افزایش جمعیت، سونامی یاتفریح سالم

جنگ تمام شده بود ودیگرنیازی به افزایش جمعیت وتربیت نوجوانانی که بعنوان گوشت دم توپ ازآنهااستفاده می شد نبود فتوای آیت الله خمینی درخصوص استحباب افزایش جمعیت عوض شد ودولت باصطلاح سازندگی سیاست کنترل جمعیت راجهت بهبودبخشیدن وارتقاء کیفیت زندگی خانواده هادرپیش گرفت

پس ازچندی درحالی که عازم بندرانزلی بودم درحدفاصل قزوین تارشت دهها تابلوی ” دوبچه کافیست” درکنارجاده توجهم راجلب کرد ازراننده که اهل شمال بود پرسیدم چرااینهمه تابلوی کنترل جمعیت درکنارجاده نصب شده است راننده نگاهی به من کردوسری تکان داد وگفت ” دست روی دلمان نگذاریداین آخوندهاهمه دلخوشی هاراازماگرفته اند وتنهایک تفریح سالم داشتیم آنراهم می خواهندبگیرند” ومن در حالیکه ازخنده روده برشده بودم برروزگاراین ملت دردرون می گریستم که تفریح سالم شان بچه دارشدن بود

اکنون احمدی نژاددرحالیکه جمعیت ایران تنهاباگذشت سی سال ازتغییررژیم به بیش ازدوبرابر یعنی 74 میلیون رسیده وتورم وبیکاری وفقروفسادوتبعیض بیدادمی کنددرکمال بیشرمی عنوان می کندکه باشعارکفایت دوبچه موافق نیست زیرا اقتصادایران قابلیت مدیریت وتامین رفاه یک جمعیت 150 میلیونی رادارد

مشابه چنین سخنی رادرابتدای انقلاب مردم ایران درزمینه مسکن ازآیت الله سیدهادی خسروشاهی شنیدند که گفته بود همه رادرتهران صاحب خانه می کنیم حرفی که جمعیت تهران رانهایتابه دوبرابررسانده ومناطقی نظیرخاک سفید وقنات کوثرو..

درمنطقه تهران پارس نمونه هایی ازپیامدهای آن بود

احمدی نژادنظیرداستان زلزله ولزوم تخلیه 5 میلیون نفرازتهران بدون هیچگونه زمینه قبلی طرح چنین موضوعی دربرنامه وبودجه سنواتی اعلام می کندکه دولت ایران برای هرکودکی که درسال 89 متولدبشود یک حساب یک میلیون تومانی بازمی کندوسالانه نیزمبلغ یک صدهزارتومان به آن اضافه می کند وی سیاست کنترل جمعیت راکه توسط رهبران نظام درسال پایان جنگ اعمال گردیده است یک سیاست غربی خوانده وبراساس شعارعوامفریبانه ” هرآنکس که دندان دهدنان دهد” می گوید اینکه برخی خیال می کنند ماروزی مردم رامی دهیم اشتباه می کنند وبعد هم وقاحت رابحدی می رساند که می گوید” من ازسکوت علماء دراین خصوص تعجب می کنم”

نگارنده قبل ازاینکه به ارائه سایردلایل واظهارنظرات پیرامون این طرح بپردازم باردیگرتوجه مخاطبین محترم رابه این نکته جلب می کنم که اشتباهات استراتژیک ووحشتناک احمدی نژاد که ایران رابه سمت نابودی می برد بدلیل تکراری بودن نمی تواندبه حساب نادانی یاتصادف گذاشته شود البته چنانچه دردهه ابتدایی انقلاب کذایی اسلامی بودیم می توانستیم اینگونه مواردرابحساب بی سازمانی کشورو بی خردی اجرایی مسئولین امربگذاریم ولی اکنون باگذشت سه دهه ووجودتجربه حداقل اموراداری دراین افراد بنظربنده یک مغزمتفکر درپشت صحنه این نوع ماجراها قراردارد ضمن آنکه تقریباتمامی حرکات ورفتاراین فرد که کاملابارهبری نیزهماهنگ بنظرمی رسد دارای پیامدهای ناگواری برای ملت ایران بوده است همچنین علاوه برداستان ریشه یهودی خانواده وی یعنی سبورچیان (باعرض معذرت ازهموطنان کلیمی وصرفاجهت نشان دادن بی ریشه گی هویت جدید احمدی نژاد) حتی اینکه بالاخره پدرواقعی ایشان چه کسی بوده است هنوز درهاله ای ازابهام قرارداردوی دراوائل بقدرت رسیدن خود می گوید پدرش فوت کرده است ویتیم است ولی پس ازیکی دوسال درجلوی دوربینهای تلویزیونی خودراآهنگرزاده وجنازه پدرمتوفای خودرابخاک می سپارد؟!

