کاریکاتورازنیک آهنگ کوثر
جناب آقای مصطفایی بعنوان یک شهروند ومبارزایرانی توضیحات شما رادرخصوص طرح شکایت علیه خامنه ای ازسوی آقای رضاپهلوی باعنوان “جنایت علیه بشریت” خواندم ونه تنهاابهامات موجودبرطرف نشد بلکه بیشترهم گردید.
اولاهمانطورکه خودتان هم متذکرشده اید انتقاد ازافراد ازالزامات دموکراسی می باشد ونامه فعلی بنده هم به جنابعالی به هیچوجه من الوجوه به زیرسوال بردن زحمات طاقت فرسای شما دردفاع ازحقوق بشروقربانیان جمهوری جهل وجنون نبوده ونیست ولی بعنوان فردی که سالها درخارج بود وفرازونشیبهای مبارزه با رژیم راازنزدیک شاهدبوده ام متاسفانه با نظرات شما موافق نبوده وهمانطوری که گفته اید اقدامات ناپخته نه تنهاباعث سلب مشروعیت ازرژیم ورهبری آن نمی شود بلکه نظیرآنتی بیوتیک ضعیفی که توسط پزشک ناواردتجویزگردد باعث تقویت ویروس بیماری ومصونیت آن نیزمی شود.
بااین مقدمه چندین سوال ابتدایی راازشما کرده ونتیجه گیری ازبحث رابه مخاطبین فهیم واگذارمی کنم.
1- جنابعالی بعنوان یک وکیل وفعال حقوق بشری بدون هرگونه گرایش خاص سیاسی سرانجام مهاجرت رابرگزیده تابتوانید بجای سپری کردن عمرخود درزندانهای رژیم نظیرسایرهمکاران دلاورخود ازآزادی وامنیت موجود درخارج ازکشوربرای رهایی ملت ایران ازیوغ استبدادواستعمارتلاش کنید بااین وضعیت چگونه شما رضاپهلوی را با توجه به وابستگی وی به رژیم سرنگون شده قبلی بعنوان فردی مناسب برای این شکایت تشخیص دادید؟ مگراولین شرط قبول یک شکایت به نمایندگی ازسوی مردم یا مدعی العموم بیطرفی شاکی دردعوی نیست آیا فرزند شاه مخلوع می تواند دردعوی فوق بیطرف بوده یاذینفع نباشد.
2- شما درهمین توضیحات خود وبراساس یک رویه مبتنی برفرهنگ ایرانی حساب رضاپهلوی راازهمکارانش درطرح این شکایت جدا کرده اید وبه قول معروف توجیه کرده اید که “فلانی خودش خوب است ولی اطرافیانش گمراه هستند” ببینید چقدراین شعارشبیه خوب بودن شاه ولی بدبودن اطرافیان، خوب بودن خمینی ولی بدبودن کارگزاران وی ، خوب بودن منتظری ولی بدبودن بیت وی، خوب بودن احمدی نژاد ولی بدبودن حلقه انحرافی اطرافیان وی ومنزه بوده خامنه ای ولی بدبودن بیت ومشاوران وی می باشد. بهرحال خوب بود ازاول می دانستید که ماهی ازسرگنده گردد نی ز دم.
