ازسخنان مهندس موسوی بمناسبت سالروز 22 بهمن
اخیرادر22 ژانویه روزنامه اعتمادمصاحبه ای باسردارمنوچهرمنطقی مدیرعامل سابق ایران خودروانجام داده است که بدلیل اینکه ذهنیت حاکم برفرماندهان سپاه رادرخصوص تسلط براقتصادکشورازیکسووحاوی اطلاعات ارزشمندی ازسوی دیگراست ناچاربه تعمق بروی مواردی چندازاین مصاحبه هستیم
مصاحبه به بهانه اجرای اصل 44 قانون اساسی وخصوصی سازی درصنایع خودروسازی صورت گرفته است واینکه درحال حاضردورقیب عمده درداخل کشوریعنی بنیادتعاون سپاه واتحادیه قطعه سازان بانیم قرن سابقه دراین امرمدعی برخورداری ازصلاحیت لازم جهت خریداری این صنعت ازبخش دولتی می باشند
مصاحبه گربااشاره به انتصاب فردی بنام سردارمجیدهدایت درراس سازمان گسترش صنایع یاایدرو ترتیب فوق را زمینه چینی لازم جهت واگذاری این صنعت به سپاه قلمدادمی کندکه باانکارمنطقی مواجه می شودولی همزمان وی سپاه رادبلیل وضعیت مناسب مالی وبرخورداری ازنظام مدیریتی اصلح در واگذاری فوق می داندومعتقداست هیچ اشکالی برای ورودسپاه به فعالیتهای اقتصادی متصورنیست
امانکات جالب دیگری هم که دراین مصاحبه به چشم میخوردتاکیدایشان برلزوم استفاده ازتوان شرکتهای خارجی می باشدامری که تاکنون خط قرمزی برای مدیران دولتی بودوهرگونه صحبت ازآن تسلیم درمقابل بیگانه وفقدان غیرت وتعصب ملی وضعف وزبونی درمقابل استعمارگران نامیده می شدکه برای ازبین بردن منافع ملی بسیج شده اند اما پس ازواگذاری همان قراردادهایاصنایع به سپاه پاسداران یادیگرارکان زیرمجموعه رهبری می دیدیم که همان خارجی هابراحتی بعنوان شریک یامجری دوم قراردادبکارگیری وعملاسپاه نقش شرکت ناظربراجرای قراردادرابجای پیمانکاربازی ودرصدکلانی ازمبلغ قراردادرابرای خودبرمی داشت وباصلاح بخش عملیاتی قراردادرابه طرف خارجی می دادوخود بخش بازرگانی ومالی آنرابعهده می گرفت نظیرقراردادمخابرانی باشرکت ترک سل درپایان دوره ریاست جمهوری خاتمی که بالغوآن وتاسیس یک شرکت مشترک دردوبی بایک طرف ازآفریقای جنوبی وسهیم کردن بنیادمستضعفان قراردادراازآن خودکردندونام ایرانسل رابرآن نهادند
دومین نکته که بارهادرمباحث مربوط به واگذاری قراردادهابه سپاه نیزتکرارگردیده است ازقراردادهای مربوط به صنعت نفت وگازگرفته تاقراردادهای مربوط به وزارت نیرووهمین اواخردرخصوص واگذاری مخابرات به سپاه اشاره به توان مالی سپاه می باشدبگونه ای که گویاسپاه پاسداران بانک مرکزی ایران بامنابع نامحدودمالی است که تحت هرشرایطی قادربه تامین وجوه موردنیازپروژه هامی باشددراین رابطه بایدگفت که اگرواقعاچنین امری صحت داشته باشدبایدپرسیدسپاه بعنوان یک ارگان نظامی که به بودجه دولتی محدودآنهم درزمان صلح وابسته است ازکجادارای این تمکن مالی شده است که تنهایک بخش کوچک آن می تواندمخابرات کشوررابه ارزش 8 میلیارددلارخریداری نماید؟ واصولا چراهیچ ارگانی از نحوه درآمدوهزینه وسودآوری پروژه های سپاه ومالیاتی که این نهادبه وزارت اقتصادودارایی می پردازد اطلاعی نداردوهمه چیزدرتاریکخانه ای بنام بخش غیرقابل نظارت نهادهای تحت نظررهبری نگهداری می شود؟
امافرض دومی هم برای مامتصوراست واینکه سپاه بدون تمکن مالی ابتداقراردادهاراازدولت گرفته سپس ازمحل همان مبلغ قراردادهابعنوان پیش پرداخت اقدام به انجام قراردادهامی نمایدودرواقع بدون هیچگونه پشتوانه قبلی وباامکانات بیت المال اقدام به ایجادبخش مربوطه دردرون سازمان خودمی نمایددراین رابطه نیرقرائن وشواهدبسیاری وجودداردکه بعنوان مثال به تاخیردرپروژه های نفت وگازمی توان اشاره کردکه دربخش میدان گازی پارس شاهددههامیلیاردهادلارضررنصیب طرف ایرانی درمقابل سودفراوان طرف قطری وبدلیل واگذاری پروژه به سپاه بودیم وجالب اینکه دولت فورادرخواست اختصاص یک میلیارددلار ازصندوق ذخیره ارزی رابه سپاه تصویب نمود
