درحالیکه هنوزچندروزی ازگزارش پرسروصدای نیویورک تایمزدرخصوص نامه سه صفحه ای محرمانه رابرت گیتس به رییس جمهوری آمریکامبنی برابرازنگرانی وی ازفقدان یک استراتژی درازمدت جهت برخوردباایران درحال تجهیزبه توانایی اتمی نمی گذرد دوخبردیگرو تنهابفاصله 48 ساعت ازخبراول بروی آنتن های خبری جهان قرارگرفته است واین شبهه راایجادمی کندکه پس ازگزارش 31 مارس مدیر اطلاعات ملی آمریکا به کنگره ونیزسخنان اوباما درنام بردن ازایران بعنوان یک امکان وتهدید دربرآوردهای اتمی حرکت جدیدی درحال شکل گیری است
تجهیزحزب الله لبنان به موشکهای اسکاد-ب وسپس گزارش پنتاگون به کنگره درخصوص امکان رسیدن بردموشکهای ایران به آمریکاتاسال 2015 اخباری نیست که براحتی ازآن گذشت
درپاسخ به مطالب فوق گرچه مطالب فوق می تواندزمینه ذوق زدگی حاکمیت ایران راکه باجدیت درصدددستیابی با سلاح اتمی است فراهم آورده وآنهاراازاینگونه حساب بازکردنهابرای خوددرغرب وآمریکادرافکارعمومی خوشحال نماید ولی ازدیدکارشناسی طرح چنین مطالبی آنهم تحت عنوان گزارشات محرمانه مربوط به امنیت ملی آمریکا وبعدهم اسرائیل بسیارخطرناک ارزیابی می شودوبیانگراهدافی درپشت صحنه می باشد بی جهت نیست که بلافاصله پس ازطرح چنین مطالبی احمدی نژاداعلام می نمایدکه ماه گذشته برای اوباما نامه نوشته ومنتظرپاسخ آنست ومجددا برای تبادل سوخت اتمی اعلام آمادگی می نماید
امادرخصوص سه موضوع فوق واقعیت امراینست که آمریکا پس ازیک دوره سکوت وواگذاری مساله ایران به اروپا ازابتدای سال 2000 تصمیم به خروج ازحالت انفعال گرفته وبرنامه ریزی برروی روابط خودبا ایران راآغازنمود ولی چندین متغیرجهت این سیاستها راازمسیراصلی واهداف آن خارج نمودپایان دوره ریاست جمهوری کلینتون درابتدای حرکت، مهارجنبش اصلاحات دردومین سال خودتوسط خامنه ای، حادثه11سپتامبر، قرارگرفتن ایران درمحورشرارت، وضعیت آمریکا درعراق وافغانستان، روی کارآمدن احمدی نژاد وجناح تندرودرایران وتغییرات درکابینه جورج بوش دردوره دوم خود ونهایتانیزبرنده شدن دموکراتها درانتخابات داخلی آمریکاوانتخاب اوباما باشعاراصلی تغییرمهمترین متغیرهای اثرگذاربراین سیاستها وتلاطمات ناشی ازآن بوده اند
نگاهی به سیاستهای فوق که ازتامین بدون قیدوشرط بسیاری ازشروط ایران درآخرین ماههای ریاست جمهوری کلینتون شروع وسپس به قرارگرفتن ایران درمحورشرارت و سیاستهای قایق های توپدار”، “قورباغه دردیگ داغ”، ” دیپلماسی ماشه” تا مذاکرات مستقیم هشداردهنده (درعراق بین کراکروکاظمی سفیرسپاهی ایران) وتحریمهای اقتصادی وسپس هوشمند ونهایتانیزامکان حمله وتهدیداتمی ختم می گرددنشان می دهدکه هیات حاکمه آمریکاهمیشه ودرهمه حال دارای سیاستهای مشخصی درخصوص ایران بوده اند امااینکه آیااین سیاستها درچه حدکارآیی داشته اند وآیا درمرحله اجرابدلیل بوروکراسی حاکم عقیم مانده ونهایتاهدف موردنظردولت آمریکاوغرب راتامین کرده اندجای سوال دارد