احمدی نژاد درداخل وخارج به طرح شعارهایی می پردازدکه جزایجادکینه ونفرت درجامعه جهانی واقشارملت نسبت بوی وکشورنتیجه ای ندارد وتقریباهرهفته خودیایکی ازدست نشاندگانش نظراتی اظهارمی کنند که درفضای سیاسی، اجتماعی وفرهنگی کشورموج ایجاد کرده وهمه راازپرداختن به مسائل اساسی کشورمنحرف وبخودمشغول می کند. وی تقریبابه هیچ اصول وقاعده خاصی پایبندنیست و ظاهراهرچه که به ذهن علیلش می رسدبعنوان برنامه کاراعلام می کندوبراساس آن تمام وزراء ومدیرانش موظف به تاییدواجرای آن طرحهاهستندودرصورت مخالفت یاارائه دلایل منطقی مبنی برپیامدهاونتایج ناگوارناشی ازتصمیمات فوق این افراد فورابرکنارمی شوند حتی اگرازنزدیکترین دوستان وی باشند

نگاهی به مصاحبه هاواطلاعات منتشرشده ازسوی وزراومدیران برکنارشده که عمدتاهم عضوسپاه پاسداران بوده اند ازدانش جعفری وزیرسابق اقتصاد ودارایی گرفته تافتاح وزیرنیروسابق ودکترکامران باقری لنکرانی وزیربهداشت ومهردادمنطقی رییس ایران خودرو ودیگران همگی حکایت ازیک بی نظمی سازمان یافته درافکاروتصمیمات این فرددارد .ازآنجاییکه رهبری کشورعلی خامنه ای نیز فردی نیست که به کسی اختیارتام جهت طرح یاتصمیم گیری درخصوص هرموضوع کوچک یابزرگی بکند که دربین خودیهانیزتنش ایجادبکنداکنون این امربه یک معماتبدیل شده است که چه کسی مغزمتفکرچنین برنامه هایی برای نابودی ایران بوده واصولاچه اهداف ومنافعی رادراین امردنبال می کند؟ بهرحال حکایت دراین خصوص همچنان باقی است وباید روشنفکران جامعه برای این موضوع پاسخ لازم راپیداکنند

به ادامه بحث کنترل جمعیت بازمی گردیم براساس آماررسمی کشورومربوط به سرشماری سال 1385 درحال حاضرنرخ رشدجمعیت کشوربایستی درحدود1/5 درصدباشد والبته سیرنزولی دارد. نرخ مذکوردردهه 1375-1365 به میزان 1/96درصدودردهه 1385-1375 به میزان 1/61 درصدبوده است که درمقایسه بانرخ رشدمتوسط جهان یعنی 1/1 درصد نه تنهامتعادل بلکه بازهم باید تنزل یابد تانرخ هدف کنترل جمعیت جهان یعنی 1 درصد راتحقق بخشد

درخصوص میزان زادوولد درایران آمارارائه شده ازسوی کارشناسان بسیارمغشوش است ولی حجت الاسلام مصباحی مقدم درنطق خود آنرا 1/350/00 نفردرسال اعلام کرده است که رقم معقولی بنظرمی رسد.بافرض اختصاص یک میلیون تومان برای هرتولددرسال وسپس پرداخت 100 هزارتومان به ازای هرسال وبرای یک دوره 20 ساله می بایستی سالیانه پرداختهایی بشرح جدول زیرصورت گیرد

چنین بودجه ای(بافرض محال ثابت بودن همین نرخ افزایش جمعیت،ارزش پول ملی، ثبات نرخ ارزطی 20 سال آینده یعنی هردلار 1000تومان ورقم اختصاصی یک میلیون تومان به ازای هرنوزاد ورقم سالیانه یکصدهزارتومان به مفهوم اینست که دولت هرساله باید بطورمتوسط 2/758 میلیارددلاررادرحساب بانکی نسل جدید که ظاهراهمان صندوق مهررضاست کارسازی نماید

