• March 30, 2010

جنگ گرگها، آیاپروزه حذف هاشمی کلیدخورده است؟بخش دوم

جنگ گرگها، آیاپروزه حذف هاشمی کلیدخورده است؟بخش دوم

جنگ گرگها، آیاپروزه حذف هاشمی کلیدخورده است؟بخش دوم 150 150 شوالیه پارسی


دربخش اول این مکتوب ابتداسناریوی انتقام گیری ازهاشمی توسط خامنه ای وباندهمراه وی راکه بظاهرریشه درحوادث منجربه دوم خرداد76وبه روی کارآمدن کاندیدای مطلوب هاشمی یعنی محمدخاتمی درمقابل کاندیدای موردنظرخامنه ای یعنی علی اکبرناطق نوری داشته راموردبررسی قراردادیم ونشان دادیم که درظاهربرای فریب مردم وروشنفکران چنین تبلیغ می شود که داستان فوق وتداوم آن که البته بعنوان بخشی ازحقیقت صحت هم دارد کل ماجرامی باشدولی باشناخت نزدیکی که ازکارگزاران حکومت داشته وبه نمونه هایی ازآن نیزدربخشهای بعدی اشاره می شودخواهیم دید ماجراصرفامربوط به دعوای سیاسی بین دوجناح وحامیان آنهادرسطوح رهبری نبوده وداستان اصلی به بحث اساسی جانشینی رهبری ختم می گردد

آقای هاشمی پس ازمواجه شدن بابی مهری ازسوی اصلاح طلبان وکادرهای همراه سیدمحمدخاتمی باتلاش جهت نزدیکی به خامنه ای وتامین خواسته های وی سعی برحفظ جایگاه خود درکادررهبری انقلاب وکشورداشته ودرهمان حال نیزرایزنی هایی راباجامعه بین المللی برای خود ازطرق مختلف ازجمله ازطریق ملک عبدالله پادشاه عربستان وتعدادی ازروسای اروپایی ازطریق رابطین مطمئن بعمل می آورد وی بافرا رسیدن انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری احساس کرده بودکه اکنون شرایط برای بازگشت مجدد وی به عرصه اجرایی کشورفراهم ودراین راه ازحمایت خامنه ای برخورداراست ( باتوجه به زمینگیری اصلاحات دردوره شش ساله 84-78 ونقش خوددرآن) اماخامنه ای بازیرکی ابتدابابرگ هاشمی، کروبی را با تقلب ازدوررقابت خارج وسپس دردوردوم انتخابات بااستفاده ازبرگ احمدی نژاد خودهاشمی رانیزبه حاشیه رانده ووی رااز کادراجرایی کشورورهبری دورساخت

پس ازآن باگذشت حدوددوسال که حال آقای خامنه ای به وخامت گراییده بود بحث تعیین جانشینی ایشان بطورمحرمانه در دستورکارمجلس خبرگان قرارگرفت ونظرآقای خامنه ای نیزبررهبری محمودالهاشمی عراقی یاهمان آیت الله شاهرودی بودکه آقای خامنه ای درجه اجتهادخودرامدیون ایشان می دانست والبته تعلق خاطر عمومی آقای خامنه ای به اهالی نجف وعراق بدلیل وابستگی وتابعیت پدری نیزامری نیست که برکسی پوشیده باشد نگاهی به حضورافرادی که متولد عراق یوده ومستقیمااز سوی ایشان جهت بکارگیری درپستهای بالا وبرخلاف روح قانون مدنی ایران موردحمایت قرارگرفته اندنظیرمحمدرضانقدی، محمدجوادلاریجانی، آیت الله تسخیری، آصفی سفیروسخنگوی وزارتخارجه ودیگران مطلب راازتوضیح بی نیازمی کند

اماداستان جانشینی سیدمحمودالهاشمی باترفندهایی که رفسنجانی بکارگرفت ازجمله نفوذدادن عناصروابسته به خودوخط دادن به اعضای کمیسیون مربوطه رویای دیگرخامنه ای رانقش برآب کرد ازآن پس خامنه ای توجه خودرابروی مصباح یزدی متمرکزوبدون اینکه نیت نهایی خودراآشکارنمایدبطورشفاهی به کلیه مرتبطین خوددرسمتهای مختلف بالاخص درستامشترک نیروهای مسلح وسپاه پاسداران اعلام می نمایدکه زمینه بیعت مدیران نظام وسپاهیان پاسداررابامصباح یزدی بطورنامحسوس فراهم آورند