جهت آگاهی مخاطبین محترم درزمان جنگ ایران وعراق به سال 1365وقتیکه آمریکاتصمیم به حمایت ازناوگان نفتی کشورکویت درمقابل حملات هوایی وعملیات مقابله به مثل ایران گرفت اجرایی کردن این تصمیم حدود15 ماه طول کشید ولی روسیه کمونیستی درعرض دوماه ازاعلام تصمیم خودبه دراختیارگذاشتن ناوگان خوداقدام به اجرای برنامه موردنظرخودنمود
دولت اوباما قبل وپس ازروی کارآمدن براساس طرحی که تحت مدیریت دنیس راس مذاکره کننده ارشدخاورمیانه تهیه گردیده بودبطورجدی مذاکره وبرقراری ارتباط باایران رادردستورکارخودقرارداده بود وبرای اینکه دردام استراتژی ایران مبنی بروقت کشی ازیکسوواتصال موضوعات مختلف بهم درقالب یک پکیج (تضمین امن
یتی، صلح خاورمیانه، حمایت ازتروریزم واحترام به حقوق بشرومساله عراق و افغانستان) ازسوی دیگرنیافتد یک مدت سه هاهه راکه بعدابه شش ماه ویکسال گسترش پیداکردوبامحورمشخص مباحث اتمی برای حل مسالمت آمیزمساله ایران مدنظرقراردادکه طبیعتا موردتوجه ایران قرارنمی گرفت بهمین دلیل نیزباگذشت چندماهی ازتاییدهای حاکمیت ایران ازانتخاب باراک اوباما ابتدائا این تاییدات به قیدوشرط هایی مزین وسپس به فحش وناسزا تاحد بدترازجورج بوش نامیدن وی درسخنرانی های اخیر رهبران ایران انجامید. به دلایل گفته شده فوق بایدنظام تصمیم سازی راهبردی درواشنگتن که حداقل همفکری وهماهنگی 5 نهادمهم راطلب می نمایدنیزاضافه گرددامری که عملاکارتدوین استراتژی آمریکا راازژانویه 2010 به بعد باتاخیرمواجه نموده است البته حوادث ده ماهه ایران وامید نه چندان قوی اوباما به رسیدن به نوعی مصالحه باایران درخصوص برنامه اتمی خودنیزدرایجادخلاء موجودبی تاثیرنبوده است لذا می بینیم هم نامه احمدی نژادبه اوبامادراسفندماه نوشته شده (گرچه یکماه بعدوپس ازیقین ایران به عدم دریافت پاسخ افشاء شد) وهم نامه محرمانه وزیردفاع آمریکابه ریاست جمهوری اینکشورمربوط به ماه فوریه بوده است که در17 آپریل دررسانه هامطرح گردید
امادرخصوص دستیابی حزب الله لبنان به موشک زمین به زمین اسکاد که ابتدئاازسوی منابع اسرائیلی مطرح ودرمغایرت آشکار بامفادقطعنامه سازمان ملل مبنی برخلع سلاح حزب الله نامیده شده است هنوز مطلب فوق موردتایید کامل سازمانهای اطلاعاتی غرب قرارنگرفته است ولی این امرازسوی سران حزب الله موردتکذیب هم قرارنگرفته است وآنهاسعی کرده اند با فرارازپاسخ مستقیم امکان تایید یاتکذیب رادرآینده برای خود حفظ نمایند البته دولت آمریکاسفیرسوریه درواشنگتن رااحضاروجویای صحت وسقم موضوع گردیده است ودبیرکل سازمان ملل نگرانی خودراازاین امروامکان بروزجنگی دیگربالاخص به دولتهای دخیل دراین امر یعنی لبنان وسوریه واسرائیل اعلام داشته است مقامات اسرائیلی نیزتحویل چنین سلاحی رایک تهدیدجدی وفوری برای امنیت کشورخوانده اند که می تواندمویدعملیاتی گسترده برعلیه لبنان وسوریه درآینده بسیارنزدیک باشد(مشابه استقرارموشکهای اتمی شوروی درکوبادرزمان جنگ سردوبه سال 1962)
