• February 23, 2011

نبردهای پنهان درسپاه پاسداران

نبردهای پنهان درسپاه پاسداران

نبردهای پنهان درسپاه پاسداران 150 150 شوالیه پارسی

اوج گیری مبارزات مردم موجب تشدید بحران درفرماندهان سپاه پاسداران گردیده است ومیرود تاآخرین رده های فرماندهی سپاه رانیز درصفوف مردم جای دهد. نامه های سرگشاده اخیررزمندگان استانهای مازندران وزنجان، تهران، تبریز، اصفهان وقم درحمایت از جنبش مردم ایران تنهابخشی ازشقشقیه این دلاوران دوران دفاع مقدس می باشد


نگارنده که خودازنزدیک درجریان تحولات فرماندهی سپاه وجنگ بوده ام همواره براینکه اکثریت قاطع فرماندهان دوران جنگ وبدنه سپاه بامردم و اصلاح طلبان است تاکید داشته وافرادی راکه ناآگاهانه وبراساس جهل خودنسبت به جریانات درون سپاه درخصوص آن نهاد اظهارنظرمی کنند بدلیل اثرات بسیارمخرب آن وبنفع کودتاچیان ازاینکاربرحذرداشته ام.


حقایق مربوط به این امرنیزمربوط به تحولات سیاسی دیروزوامروزنیست وبه دهه اول انقلاب وسالهای آغازین تشکیل سپاه بازمی گردد که بدلایلی ازانظارعموم وحتی رده های میانی سپاه بدورنگاه داشته می شد وپس ازفوت آیت الله خمینی وبه قدرت رسیدن خامنه ای ایشان با حمایت آشکاری که ازوابستگان به خود وجناح راست درسلسله مراتب فرماندهی ازطریق حفاظت اطلاعات وحوزه نمایندگی ولایت فقیه درسپاه می کرد خود بذرمخالفت باخود رادرآن نهاد کاشته وچنین وانمودمی کرد که بطورمطلق برسپاه احاطه دارد


اما 13 سال قبل در2 خرداد 76 روزیکه حدود 70 درصد آرای ریخته شده به صندوقهای رای شهرک شهیدمحلاتی وکلاهدوزو مقر شهیدمطهری درخیابان پاستور(که محل استقرارفرماندهان ارشد سپاه، بیت رهبری، مجلس، دولت وقوه قضاییه وسپاه ولی امریاهمان لشگرگارد رهبری می باشند) نشان داد که حتی فرماندهان سپاه ومنسوبین به نهادهای تحت نظارت خامنه ای نیزبه کاندیدای موردنظر ایشان یعنی علی اکبرناطق نوری رای نداده اند


گرچه دردرجه اول انتظارمی رفت که خامنه ای بادرک شرایط حتی برای حفظ ظاهرهم که شده فورا نسبت به اصلاح اشکالات اساسی درسیستم موردنظرخود اقدام نماید ولی ازآنجاییکه خداوند تمام دیکتاتورها را ازیک جنس آفریده است وی سیاست فراربه جلو رادرپیش گرفت وابتدا با محدود کردن خاتمی ومجلس سرکوب گسترده اصلاح طلبان حکومتی را آغازکردوهمزمان دست به تسویه سپاه ازعناصرمخالف باخودزد

خامنه ای پس ازآن بارهاسعی کرد پای سپاه راباهدف تهدید اصلاح طلبان وحمایت ازخودبه مناقشه سیاسی موجود بکشد از جمله درجلسه مشترکی بارهبران گروههای اصلاح طلب دربهارسال 79 اعلام داشته بود که ازسوی فرماندهان ارشد سپاه جهت سرکوب اصلاحات تحت فشاراست ولی درهمان جلسه بهزاد نبوی با شجاعت تمام به خامنه ای می گوید ازسوی کدام فرماندهان ارشد سپاه درفشارهستند زیرا عمده خانواده های فرماندهان ارشد به خاتمی رای داده اند وشب قبل نیزوی به دعوت همان فرماندهان که عمده آنهانیزدردفاترسیاسی سپاه مشغولند درآن مجموعه سخنرانی داشته است!!


