اکنون دقیقا31 سال ازآشنایی من بامحسن آرمین می گذرد انگارهمین پارسال بود بهار58 رامی گویم که شهیدمحمدبروجردی مسئول گروه سیاسی نظامی صف تهران وتعدادی ازدوستانم درسازمان مجاهدین انقلاب آنچنان درخصوص محسن آرمین وتوانایی های فکری وی بامن سخن می گفتند که قبل ازدیدنش پاک شیفته اوشده بودم اگربگویم محسن مغزسازمان وموتورتئوریک آن بود پربیراه نگفته ام
وی نیزنظیرتعدادی دیگرازبچه های سازمان درپی پیروزی انقلاب درتشکیل اولیه سپاه نقش داشت اماوقتی آیت الله خمینی اعضای سازمان را درانتخاب بین فعالیت سیاسی یاادامه خدمت درسپاه مخیرگردانید محسن ازسپاه بیرون آمدوتمام توان خودرادرخدمت سازمان گذاشت وبجرئت می گویم بخش عمده بیانیه هاواطلاعیه هاتوسط وی نگارش می شد آیت الله راستی کاشانی که عملاجناح راست سازمان را رهبری می کرد وی رادقیقا درنقطه مقابل خوددرمباحث ایئولوژیک می دید. محسن صریح اللهجه ترین عضوسازمان مجاهدین انقلاب بود وهیچ اعتقادی به تقیه وپنهان نگاه داشتن موضع خوددرمقابل مسائل سیاسی روزنداشت وخامنه ای شخصامحسن راعنصری بی باک وغیرقابل انعطاف توصیف کرده بود
وی فرازونشیبهای زیادی رادرطی سه دهه پس ازانقلاب طی کردوبااینکه اززمان تصدی وزارت ارشادتوسط خاتمی همراه وی بود وارادتی خاص بوی داشت ولی هیچگاه ازمواضع اصولی خوددرمقابل برخی کوتاه آمدنهای خاتمی دست برنداشت
آخرین باروی راحدود شش سال قبل وپس ازسومین بازداشتم دیدم که برای سخنرانی دریک حسینیه درقیطریه درایام ماه مبارک دعوت شده بود . محسن باتوجه به تسلطش به علوم قرآنی ونهج البلاغه آنشب سخنرانی عجیبی داشت آنچنان حاکمیت ورهبری رادرقالب تشریح ویژگیهای سلسه امویان وحکومت معاویه به تصویرکشید که پیش خودگفتم اگرروزی خامنه ای تصمیم به برخوردباسازمان بگیرد اولین نفرمحسن آرمین خواهدبود.
شاهکارمحسن درروزهایی که اصلاحات باکودتای خامنه ای برعلیه نشریات مستقل به محاق رفته بود پس ازتلاش جهت حفظ نشریه “عصرما” بعنوان ارگان سازمان نطق قبل ازدستوروی درمجلس ودرخصوص قاضی سعیدمرتضوی وحامیانش یعنی رهبری وبیت ناشریفش بود درآن روزمحسن گفت:
” همکاران عزیزمن میدانم قاضی مرتضوی درسطحی نیست که بتواند بدون پشتوانه دست به چنین اقداماتی بزند”
وافزود
” بنابراین به نام خداوند متعال وبرای رضای اودردفاع ازاستقلال وکیان نظام و پاسداری ازآزادی های قانونی ملت اعلام میکنم , قاضی مرتضوی وحامیانش باید برکنارودردادگاه به اعمال آنها رسیدگی شود”
وی درمردادماه سال قبل پس ازروئیت پروژه تواب سازی تعدادی ازاصلاح طلبان یادداشتی درروزنامه اعتمادنوشته وگفته است:
” به عنوان یک فعال سیاسی شناخته شده درعرصه سیاست این کشور، وعضوشورای مرکزی وشورای سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، پیش ازتحقق چنین احتمالی درباره خود به صراحت اعلام می کنم به آنچه درقالب بیانیه هاومواضع فکری وسیاسی سازمان متبوعم تاکنون منتشر شده وآنچه تاکنون شخصاً گفته یا نوشته ام اعتقاد راسخ دارم. دراین زمینه با دیدگاه ها ومواضع اعلام شده ازسوی آقایان میرحسین موسوی، خاتمی وکروبی کاملاً موافقم.
اگرمشیت واراده ربوبی براین تعلق گرفت که به ابتلا وفتنه یی که دوستان وبرادرانم گرفتارند (اعتراف گیری تلویزیونی)، دچارشوم، ازهم اکنون اعلام می کنم اگرسخنی برخلاف آنچه گذشت ازبنده شنیده شد، اعتقاد وباوراین حقیرنبوده وتحت شرایط ویژه زندان وبه اکراه واجباربدان اقدام کرده ام.“
یادداشت محسن بی اختیارمرابه یاداظهارات همراه باطنزمهندس بازرگان انداخت که دراوج تلاشهای حاکمیت برای انحلال نهضت آزادی ودستگیری سران آن باپندآموزی ازاعترافات نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده درصداوسیماگفته بود ” ملت بدانید وآگاه باشید که اگرروزی تصویرمرادرتلویزیون ودرحال اعتراف کردن دیدید، من ازهمین الان تمام آن اعترافات راتکذیب می کنم”
شاهکارهای دیگرمحسن دراین روزهامنظره وی باالیاس نادران وپاسخ وی به سبحانی نیاوکیل الدوله پس ازداستان تعطیل وانحلال سازمان مجاهدین انقلاب بود که نشان داددستگیریهاومحکومیتهای سران این سازمان کوچکترین تاثیری درمواضع این سازمان برعلیه حاکمیت نداشته است وبقول حافظ
برو ای زاهد و بر دردكشان خرده مگیر كه ندادند جز این تحفه به ما روزالست