آقاي لاورف ادعاكرده است كه مقامات آمريكايي بوي اطمينان داده اند كه هيچ طرح براي حمله به ايران ندارند(گويي كه قراراست هرتهاجمي ازسوي آمريكابااعلام واخذتاييديه قبلي اين كشوربه اجرادرآيد!!)
وهمين امرموضوع اساسي موردبحث مايعني نقش روسيه دراين تهاجمي است كه نفي گرديده است و اينكه چگونه مقامات اين كشوربا فريب دولتمردان كشورهاي مختلف جهان(همانگونه كه دريوگسلاوي و عراق شاهدآن بوديم)تحت پوشش وشعارحمايت ازموضع دولتهاي مخاطب وحتي اقداماتي نظيررساندن اطلاعات واخلال درتصميمات رسمي شوراي امنيت ابتداآنهارابه موضع سخت درمقابل آمريكاكشانده، تشجيع وتحريك به مقاومت كرده وپس ازمواجه كردن آنهاباخطروايجادبن بستهاي سياسي باافزايش قدرت چانه زني بنفع كشورخودزمينه حمله وسرنگوني اين رژيمهارافراهم مي آورند
نگاهي به حمايت سياسي وتسليحاتي ازيوگسلاوي گرفته تاعراق واخيراايران درحاليكه درحدفاصل 2005-2000 روسيه قطعات تانكهاي T-72 فروخته شده به ايران راازطريق دلالان بيلوروسي به ايران مي فروخت ودرچندين موردحتي ازپشتيباني وفروش قطعات هواپيماهاي فروخته شده ميگ 29 وسوخو25 نيزخودداري مي كرد(البته ازطريق دلالان مرتبط باسران روسيه وباقيمت بسيارگذاف هيچ محدوديتي براي فروش قطعات بنجل وجودنداشت) ولي ازسال 2005 تحت عنوان خاتمه توافق پوتين باجورج بوش اقدام به فروش برخي اقلام موردنيازايران جهت استفاده درتاسيسات اتمي،موشكهاي ضدموشك S-300،سكومتحركTorm-1 وانتقال تكنولوژي جهت افزايش بردموشكهاي شهاب ازطريق سوخت دوپايه واتمي نموده است كه نيازبه بررسي جدي داردواگربخواهيم بيشترموشكافي بكنيم بايدبه آنهاليست سياهي ازخريداقلامي چون دوربينهاي ديددرشب،موشكهاي قابل حمل توسط نفريادوش پرتابSholder-Fire،تفنگهاي دورزن ويژه تك تيراندازان يا Snipers وموادمنفجره فوق قوي ازسوي نيروي قدس سپاه پاسداران جهت تجهيزتروريستهادرعراق رابايدبه آنهااضافه كرد.
باتوجه به روندمواضع روسيه درمقابل داستان اتمي ايران ومخالفتهايي كه نهايتادرمقابل دريافت امتياز مناسب ازسوي آمريكابه موافقت تبديل واثرآنرادرقطعنامه هاي صادره وحتي سرمقاله هاي روزنامه كيهان نيزمي بينيم اكنون اين موضوع جاي سوال وپرسش داردكه نقش روسيه دردامن زدن به اختلافات ،تشجيع وتحريك به عصيانگري منجربه انهدام حكومتهايي نظيريوگسلاوي،عراق صدام حسين وايران خامنه اي چيست وچراكارشناسان اموربين الملل تابحال به اين مهم نپرداخته اند؟روسيه ازايجادبن بست درراهكارهاي سياسي وديپلماتيك كه معمولا تحت عنوان حمايت ازدولت موردنظرخوددرمقابل آمريكاوسايرمتحدين غربي صورت مي گيردچه طرفي مي بندد؟آياصرفامنافع مالي زودگذاروچندصدميليون ياچندميليارد دلاري ارزش ايجادياحفظ دشمني بين دول متخاصم رادارد؟آيا بهاي پذيرش عضويت روسيه درWTO بايدازمحل نابودي ايران پرداخت شود؟
آياروسيه به عواقب ازدست رفتن حوزه دفاعي خوددراين كشورهابدليل سياستهاي غلط خودواقف است يااين اموربطورتصادفي وبدليل بيخردي دردستگاه سياسي آن كشوراتفاق مي افتد؟
متاسفانه درطرف ديگراين معادله يعني كشورهاي قرباني نيزاثري ازانديشه ودرس گرفتن ازتجارب سايرين بچشم نمي خوردومقامات اين كشورهاعليرغم مشاهده آثاروعواقب زيانباراستراتژي ” دوستي باخاله خرسه” بازهم دردامان روسيه غلطيده وفريب مواضع آنرامي خورندتنهانگاهي به استقبال روزنامه ها وسايتهاي اينترنتي دست راستي وابسته به حكومت ايران ازمواضع لاورف درخصوص اطمينان ازعدم حمله به ايران ودرحاليكه هنوزمركب امضاي مقامات روسي برپاي قطعنامه 1737برعليه ايران خشك نشده است مطلب راازهرگونه توضيحي بينيازمي كند.
به اعتقادنگارنده چنانچه روسيه ازاستراتژي صحيح ومتكي برمنافع درازمدت خودپيروي مي كردهيچگاه درصددتحريك،تشجيع ياحمايت فاقدمنطق خودازحكومت فعلي ايران برنمي آمدواستراتژي ايجادبن بست سياسي وشكست تحريم راسرنمي دادبلكه مجدانه درصددتنبيه ايران دروجوه سياسي واقتصادي برمي آمدتابااين اقدام خودحاكمان تهران راازعواقب كاربرحذرداشته وزمينه برخوردنظامي باايران راتضعيف مي نموديعني درست عكس اين سياستي كه هم اكنون درجريان است
جمهوري اسلامي نيزبجاي رفتن درچاه باطناب پوسيده روسيه وامثالهم چنانچه حتي به بقاي خودمي انديشيدنبايدازحمايتهايي كه اين كشورهاجهت افزايش نرخ فروش كشورمادرمعامله باآمريكابجامي آورندفريب خورده وسرنوشت ملت بزرگ ايران راآلت دست كساني نمايندكه خودمي دانندنه تنها هيچ سنخيتي بادين وآيين واستقلال كشورماندارندبلكه درتعارض كامل باآن بسرمي برندعلي ايحالا ماآنچه شرط بلاغ بودبه جاآورديم خود خواه پندگيروخواه ملال شو