خامنه ای باشنیدن این سخنان درنزد سایرحضارضایع شده ودرفردای همانروزبه مرکزحفاظت اطلاعات سپاه تحت سرپرستی مرتضی رضایی دستورمی دهد که این فرماندهان راقلع وقمع نمایند


حمله به جلسه فوق که دردوشنبه ها تشکیل می
شد همراه با ضرب وشتم های شدید وهمراه بافحش های رکیک وموهن ناموسی به فرماندهان شرکت کننده آنهم ازسوی حفاظت اطلاعات که برای اولین بارچهره واقعی نوکران خامنه ای درسپاه رابه نمایش گذاشت ازدستاورهای آن حرکت بود نگارنده خودازمدعوین این جلسات بوده به صحت این مطلب شهادت می دهم

تهاجم به کوی دانشگاه در18تیر78 وسرکوب شدید دانشجویان که موجبات خشم مردم رافراهم آورده بود حوادث بعدی رابه گونه ای رقم زد که با سرازیری جمعیت به سوی خیابان کاخ جنوبی (فلسطین) چیزی به سقوط بیت رهبری واقع درخیابان پاستورنمانده بود و انشعاب درفرماندهی سپاه پاسداران ودخالت عملی سپاه درسیاست وجناح بندی های داخلی نیزازآنروزبطوررسمی کلید زده شد.

درهمین هنگام تعداد 24 تن ازفرماندهان سپاه به تحریک برخی ازفرماندهان ستادی جنگ ندیده ذوب شده درولایت باکارگردانی پشت صحنه سردارانی نظیرمحمدباقرذوالقدروعلی اکبراحمدیان طی نامه ای به خاتمی اعلام داشتند که حرکت مردم به سوی بیت رهبری و عدم برخورد دولت خاتمی با ملت کاسه صبرآنهارالبریزکرده است بطوریکه دیگرحتی تحمل نگاه شماتت آمیز زن وفرزندخودرانیز ندارند!!

پس ازآن عملا همان تعداد اندک فرماندهان گوش به فرمان سپاه تعذیه گردان بسیاری ازبحرانهای کشورازجمله ترورسعیدحجاریان شدند والبته فرماندهان شجاعی چون علی شمخانی وحسین علایی بودند که یا درمقابل این افراد ایستاده ومخالفت می کردند ویا دیگران رابه عدم پیروی ازآنان فرامی خواندند ولی اثرانگشت عوامل اجرایی باندکودتا برعلیه اصلاحات ازجمله سردارمحمدرضانقدی، حسین الله کرم، مسعودده نمکی وسعید قاسمی درعمده سرکوبها بااستفاده از عناوینی نظیرلباس مشکی ها، واحدهایی بسیج، انصارحزب الله و ….دیده می شد.


باپایان یافتن دوره اول ریاست جمهوری خاتمی ودوره ششم مجلس ششم که باکنترل کامل خامنه ای واتاقهای فکری همراه وی دردفترمطالعات استراتیک سپاه (تحت مدیریت سردارعزیزجعفری ودکتردامپزشک سردارعلی اکبراحمدیان) براین دو نهادصورت گرفت عملا منجربه ناکامی اصلاح طلبان درتغییرشمای سیاسی واقتصادی کشورشده وفرماندهی سپاه وبسیج توانستند باحمایت کامل وبی قید وشرط خامنه ای احمدی نژاد رابرمردم ایران بعنوان رییس جمهورحاکم نمایند


درآنزمان کودتاچیان به قدری ازموفقیت طرح خود سرمست شده بودند که محمدباقرذوالقدردریک سخنرانی عمومی گفته بود که فرماندهی سپاه باطراحی یک سیستم مهندسی شده چندلایه توانست انتخابات مذکوررا جهت به کرسی نشاندن شخص موردنظررهبری اداره نماید

اما داستان به همین جاختم نمی شود گرچه هاشمی رفسنجانی ومهدی کروبی بعنوان قربانیان توطئه شوم وکودتای سپاه – خامنه ای درانتخابات دوره نهم ریاست جمهوری کارگردانان سناریوی فوق رابه خدا، آخرت وروزبازپسین حواله دادند ولی درهمان حال ازپای ننشسته به امید رسیدن روزموعود وفراهم شدن شرایط موردنظرلحظه شماری می کردند وکاندیداتوری مهندس موسوی پس ازانصراف خاتمی چنین شرایطی رابرای آنها در22 خرداد 88 فراهم نمود

خامنه ای وفرماندهان کودتاچی سپاه درطی این مدت ازقوام گرفتن جنبش اصلاحی ایران وحشت زده گردیده و بدنبال واگذاری نقش بیشتربه سپاه وارتش درامورداخلی وکنترل اوضاع بودند ولی رحیم صفوی فرمانده وقت کل سپاه درگیری مستقیم، ظاهری وبیش ازحدسپاه را درعرصه سیاست داخلی به صلاح ندانسته واین امررابه ضررنظام وحتی تامرز فروپاشی آن ارزیابی می کرد


