوداز جمله حزب الله لبنان می گردید.
طرح فوق پس ازجرح وتعدیلهای چندی که درجلسات چهارنفره خامنه ای، خاتمی وخرازیها نهایی گردید به سفارت سویس درتهران بعنوان دفترحفاظت منافع آمریکا بطوررسمی جهت ارسال به وزارت خارجه آمریکا تحویل داده شد که بعدا معروف به فاکس ارسالی ازسفارت سویس گردید وظاهرامفامات روسیه نیزبراساس برخی شنودها ازآن مطلع شده بودند اما دولت جورج بوش که بدون هرگونه زمینه ولابی گری قبلی با این مساله مواجه شده بود ارسال این پیشنهاد راکه بصورت فاکس به وزارتخارجه آمریکا ازسفارت سویس درتهران ارسال شده بود جدی نگرفته وپس ازچندی نیزبا قراردادن ایران درلیست کشو
رهای “محورشرارت” که تداعی کننده دول فاشیست ژاپن، ایتالیا وآلمان درجریان جنگ جهانی دوم بود عملا ایران رادرردیف کشورهای مخاصم آمریکا قرارداد.
دراینجا ذکریک نکته ناگفته راضروری می دانم وآن اینکه درجریان سفرخاتمی به قزاقستان درهمان سالها که همزمان باسفرریچاردپرل به آن کشوربوده است صادق خرازی بعنوان یکی ازهمراهان خاتمی تلاش وافری راجهت نزدیکی به ریچاردپرل به عمل آورده وحتی تلفن خصوصی وایمیل خودرابه وی می دهد که ریچاردپرل پس ازبازگشت ومشورت با برخی ازدوستان خود ازادامه ارتباط بااین شخص وبنمایندگی ازجریان اصلاح طلبی خودداری می کند.
پس ازناکامی ایران درنزدیکی به آمریکا گروهی دیگری که معتقد به شکست طرح ایجادرابطه باآمریکابوده بحث درگیرکردن ارتش این کشوردرعراق رابرای جلوگیری ازحمله به ایران مطرح می کنند آنها براین اعتقاد بودند که چنانچه عراق تبدیل به باطلاقی برای نیروهای آمریکایی بشود امکان حمله به ایران ازنیروهای آمریکایی سلب خواهد شد. کارگردان اصلی این طرح هاشمی رفسنجانی بود که بهمراه محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران ودبیرمجمع تشخیص مصلحت واحمدوحیدی معاون اسبق اطلاعات وفرمانده سابق نیروی قدس سپاه ورییس وقت کمیسیون امنیت ملی مجمع تشخیص مصلحت نظام راتشکیل می داند آنها درابتدا بافراخوانی سردارقاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس ارزیابی های اولیه رابرای افزایش عملیات نظامی برعلیه نیروهای آمریکایی درعراق به انجام رسانده و سپس طرح خودرابه خامنه ای ارائه دادند که موردموافقت ایشان هم قرارگرفت یکی ازتصمیمات این گروه ایجاد گروه شیعه شبه نظامی جیش المهدی ومشابه حزب الله لبنان بود که پس ازسه بارملاقات هاشمی با مقتدی صدرجامه تحقق بخود گرفت.
اموردیگرمربوط به سازماندهی اعضای القاعده وگروههای سلفی مشابه درایران، عراق وافغانستان بوده که بعدها در حوادث خونین عراق وافغانستان بخوبی نقش خودرا درانفجارهای انتحاری وبمب گذاریها درمراکزپرجمعیت ویا برعلیه نیروهای نظامی وانتظامی عراق وارتش آمریکا نشان دادند. دولت ایران درواقع ازتشدید درگیریها درعراق دوهدف اصلی رادنبال می کرد یکی ناامن کردن عراق برای آمریکا ونیروهای ناتو برای به تحلیل بردن آنها واستفاده ازآن بعنوان سپردفاعی بنفع خود ودیگری وابسته وضعیف نگه داشتن دولت عراق پس ازصدام نسبت به خودبود که متاسفانه تاحدزیادی دراین امرموفق بوده است