خانمهاوآقايان
بگذاريدبعنوان يكي ازفرزندان ايران نوشته خودرابااين جمله شروع كنم كه هفته قبل درحال سيرو سياحت درسايتهاي اينترنتي بودم كه به مقاله اخيرآقاي مايكل لدين درسايت موسسه مطالعاتی بندرتحت عنوان ایران برخوردم وباخواندن آن براي اولين باراحساس كردم به يك مواضع سياسي درخصوص ايران واززيان يك استراتژيست برخوردم كه بيش از50% بواقعيت نزديك بود ولي وقتي درسايت موسسه آمریکن اینترپرایزعنوان ومختصرداستان فدراتيوه كردن ايران راخواندم احساس وظيفه كردم اين نوشتارراتقديم دست اندركاران آن نمايم
خانمهاوآقايان،بنظرمن هيچ عنواني بامسمي ترازاين كنفرانس بنام ایران ناشناخته وجودنداردواقعا اگرطي اين ربع قرن هيچ كاري وتحقيقي نشده باشدهمينكه به اينجارسيده ايم كه ايران ناشناخته وسرزمين اسرارورازهاي نهان وآشكاراست كاربزرگي كرده ايم ناشناختگي كه درجاي جاي آن به چشم ميخوردازكشورش تامردمش،ازتمدن وتاريخش تاجغرافيايش،ازفرهنگش تا اقتصاد وسياستش وازحكومتش تااپوزيسيونش همه چيزناشناخته است براستي چه رابطه اي بين پديده ناشناختگي وثبات وجودداردوچرايك رژيم ناتوان برنده اين ناشناختگي بوده است؟!
نگوييدچون ايالات متحده آمريكادرايران پس ازماجراي گروگانگيري سفارت ندارداين امرباعث نابينايي چشمان عقاب تيزپروازبرپهنه كشورماايران گرديده است كه آنهنگام نيزكه ايران مركز سياستهاي خاورميانه اي آمريكامحسوب مي شدوامثال سوليوانهادرتهران مستقربودند نيزاوضاع بهمين منوال بودو ازخاطرنبريم كه آقاي ديك چيني معاون فعلي دولت آمريكاتاهنگام انتخاب آقاي جورج بوش بعنوان رياست جمهورآمريكادرمركزتهران يعني جنب پارك ملت رحل اقامت داشتند وازنزديك درتماس باجامعه ايراني بوده اندتوفيقي كه شايدهيچگاه نه درتاريخ ديپلماسي ايران وآمريكابلكه هيچ دوكشورديگري شاهدآن نخواهيدبود
پس بياييدواقع بينانه برخوردكنيم شايدبااين ديدگاه به راه حل سريعتري درخصوص مشكل ايران برسيم بجاي اينكه باندانم كاري خودبر پيچيدگي كلاف سردرگمي بيافزاييم كه تنهامنافع وتداوم حكومت ملاهارابركشورمان تامين وتضمين مي كند
واقعيت ايران عزيزماچيست؟آياواقعاايران نظيرسمبلش يك شيراست كه حتي اگرطرفدارسلطنت نيز باشيدنيزبايدآنرادركنار خورشيدو شمشيرمعني كنيد؟ياگربه اي ملوس است كه تبلورآن درشكل نقشه ايران هويداگرديده ووردزبان عناصرمالتي مديايي ماست؟
بگذاريدهمان فصل مشترك همگان رابگيريم كه شيراست حال اين شيرماچه شيري است؟ شيري است كه هماننداكنون بايددرقفس باشدوصرفاجهت نمايش قدرت توسط ملاتارياي حاكم برايران بكارگيري شود ياشيري بي يال وكوپال واشكم كه توسط بخشي از عناصراپوزيسيون تحت عنوان فدراتيوبايدتجزيه شودوباپركردن جلدآن باكاه بعنوان تزيين وكالاي آنتيك درموزه تاريخ سياسي ايران مورد استفاده واقع شود؟
آقايان وخانمها
چرااين عزيزان سوراخ دعاراگم كرده اندونسخه اشتباه براي اين بيمارمي پيچند؟ايران مايكپارچه تحت ستم ملي است وهيچ نيازي به حكومت فدراتيوه آنهم ياكپي برداري ازروي نسخه پراشتباه عراقي خودندارد به خلقهاي رنجديده كردوعرب وبلوچ وترك وتركمن هيچ ستمي بالاترازستمي كه به خلق مصيبت ديده فارس رفته است نرفته است،وهيچ ظلمي بالاترازازظلمي كه به شيعيان در ايران مي رودبه مردم سني ومسيحي وبهودي وبهايي نرفته است وهيچ ظلمي بالاترازظلمي كه به مردان دليرايران مي رودبه زتان وكودكان آن سرزمين نمي رودچرامردم خودراتكه پاره ميكنيد؟
يكباربه خانم شيرين عبادي برنده جايزه صلح نوبل پيغام دادم كه خانم بجاي دفاع ازحقوق زنان وكودكان به دفاع ازحقوق انسانهابپردازيدكه ازنان شب براي مردم واجبتراست وحيات وممات جامعه ايراني درگرو آنست
واكنون نيزمي گويم وقتي 98% زندانها،98% اعدامهاو98% پناهجويان شيعه فارس هستندوحاكميتي بي وطن بركشورمسلط است چه جاي تكه پاره كردن مردم ايران تحت عنوان فدراتيواسيون ودفاع ازخلقهاي واقلتهاي ملي ومذهبي ايران است جزاينكه بهانه به دست رژيمي هرزه براي سركوب هر فريادآزاديخواهي تحت عنوان مبارزه باتجزيه طلبي بدهيد!!