نهایتا باند کودتا وخامنه ای تصمیم به جایگزینی فرماندهی کل سپاه باعنصرسرسپرده تری گرفته وعزیزجعفری مسئول اتاق فکررهبری درسپاه یاهمان مرکزمطالعات استراتژیک دراواخرسال 86 به این سمت گمارده می شود تا باهمکاری دیگر فرماندهان شخصی پوش دردولت نظیرصادق محصولی، علیرضاافشارومحمدباقرذوالقدرزمینه انتصاب مجدداحمدی نژاد رافراهم کنند.

بنده درهمان ایام تحلیلی دراین خصوص نوشته ومدعی بودم که خامنه ای هم پس ازچهارسال مدیریت احمدی نژاد متوجه شکست طرحهای خود وبحرانی بودن اوضاع شده بود ودرصدد جایگزینی وی بافردی مجربتر ودرعین حال وفاداربخود باظاهری شیک تربود که طبیعتااین فردکسی نبود جزمحمدباقرقالیباف که نظیرفیروزآبادی هم ولایتی خامنه ای هم محسوب می شد این نظریه یک سال بعد توسط علی مطهری (که بدلیل وابستگی اش به جناح راست وروابط نسبی با داماد خودعلی لاریجانی ازاسراردرون بیت رهبری هم خبردارد) تایید گردید

عزیزجعفری که ازبسیاری ازهم رده های خود برای انتصاب درسمت فرماندهای کل سپاه پست تربوده وخود درقرارگاه نجف ازنزدیک باوی همکاری داشته ام درابتدای امرباکمک مرکزحفاظت اطلاعات ونمایندگی ولی فقیه درسپاه تمام توان خودرابرای وادارکردن کادرهای سپاه ازدولت منسوب به خامنه ای بسیج می کند ولی اقدامات آشکاروخلاف احمدی نژآد نهایتا کاررابه آنجامی رساند که ایشان نیزازفرط عصبانیت یک سیلی به گوش احمدی نژاد زده ووی رامسئول ناکامی خود وسایرفرماندهان درتوجیه سیاسی کادرهای سپاه وتحمیل هرینه سنگین به رهبری ونظام معرفی می کند


فرماندهی سپاه وشخص عزیزجعفری که درزمان خاتمی نیزفرماندهی نظامی تهران موسوم به قرارگاه ثارالله رابعهده داست باطراحی یک سیستم پنج لایه تمامی تلاش خودرابرای جلوگیری ازآشکارشدن نقش فرماندهی سپاه درسازماندهی سرکوبها ازیکسو وعدم استفاده یگانی ازنیروهای سپاه رادردرگیریهای خیابانی وکشتارمردم بکارگرفته است چه براساس تحلیل های سپاه چنانچه نیروهای این نهاد ومخصوصا کادرهای نسل اول ودوم دریک درگیری استراتژیک بامردم قرارگیرند احتمال پیوستن آنهابه مردم وسرنگونی نظام بسیارمحتمل می گردد براین اساس وی دردوره اصلاحات عناصری ازسپاه راتحت عنوان لباس مشکی ها که بعدهابه لباس شخصی تبدیل شدند سازماندهی کرده وبااستفاده ازآنان بعنوان خط شکنان نیروهای ویژه پاسدارولایت (نوپو) درنیروی انتظامی سعی برجرئت بخشیدن به نیروهای انتظامی رادربرخوردبامخالفان درخیابانها ومجتمع های دانشگاهی داشت

دراین سیستم پنج لایه ابتدا نیروهای لباس شخصی درکنارنیروهای انتظامی که اکنون ازطریق شرکت درسرکوبهای خیابانی آب دیده شده وفرماندهی آنهاراسرداراحمدی مقدم (فرمانده سابق بسیج وباجناق احمدی نژاد) بعهده داشت بامردم درگیرمی شدند وسپس نیروهای ویژه ناجا وپس ازآن بسیجیان انتخابی وذوب شده درولایت ودرمرحله نهایی درصورت گستردگی اوضاع فرماندهی سپاه ازطریق قرارگاه ثارالله وکادرهای رسمی وواحدهای دستچین وعبورداده شده ازفیلترحفاظت اطلاعات ونمایندگی ولایت فقیه درآن نهاد بکارگیری می شوند والبته سرفصل مشترک تمام این نیروهای سرکوبگرپاداش های کلان مالی بود که ازسوی حاکمیت بعنوان حق ماموریت به آنهاپرداخت می گردد.


