علیرضا نوری زاده که بالاتفاق یارغارخود درصدای آمریکا خودیکی ازبرگزارکنندگان کنفرانس استکهلم (بخوانید واشنگتن 1) بوده است ابتدا عده ای ازاصلاح طلبان وفعالان سیاسی وحقوق بشری رابرای نمایش روی صحنه بکارمی گیرند ولی همین اصلاح طلبان درکنفرانس بعدی که درواشنگتن بوده وقاعدتا هدف نهایی آن جذب حمایت دولت وموسسات مالی آمریکا بوده است مدیریت کنفرانس راازدست آنها درآورده وحتی اجازه حضوروی درهتل محل برگزاری کنفرانس راهم نمی دهند.
نکته اساسی اشاره نوری زاده به نقش پشت صحنه محسن کدیوربوده یعنی همان عضوی ازگروه 5 نفره (موسوم به پنج تن آل عبا) که ازروزاول نگارنده به خطرآنها برای مصادره جنبش سبزهشدارداده وبه شهادت نوشته های سه ساله ام هیچگاه آنها راموردتایید قرار ندادم.
اما نکته اساسی دیگرکپی ایفای همان نقش نوری زاده وهمکارش دراستکهلم (واشنگتن 1) توسط کدیورورفقایش درواشنگتن 2 بوده که به نحواحسن به اجرادرآمده است ودرواقع نوری زاده ورفقایش به این افراد وگروه لابی رژیم ایران یاد دادند که چگونه می شود صحنه گردانی کرد وخود رادرپشت عناصری بعضا صادق وبی خبرازدسیسه بازیها پنهان کرد بالاخره ازقدیم گفته اند چیزی که عوض دارد گله ندارد وآسیاب به نوبت
اکنون که ظاهراخیاط درکوزه افتاده است آقای نوری زاده بانگ وفریاد برآورده است که مسلمانی نیست. ایشان عدم دعوت ازخانم فریباداوودی مهاجراین زن شجاع واصلاح طلب سابق راازسوی مدیران کنفرانس به حق بعنوان شاهدی برصحت ادعای خود برتسلط اصلاح طلبان برکنفرانس مذکورمی داند ولی فراموش کرده است که خود چندماه قبل چه تلاش جانانه ای رادرکنارحاج عزت ضرغامی وحسین بازجویش برای اعتبارکردن این زن مبارزمعمول داشته واین مادروزن سختکوش وپاکدامان رابه چه چیزهایی درخفی وعیان متهم نکرده بود؟!و….
آقای نوری زاده که اکنون پس ازعدم موافقت با استقراروی درهتل محل برگزاری کنفرانس واشنگتن آنهم ازسوی یک عنصررده 8 اصلاح طلبان دلیل آنرا اعتقاد خود به براندازی رژیم ذکرمی کند فراموش کرده است که طی سالهای گذشته چه فرافکنی هایی که برعلیه مجاهدین خلق بعنوان محوری ترین نیروی ضدرژیم ومشابه آخوند دروغگو محسن کدیوربنیانگذارجرس بعمل نیاورد..
آقای نوری زاده قطعا بااین ضرب المثل انگلیسی اشنا هستند که فردی که باردوم ادعای فریب خوردن می کند (پس ازماجرای سردارمحمدرضامدحی)باید شرم برخود بگوید ونه طرف مقابل
مامی گوییم آقای نوری زاده مشکل مخالفان رژیم واینکه اپوزسیسون چون کرباس ازهم پاشیده شده است این است که هیچ چیزوهیچ کس سرجای خودش نیست شما روزنامه نگاربوده اید بهمان کارخودتان به چسبید معلوم است که وقتی حرفه خودرارهاکرده خودرا فعال وکارشناس سیاسی نامیده وبا مدحی بازی سرملت راشیره می مالید بالاخره روزی این دلق پاره می شود وآبها برزمین می ریزد.
شماوامثال شمادرصفوف اپوزیسیون بیش ازاینکه به رژیم ضربه بزنید با ندانم کاری های خود موجبات تثبیت آنرافراهم کرده اید وگردانندگان دستگاه اطلاعاتی کشوررابه بی ریشه گی خود واپوزیسیون جعلی امیدوارمی سازید. امروزاگرازدست یک آخوند دست وپاچلفتی بنام محسن کدیورمی نالید یافردی که یک خبرنگاردرجه 4 بوده است باید ریشه آنرادر شخصیت بادکنکی خودتان جستجوکنید آنروزکه برای تحمیل سروری خودباهرکس وناکس می نشستید باید منتظرروزی هم می شدید که توسط آنهاپس ازاستفاده چون یک دستمال حیض به گوشه ای پرتابتان کنند.
پس بیش ازهمه خودتان راملامت کنید وعذرتقصیربه پیشگاه ملت به جای آورده وهمانطوریکه درویدئویتان قول داده اید به حرفه خود بعنوان روزنامه نگاربرگردید البته روزنامه نگاری که باید وظیفه وماموریت خودراانعکاس درست وغیرگزینشی وقایع جامعه بداند ونه باگزینش وپردازش غیرواقعی اخبارآنها رابعنوان تحلیل کارشناس سیاسی وبرخوردارازدهها عامل نفوذی درحاکمیت به خوردخلق الله بی خبرازهرجا ومستاصل بدهد.