حالاتصوربکنیددولتی که بنابرمطالعات موسسات معتبری مانند دانشگاه جان هاپکینزتا5 سال دیگردرآمدناشی ازصادرات نفت آن بدلیل نرخ رشدجمعیت وسرانه مصرف حامل های انرژی ودیگراقلام به صفرمی رسد(یعنی میزان صادرات نفت ومشتقات آن بامیزان واردات فرآوردهای نفتی وهزینه بازسازی وتعمیرونگهداری چاههاوتجهیزات ومصرف داخلی بالانس می شود) چگونه می خواهدسالی حدود 3 میلیارددلاردرحساب ذخیره کودکان ونوجوانان خودبگذارد (که البته درعمل بادخالت متغیرهای حداقل 4 گانه فوق این عدد به حداقل رقم متوسط 5 میلیارددلاردرسال می رسد)

دولتی که طی 5 سال گذشته ثروت افسانه ای 400 میلیارددلاری کشوررابدلیل افکارمالیخولیایی وسوء مدیریت استراتژیک به بادفناداده ویکی ازسیاهترین صحنه های تاریخ اقتصادی ایران رارقم زده است چگونه می خواهد سالیانه مبلغی بین 5-3 میلیارددلارراآنهم برای نسل آینده ذخیره سازی نماید؟ دولتی که درهمین سال جاری بانفت بشکه ای 80 دلارازکسری بودجه حدود 15 میلیاردی دررنج بوده و بهمین دلیل نیزطرح ایجاد درآمد برای خودازطبقه متوسط را تحت عنوان طرح هدفمندی یارانه ها سرعت بخشیده است چگونه می تواند مازادبودجه برای چنین طرحهای فی البداهه خودداشته باشد

اماجداازجنبه اقتصادی، بحثهای اجتماعی وفرهنگی آن خودداستان جداگانه ای است که به مراتب وضعیت بدتری رابه نمایش می گذارد اول اینکه هرم سنی ایران درحال حاضریکی ازمتعادل ترین ودرواقع می توان گفت زیباترین هرمهای سنی جمعیتی دنیامی باشد که با رجوع به سایت سازمان ملل براحتی قابل تحقیق ومشاهده است

ثانیا:رابطه مستقیم ازدیادجمعیت بابیسوادی امری نیست که برکسی پنهان باشد بعنوان مثال براساس آمارسال 85 استان سیستان وبلوچستان بانرخ رشدجمعیت 3/4 درصدبالاترین نرخ رادراستانهای کشورداشته است ودرعین حال ازنظرنرخ بیسوادی (حدود%32) درپایین ترین نقطه جدول مربوطه قراردارد

ثالثا:رشدجمعیت شهرنشینی طی 20 سال گذشته(درسال 65 حدود 300 شهر، درسال 75حدود 614 شهرودرسال 85 حدود 1115شهر) نشان می دهد که بازاء این افزایش شهری امکانات زندگی مدرن ازنظربهداشتی وآموزشی ومهمترازهمه تولیدبازارکار برای خانواده ها وافزایش سرانه اقتصادی حداقل فاکتورهایی است که باید درطرح جمعیت مدنظرقرارگیرد تهران بعنوان پایتخت کشورخودبه تنهایی هرده سال شاهد افزایشی به میزان سه میلیون نفرمی باشد

حال درخاتمه این بحث دولتی که ازتامین مایحتاج اولیه شهروندان موجودخود اعم ازسخت افزاری تانرم افزاری عاجزاست به چه پشتوانه ای دم ازافزایش جمعیت می زند؟ آیاشعارافزایش جمعیت کشورمارا حتی ازپاکستانی که با70% بیسواد شاهدنرخ افزایش جمعیتی کمتراز3% است عقب ترنمی برد؟

البته بدیهی است که چنانچه هدف نهایی ازاین طرح رشدطبقه بیسوادبمنظورسربازگیری درنهادهای نظامی وانتظامی وامنیتی جهت انجام ماموریت سرکوب طبقه متوسط ورشدیافته بعنوان ارتش دموکراسی وحفظ نظام مقدس فعلی باشدشاید دیگرنیازی به چنین براوردهای علمی ومنطقی نباشد

