• April 23, 2010

بمب اتمی نجات بخش

بمب اتمی نجات بخش

بمب اتمی نجات بخش 150 150 شوالیه پارسی
آقا بزن خلاص کن!
“انفجار دو بمب هسته ای باعث تقويت روحيه ژاپنی های طرفدار برقراری صلح و پايان يافتن جنگ شد. شماری از مورخان ژاپنی اعتقاد دارند رهبران نظامی و طرفداران تسليم، بمب اتمی را نجات بخش خود و کشورشان می دانستند. کوئی چی کيودو…مهردار امپراتوری و مشاور نزديک هيروهيتو گفته بود «بمب اتمی به ما گروه طرفدار صلح کمک کرد تا به جنگ خاتمه بخشيم.» هيساتسونه ساکامينرو وزير ارشد کابينه ژاپن انفجار آن دو بمب را «فرصتی طلايی و خدادادی می خواند که ژاپن را از شر جنگ نجات داد.»…” (مجله مهرنامه، سال اول، شماره ی اول، اسفند ۱۳۸۸)

… به اينجای مقاله ی غلامحسين ميرزا صالح که رسيديم چرت مان پاره شد و سيخْ روی کاناپه نشستيم. عجب! بمب اتمیِ نجات بخش! به اينجايش ديگر فکر نکرده بوديم. ديديم وقتی اوباما يک چيزی پراند، و خامنه ای گفت دنيا بايد در مقابل تهديد اتمی اوباما واکنش نشان بدهد (يا چيزی شبيه به اين که حالا در اين گرمای لذت بخش بهاری حال و حوصله ی پيدا کردن گفته ی دقيق او را نداريم و نمی خواهيم اوقات مان را با ديدن قيافه ی او تلخ کنيم) يک ذره ملول شديم که نکند يک چيزی بيايد در ارتفاع چهارصد پانصد متری ميدان آزادی بترکد و ما مثل فيلم “پيس ميکر”ِ جورج کلونی يک نور درخشان ببينيم و لحظاتی بعد “پولوِرايزْد” شويم. آخر خيلی بد است که آدم بی هوا پولورايزد شود. پس اين همه نوشته ی ما و پند و اندرز به خامنه ای و پيچيدن به پَر و پای دولت های غربی چه می شود؟ به قول مش قاسم همه اش دود می شود می رود به آسمان؟ خب حيف است به خدا.

ولی مقاله ی آقای ميرزا صالح را که خوانديم و چشم های کلاپيسه شده مان به اندازه ی سکه ی يک تومانی شاهنشاهی گشاد شد، ديديم انگار بمب اتمی بد چيزی هم نيست و می تواند نجات بخش باشد. حالا بخورد تو سر ما، يا تو سرِ يک ژاپنی بدبخت چه فرقی می کند. نسل های بعدی لااقل سايه ی جنتی و مصباح بر سرشان نخواهد بود، و فرزندان ما ده بيست سال بعد صاحب صنعت و انواع و اقسام محصولات تويوتا و ميتسوبيشی و هوندا و سونی و توشيبا و اسم و رسم جهانی خواهند شد. حالا گيرم يک دويست سيصد هزار نفری هم بميرند؛ مگر الان نمی ميرند؟ تازه کشتار بمب اتم کمتر از بمب های ديگر است. باور نمی کنيد، بفرماييد:
“قربانيان دو بمب اتمی در ژاپن به نسبت بسيار کمتر از حمله های هوايی با بمب های ديگر و به خصوص بمب های آتش زا بود…”

و ببينيد انفجار بمب اتمی چه خير و برکتی برای ژاپنی ها و ديگر ملل داشت:
“بمب اتمی به جنگ دوم جهانی در قاره آسيا خاتمه بخشيد و صدها هزار نفر از اسرای کشورهای گوناگون آزاد شدند. حدود دويست هزار نفر هلندی و چهارصد هزار نفر اندونزيايی نيز که در اردوگاه های کار اجباری ژاپنی ها بسر می بردند نجات خويش را مديون دو بمبی هستند که ژاپن را به زانو در آورد. بر اساس تحقيق دايی کی چی مورخ، اتباع خود ژاپن هم از مواهب خاتمه جنگ بی نصيب نماندند. او می گويد بيش از ده ميليون نفر از مردم ژاپن از گرسنگی رنج می بردند” (همان جا).

ملاحظه فرموديد؟ اگر فردا ديديد که من هم به خيل طرفداران انفجار بمب اتمی پيوستم و گفتم آقا بزنيد خلاص کنيد، تعجب نکنيد! اين جور که آقای ميرزا صالح نوشته است ما آب از لب و لوچه مان راه افتاد!