درتمام این مدت سه مرجع فرماندهی، نمایندگی ولایت فقیه وحفاظت اطلاعات درسپاه تمام تلاش خودرابرای کسب حمایت سرداران دوره دفاع مقدس وسایررده های سپاه با کودتاگران ورهبری بعمل آورده وبابکارگیری انواع واقسام ترفندهای سلبی وایجابی وتهدید وتطمیع سعی بروادارکردن این نیروهاباخودکرده اند ولی خوشبختانه تااین لحظه نه تنها موفق به این امرنشده بلکه روز به روز دامنه اختلاف درسپاه گسترده تروشکاف بین سرداران وابسته به جریان کودتا وفرماندهان دفاع مقدس عمیق ترمی گردد که اوج آنرادرانعکاس علنی انتقاد سرداراحمدوحیدی وزیردفاع دولت احمدی نژاد ازسکوت پیشکسوتان جبهه وجنگ دربرابرفتنه گران آنهم به نقل ازخبرگزاری فارس
می توان مشاهده کرد


گرچه هنوزکه هنوزاست ملت ایران موضعگیری شجاعانه دریابان علی شمخانی رادربرنامه ” دیروز، امروزوفردا” در اردیبهشت ماه سال جاری راکه حداقل سه مقاله بنده رابه خود در”اینجا” و”اینجا” و”اینجا” اختصاص داد فراموش نکرده اند روزیکه وی درمقابل میلیونها چشم بیننده صداوسیمای رهبری ازذکرعنوان فتنه خودداری کرده وازآن بعنوان “حضورپرشکوه مردم” نام برد


درموردی دیگرکه اخیرابا اوج گیری جنبش های آزادیخواهانه درکشورهای خاورمیانه مشاهده گردید اظهارنظرسردارحسین علایی فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه وفرمانده یکی ازقرارگاههای چهارگانه سپاه دردوران دفاع مقدس راشاهد هستیم که درهمان محل سخنرانی سرداراحمدوحیدی(مسجدولیعصرواقع درجنب پارک ساعی ومتعلق به خوزستانیهای مقیم مرکز) “سرنگونی را سرنوشت محتوم تمام حکام ظالم مستبد” می داند

نگارنده بعنوان فردی که سالها امکان همکاری بااین فرمانده دوران دفاع مقدس راداشته ایم شهادت می دهم که وی علیرغم برخی اشتباهات ازجمله شرکت درتسویه برادران باکری ازسپاه ارومیه (فرماندهان شهید لشکر31 عاشورا مهدی وحمید) درابتدای انقلاب وهمزمان باشروع جنگ تحمیلی به اتهام خط گیری ازدکترپیمان وجنبش مسلمانان مبارزهیچگاه مشی آزادگی خودراازدست نداده است بطوریکه هم درمراسم تشییع جنازه مهندس بازرگان دستان وی رادرزیرتابوت آن رادمرد تاریخ معاصردیدم وهم حکم برکناری مستقیم وی راتوسط خامنه ای ازریاست ستاد کل سپاه دردوران خاتمی بدلیل مماشات با اصلاح طلبان وملاقات باعمادالدین باقی بطوریکه مطمئن هستم اگرنبود دوستی مستقیم خامنه ای باپدرروحانی ومرحوم ایشان وبرخورداری ازمصونیت آقازادگی (نظیردکترمهدی خزعلی) این فردتاکنون هفت کفن پوسانده بود


آنچه که ازشواهد وقرائن برمی آید وبالاخص همزمانی انتشارنامه های سپاههای زنجان ومازندران با انتشارنامه ای توسط دیلی تلگراف مبنی برمخالفت برخی از فرماندهان سپاه های مناطق مرکزی یعنی تهران، قم، اصفهان وتبریز.با شرکت سپاه درسرکوبهای داخلی ولزوم همراهی بامردم خطاب به عزیزجعفری نشان می دهد که مخالفتهای جدی دررده های مختلف درزیرپوست سپاه پاسداران تاحد تهدید به درگیری درجریان است بعنوان نمونه درنامه جمعی ازسرداران ورزمندگان مدافع جنبش سبزدرسپاه زنجان که اتفاقا استاندارآن ازسرداران سپاه یعنی عبدالمحمدرئوفی نژاد (فرمانده سابق لشکر7 دلیعصر سپاه خوزستان وفرمانده قرارگاه شرق کشور)بوده آمده است:


” سردارانی که به جای سرداری ملت، سرداری زر، زور، تزویرو ریا می کنند بدانند که رزمندگان وسربداران حقیقی اجازه نخواهند داد که آنان به خاطرمشتی زر دنیا وبهره مندی از زور و ریاست حکومت، دست تجاوزبه سوی ملت دراز کنند وخون جوانان را به جرم دفاع ازحق وحق طلبی برزمین ریزند.