علت این امرنیزامنیت استراتژیک اسرائیل برای رهبران آن می باشد امنیتی که درسالهای اخیرباانجام مانورهای گسترده شبه واقعی، استقرارراداربردبلند ایکس باندواستقرارسیستم های ضدموشکی پیشرفته وحتی آماده کردن مردم خودبرای مقابله باحملات شیمیایی و میکروبی پیش رفته است بدیهی است که اقدام ایران به تجهیزحزب الله به موشکهای اسکاد که هم دارای بردمناسب برای هدف قراردادن تمام خاک اسرائیل وهم باقابلیت حمل سرجنگی شیمیایی ومیکروبی می باشندنمی تواند ازسوی رهبران اسرائیل بدون اهمیت تلقی شود ضمن آنکه بدلیل نزدیکی سرزمینی اسرائیل به خاک لبنان برخلاف ایران فرصت عکس العمل برای سیستمهای ضدموشکی بسیارکم وامکان انهدام موشک راقبل ازاصابت به هدف بسیارکمترمی کند واین امردرحالی صورت می گیردکه کلیه تجهیزات اسرائیل برای مقابله باموشکهای بالستیک پرتابی ازخاک ایران طراحی وبعیدبنظرمی رسد که ارتش اسرائیل امکان تحویل موشک بالستیکی اسکاد-ب راازسوی ایران وازطریق سوریه به حزب الله لبنان راداده وبرای آن چاره ای اساسی جهت اعلان جنگ به دولت لبنان بعنوان دولت مسئول کنترل مرزهای خودبهمراه تنبیه دولت سوریه اندیشیده باشد دیداروزیردفاع سوریه ازلبنان که برای اولین بارپس ازخروج نیروهای سوری ازلبنان درسال 2005 وبدنبال تروررفیق حریری صورت می گیرددرچهارچوب همین وضعیت حاد وامکان بروزجنگ بین اسرائیل ولبنان می باشد
ضمنابه این امرتوجه گرددکه افزایش تنش بین ایران وآمریکا مستقیما برامنیت اسرائیل تاثیرداشته وحملات لفظی رهبران ایران به آمریکا وتهدیدموجودیت اسرائیل بعنوان متحداساسی آنکشوردرمنطقه خاورمیانه اخیراشدت گرفته است واحمدی نژاددرآخرین سخنرانی خود نابودی اسرائیل راقریب الوقوع خوانده است
نکته اساسی دیگرحرکت اخیرسوریه درنزدیکی به آمریکا که ازسوی مقامات آمریکایی نوعی پیشرفت درپروسه صلح خاورمیانه تلقی گردیدبااین اقدام سوریه به زیرسوال رفته ودرواقع می توان ادعاکرد که ایران وسوریه ازاین امربرای برداشتن یک گام به سوی پیشبرداهداف خوددرمنطقه استفاده کرده اند وچنانکه آمریکادرجهت حل بحران موشکی فوق قدمهای اساسی برندارددرواقع عملا طرف بازنده استراتژی خود خواهدبود
درخصوص آخرین خبریعنی امکان دسترسی موشکی ایران به خاک آمریکاتاسال 2015 براساس گزارش پنتاگون به کنگره نیزاین خبردووجهه دارد وآن اطلاع آمریکا ازپروژه های موشکی ایران وپیشرفت دربخش طراحی موشک ازیکسو ودستیابی به سوخت موردنیازازسوی دیگرمی باشد که درهنگامی که درایران بودم موردبحث بود یعنی امکا
ن تدارک سوخت موردنیازموشک بابرد11 هزارکیلومترازسوی روسیه که البته بعنوان نهایت همکاری ایران باروسیه مطرح بوده است وصرفایک احتمال درآینده نه چندان نزدیک باتوجه به سیاستهای فعلی روسیه درقبال ایران واستراتژیک بودن آن است (درحال حاضرایران به ساخت موشک شهاب بابرد2000 کیلومتراقرارکرده است) اماشق دوم قضیه می تواند اتکاء ایران به توانایی خود درخصوص توانایی تولیدسوخت اتمی درداخل وبااستفاده ازسایتهاوسانتریفوژهای فعلی باشدکه دائمادرحال گسترش است لذااین بحث نیزخالی ازمضامین نبوده وامری کاملا محتمل می باشد والبته همکاری ایران باکشورهای نظیرروسیه یاکره شمالی دراین خصوص می تواند موعدمذکوررادچارتغییرنماید