دربخش نهایی مقاله نگاهی به دیگاههای وزرای اقتصادی دولت می اندازیم تا علل برکناری دائم وزراوجایگزینی آنهابا افرادی بله قربان گوومطیع روشن شود صادق محصولی وزیررفاه ضمن حمایت مطلق ازمواضع رییس خودگفت “روزی این فرزندان آینده را خدامی رساند” واضافه کرده است که چون درکشورامکانات بالقوه برای فرزندبیشتروجودداردوسال جدید هم ازسوی رهبری باشعار “همت مضاعف وکارمضاعف” مزین گردیده پس امکان تبدیل امکانات بالقوه مملکت به بالفعل وجوددارد!! وی اضافه کرده است که قرار نیست تاابدشعاردوفرزندکافیست بدهیم وتنهامشکل این طرح بودجه آن بوده است که ازسرفصل 3% بودجه امورحمایتی تامین شده است

اماشمس الدین حسینی، وزیراقتصادودارایی درسخنانی متناقض باوزیررفاه می گوید دربودجه 89 مبلغ 500 میلیاردتومان پیش بینی شده وبقیه پول لازم هم بامشارکت “بخش های مالی” و”منابع آزادشده ازقانون هدفمندی یارانه ها” تامین می شود!!

بعبارت ساده تراحمدی نژاد باانحلال سازمان برنامه وبودجه وسپس گذراندن یک بودجه باسرفصل های کلی اقدام به پیاده کردن طرحهایی می کند که بطورناگهانی یابراثرتماس بادیگران به وی داده می شود وسپس وزراء یامعاونین وی موظفندکه برای آن ازهر طریق قانونی وغیرقانونی بودجه مربوطه راتحصیل نمایندلذاعملامی بینیم که هنوزمرکب هدفمندی یارانه هاخشک نشده است برای بخشی ازآن چاهی بنام طرح آتیه فرزندان ایران زمین یا مهررضاکنده شده است ویااحتمالا ازطریق صادق محصولی دروزارت رفاه باجابجایی وجوه ازحسابهابرداشت مبلغ مذکوربعنوان مشارکت درحسابهای فوق که احتمالادرنزدصندوق مهررضایعنی طرح دیگروی سپرده می شود تا آن طرح هم جابیافتدوبرایش کاری پیدابشودونیزباتفسیرقانون ازمحل ردیف بودجه حمایتی نیزبخشی دیگرازوجوه را تامین می نمایند یعنی تقریباهمه چیزبابندبازی به پایان می رسد .

بیادداشته باشیم که اگراحمدی نژاددرمدت کمترازدوسال 340 میلیارد تومان پول شهرداری تهران راناپدیدکرددورازانتظارنخواهدبود که درمسندریاست جمهوری آنهم به مدت 8 سال شاهدناپدیدشدن 340 میلیارددلارباشیم

درهمین رابطه کواکبیان یکی ازنمایندگان مجلس می گوید

“درهیچ جای قانون بودجه ودرهیچیک ازبندهاومصوبات آن کوچکترین اشاره ای به این طرح ومبلغ موردنیازآن نشده وجای تعجب داردکه دولت وشخص رئیس جمهورباچه استدلالی این خبررا اعلام کرده اند ” ودکترپزشکیان دیگرنماینده اصلاح طلب می گوید “سخنان احمدی نژاد بهیچوجه مبنای کارشناسی نداردایشان مشکلات بیکاران فعلی جامعه راکه درصدبالایی راتشکیل می دهندحل کندجمعیت یک صدوپنجاه میلیونی پیش کش” واظهارامیدواری می کندکه مجلس ” قبل ازاینکه دیربشودکاری بکند”

وجه اشتراک عمومی نمایندگان مخالف غیرمنطقی وغیرکارشناسی وعلمی بودن چنین طرحهایی، به سرانجام نرسیدن آن نظیرسایر طرحهای من درآوردی احمدی نژاد، ایجادمشکل برای دولتهای آینده، عدم انطباق باواقعیتهای جامعه ومقدورات وزیرساختهای کشور، نیازبه قانون مصوب مجلس وطرح وبرنامه قبلی، نیازبه تصویب آن بعنوان استراتژی جدیددرمجمع تشخیص مصلحت یاتایید توسط رهبری، فقدان امکانات رفاهی وبهداشتی واموزشی برای افزایش نرخ رشدجمعیت وازهمه مهمترمغایرت بااصل 52 قانون اساسی می باشد که می گوید

” بودجه سالانه كل كشور به ترتيبي كه درقانون مقررمي شود ازطرف دولت تهيه وبراي رسيدگي وتصويب به مجلس شوراي اسلامي تسليم مي گردد.هرگونه تغييردرارقام بودجه نيز تابع مراتب مقرردرقانون خواهد بود”

بازهم دراین باره خواهم نوشت