وادامه داده اند:


“باردیگرتکرارمی کنیم فرستادن گلوله خشونت به سوی فرزندان پاک وشریف این ملت، تبعات وپیامدهای جبران ناپذیری برای آمران وعاملان آن خواهد داشت وازسررحمت وشفقت به حاکمان هشداروانذار میدهیم که دست ازلجاجت بردارند و حقوق حقه مردم را به رسمیت بشناسند“.


ونیزنهایتا نیز رسما اعلام شده است که :


” متذکرمی شویم که اگرخباثت وجنایت ها تداوم یابد وتارمویی ازسررهبران سرافراز وآزاده جنبش سبزکم شود، عواقب جبران ناپذیری برای بانیان این اعمال رقم خواهد خورد.


دراین رابطه بدون دلیل نیست که اخیرنیزآخوند علی سعیدی (رییس سابق حفاظت اطلاعات ونماینده فعلی ولی فقیه درسپاه) عدم دستگیری مهندس موسوی وکروبی رادردومانع اصلی یعنی”عدم توجیه مردم نسبت به ذهنیتها وعملکردفتنه گران” و”حمایت برخی خواص ازفتنه گران” ذکرکرده است که ” نیازبه یک اقدام ملی دارد وسپاه راتنها ماموری خوانده است که باید تدابیرمتخذه توسط دیگرنهادهای مسئول ومتعدد دخیل دراین امررابه نحواحسن به انجام برساند”


وی می گوید:


“ممکن است بعدازبرخوردفیزیکی بافتنه گران برخی ازخواص ازآنهاحمایت کنند وآنوقت توجه افکارعمومی جهان به این افراد جلب می شود درحالیکه مانمی خواهیم افکارعمومی جهان امروزبه این مساله معطوف شود”


همین آخوند سعیدی که روان پریشی درگفتاروی کاملا مشهوداست دربخش نهایی مصاحبه خود بطورناخواسته اعتراف مهم دیگری هم مبنی برعدم پاسخ برخی ازخواص به درخواست بیعت خامنه ای وبرائت ازجنبش سبزوسران آن که بصورت خاص توسط وحید حقانی وازطریق تماس مستقیم باافراد مختلف بعمل آمده است ونیزبی اثربودن توجیهات سیاسی حتی درداخل سپاه داشته است که ذکرآن خالی ازلطف نمی باشد وی می گوید:


” ما باید افرادی كه موضع نگرفته‌اند وممكن است بعدا ازفتنه‌گران حمایت كنند وجوی را به وجود بیاورند كه برای نظام مناسب نباشد، را بشناسیم.


وبااشاره به شروع طرح بصیرت افزایی درسپاه ازحدود یک دهه قبل ادامه می دهد:


” ازسال ۸۰ تاكنون سالانه بین۵۰ تا ۱۰۰هزارنشست سیاسی!! و با استفاده از۱۱هزارهادی سیاسی برای كاركنان سپاه برگزارشده است. البته بصیرت افزایی باید درهمه دستگاه‌های كشورتوسعه پیدا كند كه خوشبختانه دربرخی ازدستگاه‌ها ووزارتخانه‌ها این امرصورت می‌گیرد.


کلیه اقدامات ومواضع فوق نشان ازیک بحران نهادینه شده دررده های مختلف سپاه می کند که بزودی با اوج گیری اعتراضات مردم ، زد وخوردهای خیابانی وبالاخص پیامدهای اجرای طرح حذف سوبسید نفتی ازسفره وزندگی مردم وانتقال درآمدهای ناشی ازآن به نهادها ومقامات تحت نظررهبری ازعمق به سطح کشیده خواهدشد امری که درصورت وقوع پایه های رژیم رابه لرزه درخواهدآورد وسرنگونی آنراشتاب خواهد بخشید.