3- کاردرعرصه بین المللی وفعالیت بعنوان یک عنصرسیاسی تفاوت جدی دارد با خدمات بعنوان یک فعال حقوق بشری بالاخص اینکه این فعالیت با علم حقوق وقضا نیزسروکارداشته باشد. متاسفانه نگاهی به عناصری که طی سالهای اخیر ازایران خارج شده وهریک نیزعنوانی رانظیرحقوقدان، فعال سیاسی، رهبرجنبش دانشجویی، روزنامه نگار افشاگرقتل های زنجیره ای، حامی حقوق زنان وکودکان ودههاعنوان پرطمطراق دیگربا خود یدک می کشیدند نشان داده اند که نماینده خوبی برای صنف خودنبوده اند. بخش عمده ای ازاین افراد بدلیل فقدان آشنایی بافرهنگ خارج ازکشورباهمان ذهنیت ایران خودرابداخل مبارزات خارج ازکشورپرتاب وبااستفاده ازآزادی وامنیت موجود درخارج ازکشورسعی کرده اند که به نوعی یا ازاین امکانات برای پیاده کردن ذهنیت (علیل) خود استفاده کنندویا به طرح وبزرگنمایی شخصیت خود به پردازند ونهایتا نیزثمره کارآنها جز ورشکستگی وانزوا وسوء استفاده رژیم ازعملکرد ناشیانه آنهاچیز دیگری نبوده است اگربخواهید هم اکنون قادرم سیاهه ای ازاین افراد وپیامدهای بغایت منفی فعالیتهای آنان رابرای شما ردیف کنم که مثنوی هفتادمن می شود. ازنظرنگارنده عدم استفاده ازتجارب مبارزین خارج ازکشورواتکاء به روحیه خودخواهانه ویژه ایرانیان ازعلل اصلی این شکست ها بوده است.
4- شمابعنوان وکیل ویک فعال حقوق بشری می دانید که برای هرفعالیت ورسیدن به هرهدفی یک دستورالعمل یا اصلاحا Procedure وجود دارد وفرقی هم نمی کند که مثلا درداکاربنگلادش باشید یا درسازمان ملل درنیویورک یا دادگاه بین المللی کیفری درهلند گروهی که تحت رهبری رضاپهلوی این شکایت راتنظیم کرده وشمانیزبه همکاری باآنها افتخارمی کنید آیا ازابتدای امرنمی دانستند که نحوه ارجاع یک شکایت بااتهام “جنایت علیه بشریت” ازمجرای شورای امنیت می گذرد ونه ازطریق یک فرد که فرزند شاه مخلوع ایران توسط ملت ایران درزمان خودبوده است؟
(دراین رابطه لازم به توضیح است که بنده هیج خصومت شخصی بارضاپهلوی نداشته وبرخلاف برخی که وابستگی وی به شاه سرنگون شده رادلیل مجرمیت واتهام به وی می دانند اصلا این وابستگی رانقطه منفی درزندگی وی نمی دانم زیراوی درسن 18 سالگی نه جرمی رامرتکب شده ونه دستش به خون کسی آلوده شده است وتنها اتهام وی رابطه قهری وژنتیکی با پدردیکتاتورخود بوده است).
5- شما درتوضیحات خود ازیکطرف سعی می کنید که خود راصرفا یک وکیل فعال درحوزه حقوق بشروفاقدگرایش سیاسی نشان بدهید که بیشترین هم وی کاروحرفه تخصصی خود می باشد وامیدوارم درآینده برهمین منوال بمانید ولی ازسوی دیگربه نظریه پردازی درخصوص “تشکیل کنگره یاشورای ملی” پرداخته اید که اصلا ربطی به فعالیت حقوق بشری ندارد وتنها نمایانگرسادگی وبی اطلاعی شما ازاوضاع سیاسی ایران درداخل وخارج است. دراین رابطه جدا وصراحتا به شما توصیه می کنم که خود راازمحدوده این بحث ها دورنگه دارید که جزضایع کردن خدمات قبلی وحرفه ای شما هیچ دستاوردی برای شما ندارد ببینی
د همین قرارگرفتن درکناررضاپهلوی وهمکاران به قول شما ناباب وی (بافرض صحت ادعای شما مبنی بربلااشکال بودن کارخودتان!! درطرح شکایت کذایی) دریک پروژه حقوقی – سیاسی تاچه حد به شخصیت شماآسیب وارد کرده است مطمئن باشید که ورود درمباحثی کاملا سیاسی نظیرتشکیل کنگره یاشورای ملی ضایعاتی ده برابررابرای شما به دنبال خواهد داشت.
د همین قرارگرفتن درکناررضاپهلوی وهمکاران به قول شما ناباب وی (بافرض صحت ادعای شما مبنی بربلااشکال بودن کارخودتان!! درطرح شکایت کذایی) دریک پروژه حقوقی – سیاسی تاچه حد به شخصیت شماآسیب وارد کرده است مطمئن باشید که ورود درمباحثی کاملا سیاسی نظیرتشکیل کنگره یاشورای ملی ضایعاتی ده برابررابرای شما به دنبال خواهد داشت.