جهت آگاهی براساس مفاد قانون اساسی درصورت فوت رهبرشورای متشکل ازریاست جمهور، ریاست قوه قضاییه ویکی ازاعضای شورای نگهبان مسئولیت اداره کشوررابرعهده گرفته تانسبت به تعیین رهبری ازسوی مجلس خبرگان اقدام لازم رابعمل آورند لذاحضورهاشمی درهریک ازسمتهای فوق می تواندخطری عمده رامتوجه کاندیدای موردنظررهبری نماید

پس ازآن نیزخامنه ای بااستفاده ازاحمدی نژاد ودیگرعناصرافراطی همراه خود اقدام به تخریب شخصیت هاشمی کرده واز پخش شایعات مبنی برفسادگسترده مالی گرفته تاتهدیداعضای خانواده اش برای حفظ فشارومنفعل کردن وی بهره می گرفت بهمین دلیل هاشمی دریک وضعیت کاملادفاعی ناچارشد تابا کاندیدکردن خودبرای مجلس خبرگان وریاست آن بزرگترین ریسک دوران زندگی سیاسی خودرابه جان بخردبهمین دلیل نیزپس ازآن انتخاب میرحسین موسوی برای وی به منزله یک چترحفاظتی وبالانس کلیدی درقدرت محسوب می گردید

هاشمی باتوجه به تجربه قبلی انتخابات ریاست جمهوری وخدعه ای که ازناحیه خامنه ای دیده بوداینباربحث تقلب رابسیارجدی ترمطرح وبا تهدیدرهبری به ش
ورش خیابانی درصورت تقلب وسپس پخش نامه خودخطاب به وی پس ازگذشت تنهادوساعت پس ازدریافت آن توسط بیت رهبری عملا به خامنه ای پیام دادکه درتهدیدخودجدی بوده واینبارتقلب رادرانتخابات برنمی تابد البته درهمان مقطع هم شایعه ای مبنی برهم قسم شدن آقایان هاشمی، کروبی، موسوی وخاتمی درمقابله باخامنه ای درصورت تقلب درمیان بودکه تکذیبهای همراه باضدونقیض آنرادرپرده ای ازابهام نگه داشت

آقای خامنه ای نیزکه کاملادست آقای هاشمی راباتوجه به سابقه همکاری 50 ساله باوی خواندبود دست ازاعمال فشارعلیه وی برنداشته وضمن تلاش جهت مهارقدرت وی ازطریق گنجاندن افرادوفاداربه خود( شیخ محمدیزدی، مصباح یزدی واحمدخاتمی و…) درهیات رییسه خبرگان اقدام به تداوم تخریب شخصیت وی می نمودبهمین دلیل نیزیکی ازمحورهای منظره احمدی نژاد بارقبای انتخاباتی ادامه تخریب شخصیت هاشمی وزمینه سازی برای برخوردباوی بوددرنتیجه بااحساس همین خطربود که علاوه برفرزندان هاشمی حتی همسروی خانم عفت مرعشی نیزبه میدان آمده وپابه پای وی برعلیه خامنه ای واذنابش در جریان انتخابات مبارزه می کرد

دراین وسط یکی ازاشتباهات هاشمی بکارگیری فرزند خودمهدی درستادسیاسی خودبودزیرامهدی هاشمی بدلیل ذکرنام وی درپرونده استیت اویل نروژوتوتال فرانسه نسبت به سایرفرزندان هاشمی درمعرض اتهام مالی قرارداشته ولذادست حکومت رابرای اعمال فشاربرعلیه خودبازمی گذاشت درواقع مهدی هاشمی پاشنه آشیل خانواده رفسنجانی است ویکی ازدلایلی که هاشمی وی رابه خارج فرستاد ونهادهای امنیتی نیزدائماتحرکات وی رامونیتورمی کنندهمین مساله می باشد بالاخص اینکه مهدی هاشمی درجریان انتخابات درمصاحبه با بارابارا اسلوین خبرنگارجنجالی سابق نشریه یواس تودی وفعلی واشنگتن پست ازبرنامه هاشمی جهت محدودیت اختیارات رهبری سخن گفته بود ودرخصوص بحث تقلب درانتخابات نیزباسفربه قم و مذاکره بابرخی ازعلماء بالاخص جوادی آملی موفق به توجیه آنها دراین خصوص گردیده بودکه این اقدام باتوجه به نقش این روحانی درنزد علماء وروحانیون حوزه علمیه قم ضربه سختی بر افراطیون محسوب می گردید