بحث دیگرنگاه سپاه به صنایع استراتژیک وباسودآوری بالادرعرصه اقتصاداست که باعث ایجاددرآمدهای بادآورده دراندک زمان وباتوجه به انحصاروبسته بودن اقتصادکشورمی باشدونمونه آن همین صنایع مرتبط باانرژی ومخابرات وخودروسازی است که مورداعتراف سردارمنطقی هم می باشد
وی دربخش دیگری ازسخنان خودزمینه سازیهای دیگری هم برای آینده می کندکه بعنوان مثال واردات به صورت سی کادی(صنعت مونتاژ)رابنفع کشورندانسته ومعتقداست که اگربخواهیم بدینصورت ادامه بدهیم بهتراست که ماشین رابصورت آماده واردکنیم وباتعرفه مناسبتری به مشتری بفروشیم یعنی درآینده وپس ازواگذاری این صنایع به سپاه چنانچه دیدیدکه سپاه تاجرواردات خودروشدخیلی
تعجب نکنید
البته وی به اینکه روش درست ایجادصنعت طراحی وبدست آوردن دانش فنی بامشارکت یکطرف خارجی وتربیت مدیران برجسته برای برنامه ریزی استراتژیک دراین صنعت است اشاره می کندولی عملا چنین نسخه ای باتوجه به فضای سیاسی کشوریک تعارف بیش نیست بهمین دلیل هم وی درمقابل ادعای احمدی نژادکه می گویدخودروسازی ایران ظرف پنج سال آینده درآسیااول وپس ازده سال درجهان اول می شود می گویداگرهمه شرایط مطلوب بشود(که درعمل نمی شود) مامی توانیم درآسیا بعنوان یک خودروساز درجه دو مقام چهارم راداشته باشیم والبته لابدمنظوروی پس ازژاپن وچین وکره جنوبی می باشددرحالیکه کشورهایی نظیرمالزی وهندنیزدرمنطقه حضورداشته ودارای برنامه اساسی برای صنایع خودروسازی خودمی باشند
ازدیگرنکات جالب اقرارمنوچهرمنطقی به تربیت تعدادمحدودی مدیردرصنعت خودروسازی کشورطی سه دهه بوده که در شرایط فعلی (حاکمیت دولت پادگانی) حذف شده یادرشرف حذف شدن می باشند
وی درحالیکه فرهنگ سودآوری بالادرصنعت خودروکشوررابزیرسوال می بردوآنرادرمقابل تولیدملی یا بروش تحقیق وتوسعه (که خودراازمدیران ریسک دارآن قلمدادمی کند) قرارمی دهددرعین حال معتقداست که اگرمیخواهیم خودروسازی رابروش مونتاژادامه بدهیم بهتراست آنرابصورت آماده واردکرده وباتوجه به نفع اقتصادی خودراگرفتاردردسرتولیدنیاندازیم!! وی مدعی است حداقل هزینه تمام شده برای مصرف کننده نهایی درواردات خودرو15% ارزانتراست واستفاده ازروش مونتاژظلم به مشتری است ایشان دراین بخش کمترین اشاره ای به تعرفه های گمرکی وسودبازرگانی کاذب فعلی (که ازجیب مردم به خزانه دولت وبرخی نهادها بعنوان یک فسادومعضل آشکاردراین صنعت می رود)نکرده وآنراظلم به مشتری نمی داندو هیچ حرفی ازاشتغال دربخش صنعت مونتاژیامنافع ملی درصنعت استراتژیک خودروسازی بعنوان یک صنعت حاکمیتی نمی کند
وی نظیردیگرسرداران سپاه که یکشبه راه تجارت وبازارراکشف کرده اندازتوجیه اقتصادی ومنافع مالی در طرحهاسخن می گویدوفراموش می کندکه حاکمیت طی سه دهه مدیریتهای حرفه ای رانادیده گرفته و مردم راازحق انتخاب خودروباقیمت مناسب بعنوان حمایت ازصنایع داخلی برای گرفتن درصدی ازسود بنفع نهادهای موردنظرخودمحروم کرده بودوهم اکنون نیزپس ازسه دهه دربخش وارادات خودروهمان فرمول رابکارگرفته است
وی می گویداگربخواهیم دراین صنعت باقی بمانیم بایدبه بروزرسانده ودرسطح بین المللی قراربگیریم
یعنی کلمه حقی که هیچگاه تحقق پیدانخواهدکردزیرافعالیت درعرصه بین المللی نیازمندسازوکارمتناسب با خوداست وتازمانیکه پلاتفرم مناسب سیاسی واقتصادی درکشوروجودنداشته باشدامکان فعالیت بین المللی وجودنخواهدداشت وقتی درشرکت معظمی مثل سایپامدیرسیاسی وبدون تجربه ای نظیرمهردادبذرپاش را صرفابدلیل گرایش سیاسی وی منصوب وی نیزناچارابرای اداره آن مجبوربه اخراج مدیران باسابقه ومهره چینی ازمدیران ضعیفترازخودمی شود بدیهی است که حتی ساختارداخلی آن شرکت نیزقابل تحمل نخواهد بودچه رسدبه سایرمواردزیرساختاری دیگربرای جلب دانش فنی ومشارکت طرف خارجی ویاتدوین وپیاده کردن استراتژی درازمدت 10 یا20 ساله برای آن صنعت!!
