جشن پیروزی درجنگ باجام زهر(بخش دوم)و

دریادارعلی شمخانی فرمانده سبزدرپاسخ به برخی ازمدعیان جنگ می گوید” انسانی که درگذشته زندگی می‌کند بدون اینکه بخواهد بازنشسته شده است، برای همین من بسیاری از خاطرات خود را دیلیلت (پاک) کردم چرا که اعتقاد ندارم از خاطرات گذشته بگویم برای اینکه امروزهویت پیداکنم” اما من می گویم حاج علی(نام جبهه ای شمخانی) خاطرات مابخشی ازتاریخ است که حقایق رابرای نسلهای آینده روشن می سازد

آقای خامنه ای ومحسن رضایی که باید آنها را درکناردیگرمقامات رژیم مسئول مستقیم مرگ دههاهزارایرانی وطن پرست درجریان جنگ طولانی 8 ساله بین ایران وعراق نامید با درس نگرفتن ازخسارات وصدمات جنگ ویرانگربرکشوربازهم همان رویه اشتباه وامتحان پس داده رادرپیش گرفته اند . این دو همانهایی هستند که در12 مرداد67 وپس ازدفع موقتی تهاجم عراق درجنوب وغرب وعملیات فروغ جاویدان درپادگان گلف اهواز می گفتند” درحال حاضرصدام راروسهادارند تقویت می کنند وحمله مجاهدین خلق نیزبه احتمال زیادباهماهنگی روسهاصورت گرفته است” حالا همان افراد آمریکارامتهم می کنند

هیچگاه یادم نمی رود درروز 26 تیرماه 67 هیاتی متشکل ازسه نماینده مجلس شامل الیاس حضرتی (نماینده رشت درمجلس وفرمانده سابق لشکراحتیاطی قدس سپاه)، محمود آستانه (نماینده سربنداراک درمجلس وازفرماندهان سابق آموزشی سپاه ) ویکی دیگرازنمایندگان که متاسفانه نام ایشان رافراموش کرده ام بعنوان نمایندگان اعزامی هاشمی رفسنجانی (جانشین فرماندهی کل قوا) عازم جبهه هاشده تابافرماندهان قرارگاههای عملیاتی مستقیماصحبت ونظرآنان رادرخصوص تداوم جنگ یا آتش بس وصلح باصدام جویاشوند درآن جلسه که درقرارگاه پشتیبانی جزیره فاو(واقع درخسروآباد آبادان) برگزارشد اینجانب بابزیرسوال بردن شعار” جنگ، جنگ تاپیروزی” وشعارهایی که برمبنای پیروزی سریع درجنگ مطرح می شد به آقایان نماینده وسایرفرماندهان که متاسفانه عمدتاازدانش سیاسی واستراتژیک بی بهره وشعاری وحماسی صحبت می کردند گفتم بااین شعارهایی که مسئولین دردهان مردم ونمازگزاران جمعه قرارداده اند پیروزی سریع یک شعاربیش نیست وتنهاازدوطریق قابل حصول است اول اینکه مامجهزبه بمب اتمی شده ایم ولی خودمان خبرنداریم!! ودیگری اینکه صلحنامه راامضاء کرده ایم ومی خواهیم آنرابعنوان پیروزی به خوردملت بدهیم

بااین موضعگیری نگارنده بسیاری ازفرماندهان (دررده فرماندهان قرارگاه سپاه ولشکروتیپهای مستقل) ویکی ازنمایندگان بنده رابه بدبینی به مسئولین متهم کردند ونگارنده نیزگفتم درآینده نزدیک خواهیم دید که مواضع چه کسی درست بوده است البته برخی ازفرماندهان نظیرحسین علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه نیزنظراتش بسیاربه من نزدیک بود بهرحال آن شب جلسه تاسه صبح به طول انجامید ومن آقایان نماینده رابه آبادان رسانده زیرامی خواستند باآیت الله جمی نماینده امام وامام جمعه محبوب مردم نیزملاقات داشته باشند وخود به قرارگاه دیگری که درجاده خرمشهرواقع بود جهت استراحت وشرکت درجلسات فرداصبح رفتم