پس ازآن نیزهاشمی باموضعگیریهای متعدد که بعضاصریح وبعضا نیزدرلفافه بوده اندنظیرخطبه های خود درنمازجمعه معروف وسپس سخنرانی وی درجریان مسافرت به مشهد که گفته بود ” اگرمردم مارانخواهندباید برویم” عملا نارضایتی خودراازاقدامات دستگاه تحت نظارت رهبری (البته بدون اشاره به نقش ایشان) اظهارکه حتی منجربه عصبانیت خامنه ای گردید وبهمین دلیل نیزرهبری دریک موضعگیری تند با اشاره تلویحی به ایشان تحت عنوان “برخی ازخواص” خواستارموضعگیری وی درمقابل مخالفان گردید ولی آقای هاشمی نه تنهاتاکنون تن به این موضوع نداده بلکه باشرکت دادن دختران خوددرمراسمهای مختلف وتکرارصریحترمواضع خوداززبان اعضای خانواده اش (ازجمله محمدهاشمی وحسین مرعشی) درموضع خودباقی مانده است بعبارتی باتوجه به آگاهی هاشمی ازاصل دعوی که مربوط به جانشینی رهبری است وی وخانواده اش عملا محکوم به مقاومت بوده وچاره ای دیگربرایشان باقی نمانده است

درمجموع نیزمی بینیم که علیرغم گذشت نزدیک به ده ماه ازانتخابات وتاییدبرخی از مواضع رهبری درمجامع عمومی وشرکت درمراسم های رسمی وی همچنان بعنوان کانون فتنه ارزیابی می گرددوفرمان برتخریب وی همچنان به قوت خودباقی است البته آقای خامنه ای درسخنرانی عمومی خودهمگان راازتخریب شخصیت هاشمی منع ولی اظهارات مقامات رسمی وابسته به دستگاه رهبری درهرسه قوه مجریه (نظیروزیراطلاعات)، مقننه (نظیررسایی) وقضاییه (نظیرمحسنی اژه ای) نشان می دهد که آنها دارای مجوزلازم ازسوی رهبری دراین خصوص می باشند

امادرخصوص نمونه های آشکاری که بیانگرتلاشهای رهبران کشوربرای تحکیم موقعیت خود ویاوفاداران بخود درشرایط بحرانی می باشد توجه مخاطبین محترم رابه تلاشهای مشترک هاشمی وخامنه ای برای برکناری آیت الله منتظری دردهه اول فروردین 68 یعنی درکمترازدوماه قبل ازاوج گیری بیماری منجربه فوت آیت الله خمینی جلب می نماید. پس ازآن نیزشاهد تلاشهای بی وقفه شخص هاشمی برای بازنگری قانون اساسی، افزایش اختیارات رهبری وتعیین جانشین برای آیت الله خمینی درکمتراز9 روزیعنی درفاصله 13-4 خردادسال 68 درشرایطی بوده که پزشکان معالج آخرین تلاشهارابرای زنده نگه داشتن رهبرسابق بعمل می آوردند ومطلقه کردن اختیارات ولی فقیه وحذف قائم مقامی رهبری وپست اجرایی نخست وزیری از عوارض آن دوران بوده است لذا آقای هاشمی اکنون دردامی افتاده است که خودزمانی صیادآن بوده است بهمین دلیل وی بخوبی می داندکه درصورت عدم برخورد مناسب ومانورهای سنگین موردنیازچه سرنوشت دردناکی باتوجه به برخی لابی هابامجامع خارجی وعدم تناسب قوا درداخل درانتظاروی خواهدبود

بهمین دلیل ضمن جلب نظرفعالین محترم سیاسی واعضای اپوزیسیون به مباحث کلیدی فوق ولزوم کسب آمادگی کامل و سازماندهی موردنیازدراین خصوص، توصیه می گرددکه به وضعیت مهدی هاشمی بعنوان جعبه پاندورای رفسنجانی نیز توجه لازم مبذول گردد