6- رهنمود شما درخصوص لزوم گردآوردن مخالفان سیاسی توسط رضاپهلوی وبه دوریک میز بازهم خبط دیگری درزمینه سیاسی است وبیانگرعدم آشنایی شما با صحنه سیاسی ایران است ممکنست به یمن برخی اقدامات مثبت درزمان رژیم سابق یا بدترشدن اوضاع دررژیم فعلی نوعی مقبولیت وهمراهی درمیان بخشی ازمردم ایران نسبت به شخص رضاپهلوی بعنوان یادگاررژیم سابق وجود داشته باشد ولی اینکه این امرمشروعیتی رابه وی بدهد تابعنوان محورفعالیت علیه رژیم درآید فکری عبث است زیرا همانطوریکه می دانید هرگونه فعالیت موثربرعلیه رژیم نیازمند سازماندهی وقدرت رهبری است. فردی که توان جذب چهارتا کادردرست وحسابی رادراطراف خودنداشته وشاهکار وی گردآوردن تعدادی عنصردرجه 3 و4 یاورشکسته به تقصیردراطراف خود است نمی تواند ستون چنین چادری باشد که گروههای مختلف فکری وسیاسی را درزیرخود جای دهد. رضاپهلوی درگام نخست نظیردیگرانی که درعمل ونه درلفظ ادعای رهبری دارند باید خود رابعنوان عضوخانواده سیاسی ایران به درستی معرفی نماید وسپس با ارائه قابلیت های خود ازجمله توان سازماندهی وبرخورداری ازفصل مشترک با نحله های فکری وسیاسی مختلف درقامت رهبری، سخنگویی یا هماهنگ کننده بین گروهها اقدام به چنین امری بنماید. بازهم تاکید می نمایم که ورودشمابه این مباحث تنها به ضررفعالیت حرفه ای شما می باشد.
7- درجایی دیگربطورمضحکی به رضاپهلوی رهمنود داده اید که با دولتهای چین وروسیه برای قانع کردن آنها به عدم حمایت ازایران به مذاکره بنشیند آیا می دانید که این کشورها بخاطردهها میلیارد دلار منافع مادی وچندین برابر منافع سیاسی که ازمحل حمایت ازرژیم ایران ورهبری آن بدست آورده اند حتی به رضاپهلوی اجازه نمی دهند ازخیابانی که سفارتخانه های آنها درآنجاقراردارد ردشود چه برسد باوی درخصوص رژیم ورهبری آن به مذاکره بنشینند. شما بااین اظهارنظراتتان تنها بیسوادی مطلق خود رادرزمینه های سیاسی به معرض نمایش گذاشته وزمینه بهره برداری رژیم راازخودتان میسرمی سازید باورکنید چندی نمی گذرد که روزنامه کیهان ازهمین سخنان شما برعلیه جنبش مردم ایران استفاده وکادرهای آن رابه کودنی متهم می کند واگرتابحال نیزسراغ شما نیامده اند دلیل آن عدم اولویت شما برای انها نسبت به برخی دیگرازمخالفان بوده است.
ثانیا درخاتمه ازشما بعنوان یک همرزم عاجزانه تقاضا می شود برهمان راه ومسیرخود دردفاع ازحقوق بشروقربانیان رژیم بمانید و سعی کنید با سازماندهی حقوق دانان ایرانی پتانسیل بیکران نهفته دراین حوزه راکه خوشبختانه درخارج ازکشورمتمرکزشده است را درمسیرمثبتی قراردهید ( انجمن حقوق دانان حامی مردم ایران) سپس سعی کنید باتقسیم بندی کاربه حوزه های تخصصی تراز مراکز وحقوق دانان بین المللی برای غنی کردن سازمان ومباحث استفاده کنید ونهایتا پروژه هایی رابه مرحله اجرایی برسانید که هم از حمایت مراجع جهانی برخوردارباشد وهم دردی ازمردم ایران وقربانیان ظلم وستم رژیم را درمان نماید.
موفق باشید