ساعت دو بعدازظهرفردای همانروزدولت ایران ازطریق رادیواعلام کرد که ایران قطعنامه 598 راپذیرفته است وبدنبال آن فریاد وفغان بودکه درگوشه وکنارسوله های فرماندهی به هوامی رفت موسی رفان فرمانده نیروی هوایی وموشکی سپاه که درآن قرارگاه جهت برخی هماهنگی ها میهمان مابود چون کودکی دوساله گریه می کرد ومن اورا دلداری می دادم که جنگ هم نبرددارد وهم صلح، هم پیشروی دارد وهم عقب نشینی، هم آفنددارد وهم پدافند وبهتراست که احساسات خودراکنترل نماید( وی ازدانشجویان رشته مهندسی ازپلی تکنیک بود که ازکادرهای اصلی اشغال سفارت آمریکا درتهران به شمارمی رفت وبعدانیزدردوره سازندگی معاون بیژن زنگنه دروزارت نیروگردید)

بهرحال بدنبال اعلام فوق تلفنگرامی نیزازسوی فرماندهی کل سپاه دریافت کردیم که می بایستی تمام فرماندهان نیروهای سه گانه ، قرارگاههای سپاههای پنجگانه، لشکرهاوتیپهای مستقل خودرابه پادگان گلف اهوازبرسانند وظاهراهدف توجیه فرماندهان درخصوص اعلام پذیرش قطعنامه ازسوی امام ومقامات ایران بود وقتی خودرابه جلسه فوق رسانده ودرب سالنی راکه درآن تجمع فرماندهان پیش بینی شده بود بازکردم اولین چهره هایی راکه دربرابرخودیافتم همان سه نمای
نده مجلسی بودند که شب قبل راتاساعت سه صبح باآنهاسپری کرده بودم

تنهاچیزی که ازآن جلسه نصیب ماگردیدتکرارهمان اراجیف همیشگی ودروغهایی بود که محسن رضایی خودرامتخصص سراییدن آنهابرای برخی ازفرماندهان معتقدبه خودمی دانست ودرواقع قبول صلح ورفع بحران شرایط رابرای اینگونه افرادکه تنهادرمحیط های مردابی وانگلی رشدمی کنند ناامن می کند

آنهابخوبی دریافته بودند که ادامه حیات نظام جمهوری اسلامی و سیطره آنان برارکان حکومت وقدرت جزازطریق بحران سازی داخلی وخارجی امکان پذیرنیست والبته این به ماهیت ساختاری نظام آخوندی به عنوان یک نظام تخریبی وغیرسازنده برمی گردد. بهمین دلیل نیزدرجلسه 12 مرداد 67 پس ازبزرگنمایی نقش روسیه درحمایت ازصدام ومجاهدین، نحوه اشتغال وحفظ این نیروهادرمدارحاکمیت مهمترین دغدغه خامنه ای ومحسن رضایی بوه وحتی بربحثهای مربوط به اجرای مفادقطعنامه وخسارات وتجربیات ناشی از8 سال جنگی که می توانست 2 ساله تمام شود برتری می جست

احمدسوداگرازفرماندهان اطلاعات عملیات ولشکرهای دفاع مقدس که ازدوستان نزدیکم می باشد دریک جلسه دراعتراض به ادعای دروغین اینکه بسیجیان باکمترین امکانات درجبهه هامی جنگیدند می گوید:

“جایی دیگردیدم که یک چفیه قرمزوچادروکاسه آب ونان خشکی گذاشته‌‌اند. پرسیدم این یعنی چه؟ گفتند: سمبل زمان جنگ است. والله، همه ‌اینهاغلط است، دروغ محض است. مردم وحکومت مابهترین میوه وغذا رابرای رزمندگان تدارک می‌دیدند وبرای نیروهای مسلح فراهم می‌کردند. مردم ما ازسفره خود می‌چیدند وبرای رزمندگان به جبهه می‌فرستادند…
اینها برخی ازاشتباهاتی بود که خودی‌ها مرتکب شدند وجنگ رابد ومنفورومدافعین رایک مشت آدم بیکاروگریان وبی‌هدف نشان می‌دادند که بعدها اثرات بدی برجای گذاشت”

ادامه دارد