سردارمنطقی فراموش کرده اندکه اکنون پنج سال تمام است که کلیه بخشهای اقتصادی وسیاسی کشور بطورمستقیم وغیرمستقیم باحمایت دارودسته احمدی نژاددراختیارسپاه پاسداران بوده واگرکشورروز به روزوضعیت اسفناکتری دراین بخشهاپیدامی کندبدلیل حاکمیت نظامیان براین عرصه هاست ونه ناشی از عدم استفاده ازتوان مدیریتی وفنی ومالی آنها ؟! وی دربخشی ازمصاحبه خودصراحتابه این امراعتراف می کندکه در15 سال گذشته (لابدبااحتساب مدیریت 7 ساله خودبرایران خودرو) خودروسازی کشوردر مسیردرستی قرارگرفته بودولی متاسفانه بدلیل فقدان استراتژی وحمایت (بخوانیدحاکمیت حزب پادگانی) ناکام مانده است
وی هماننددیگرسرداران تاجربرای توجیه واگذاری صنعت خودروسازی به سپاه مدعی است که بخش خصوصی علیرغم موفقیت دربخش پایین نگه داشتن هزینه های سرباری تمایلی به سرمایه گذاری و نوآوری دربخش تحقیق وتوسعه نداردومعلوم نمی کنددرصورتی که اقتصادیک کشوررقابتی وسالم باشد چرابایدنیروی نظامی خشک مغزیک کشورجهان سومی قدرت نوآوری وجذب دانش فنی بیشتری از تکنوکراتهاوکارآفرینانی داشته باشد که نیم قرن درآن صنعت تجربه دارند؟
سردارمنطقی می افزاید” مهم استراتژي است ونظارت براجراي آن. وقتي ماحواسمان به اين دوموضوع باشدوآنهاراجزء شرايط واگذاري قراردهيم، ديگرخيلي فرقي نمي کند که خريدارخودروسازي چه کسي باشد، چراکه دراين صورت، خريداراين صنعت به هرحال بايد طبق استراتژي تعيين شده پيش برودو نظارت برحسن اجراي آن نيزبايدوجودداشته باشد”
وی توانایی قطعه سازان راکه ناشی ازضعف درسیاستهای کلان دولت درعدم تدوین استراتژی/عدم حمایت ازتولیدات داخلی و انتصاب مدیران بی تجربه درصنعت خودروسازی کشوربوده زیرسوال برده وازآنها بعنوان صنعتی که درمقابل صنعت خودروازدیدگاه تجاری قراردارندنام می بردوبهمین دلیل واگذاری شرکتهای خودروسازی رابه تعاونی قطعه سازان یک اشتباه استراتژیک می داندولی ازتوضیح اینکه نیروهای نظامی یک کشورچه ربطی به صنعت خودروسازی دارندبااشاره به توان مالی سپاه ازپاسخ دادن به آن شانه خالی می کند.
وی مدعی است هدف ازواگذاري سهام خودروسازان، ارتقا و توسعه کمي و کيفي اين صنعت است، بنابراين ايران خودرووسايپابايدبه بخشي (منظورسپاه) برسدکه به اعتقادوی توانايي مديريتي ومالي لازم رابراي توسعه واداره آن داشته باشدوی بدلیل اینکه سپاه پس ازخریدمخابرات درنظرداردبخشی ازسهام رابه یک شرکت خارجی بفروشدبرای آن آینده درخشانی راپیش بینی وآنرانترادف باتوسعه آن صنعت می داندوبرای صنعت خودروسازی هم چنین نسخه ای راتجویزمی کندیعنی روش دستگردان کردن مالکیت صنایع ازدولت جمهوری اسلامی به سهامداران خارجی منتهی ازطریق سپاه بگونه ای که کارتوسط طرف خارجی صورت بگیردولی منافع آن بااستفاده ازرانت به جیب سپاهیانی برودکه فاقد هرگونه تخصصی در زمینه مربوطه بوده وصرفا بدلیل صاحب بودن سهام درشرکتهای خصوصی یاشبه دولتی(تحت عنوان تعاونی) می توانندبرای منافع خودچنین چوب حراجی رابراموال مردم روادارند
سردارمنطقی برای توجیه نظریه خودعملکردسپاه درپروژه های واگذارشده رابعنوان مثال ذکروآنهارا از نظربرنامه زمانی ونوآوری وسوددهی کاملامثبت ذکرمی کندوبااین ذهنیت که سپاه درصدددست اندازی بر تمام قراردادهاوپروژه های کشوراست بدلیل محدودیتهای مالی وسایرمواردمخالف است وی وضعیت فعلی را نوعی فضاسازی برعلیه سپاه ونقطه ای تاریک دردایره ای روشن وپرنورتوصیف کرده که براحتی قابل رفع است !!