چراهمان استراتژي ملاهاي حاكم بركشورراكه براساس اصل ” اختلاف بياندازوحكومت كن” استواراست انشاء مي كنيدآنهاحداقل اين تيزهوشي راداشتندكه تازمان تحويل حكومت ازرژيم سابق شعاراتحادويكپارچگي دادندوپس ازپيروزي راه تفرقه ونفاق وشقه شقه كردن مردم راپيش گرفتندماكه بااين شعارفدراتيوكردن ايران ازآنهانيزعقب افتاده ترخواهيم بود!!
مگريادتان رفته است كه آقاي خميني بارهاوبارهااستراتژي تفرقه طلبي خودراكه عاريتي از شعارمعروف انگليسيهادرايران بودتحت داستان باغ سيب وباغبان وسيدوملا ومكلاء راباچه آب وتابي براي مردم ازصداوسيماي جمهوري اسلامي براي مردم تعريف ميكردو درعمل نيزهمان رابه اجرادرآورد!!
مگريادتان رفته است كه حكام فعلي ازهمان فرداي انقلابي كه باشعارگل درمقابل گلوله پيروزشده بود وبه فرماندهان ارشدش توصيه مي كردندباتسليم ارتش به مردم ملي شوندونوكر آمريكا نباشنداعدامهاي باصطلاح انقلابي همان فرماندهان ملي راآغازكردندوبعدنوبت صدها انساني رسيد كه باعنوان سلطنت طلبي وهمكاري باساواك وشكنجه گراني كه هيچ گاه تعدادآنهاازانگشتان يك دست فراترنرفت به چوبه هاي داروجوخه هاي اعدام وترورفرستاده شدندوسپس عناصري ازجوانان بي تجربه بعنوان مجاهدين طرفدارمشي مسلحانه وبعدپيكاري وچريك وتوده اي تا عناصري چون هاشم آغاجري ازدفترتحكيم وحدت كه دفترتحكيم وحشت رژيمش مي خوانديم واكبرگنجي پاسدارعقیدتی وسیاسی وحشمت الله طبرزدي كسي كه اولين بارخامنه اي را” امام خامنه اي” ناميدو فرشاد اميرابراهيمي كه عضوكميته مركزي لباس شخصی هاوگروه ضربت انصارحزب الله بود وكاربه جايي رسيدكه درحكومتي كه باعنوان دفاع ازمنافع ملي ومذهبي روي كارآمده بودملي ومذهبي بودن اتهام اصلي محسوب ومبارزينی بانيم قرن سابقه مبارزه ملی به همين اتهام به محبس فرستاده شدند
حال آقايان روشنفكركه سنگ خلقهاي ايران رابه سينه ميزنيدبفرماييدفرق اين استراتژي بااستراتژي ملاهاي حاكم برايران درشقه شقه كردن آحادملت ايران چيست؟شماكه هنوزدستتان به هيچي بندنيست شعارتكه وپارگي كشورراتحت عنوان مترقيانه فدراتيومي دهيدگويي كه الان درسويس نشسته ايم !!آخركشوري كه حكامش مشغول ثبت نام نيروهاي ديوانه انتحاري درسرتاسرآن هستند چه ربطي به فدراتيوشدن دارد؟!چراماايرانيان بايدازيك سوراخ ده بارگزيده بشويم؟ چرابايدروشنفكران مابجاي اينكه پيشتازباشند هميشه درپشت سر ملت خودحركت مي كنند؟چرابايدموسسه اي نظيرآمریکن اینترپرایزوچهره هايي نظيرآقاي مايكل لدين كه درجايگاه متفكران واستراتژیستهاهستندبايدبه چنين ديدگاههاي برسندكه نظيركشتي شكستگان به هرتخته پاره در درياي طوفاني بياويزند؟آياواقعاسياست بين المللي دولت قدرتمند آمريكابه اين درجه ازنااميدي رسيده است كه به سراب تجزيه ايران تحت عنوان فدراتيوكردن چشم بدوزد؟
آقايان وخانمها
كدام منطق سياسي حكم مي كندكه درخاورميانه اي كه كشورهايش هنوزابتدايي ترين اصول دموكراسي رانه درحاكميتها ونه در اپوزيسيون آن پذيرفته اندبه يكباره به درجه اي ازادعا برسندكه دم ازحكومت فدراتيوبزنند!!كشوري كه دچارهمه نوع بلاهاي ملي طبيعي ومصنوعي ازهمه نوع آن ازسياست وجنگ گرفته تا اقتصادوفرهنگ وجامعه واززلزله وسيل وسانحه گرفته تااعتيادوبيكاري وهزار محنت ديگرچگونه ميخواهديكشبه ره صدساله بپيمايد؟!چرامابجاي اتكاء بشعارهايي كه اتحادنداشته مان رانيزبربادمي دهدبه شعار جمهوريخواهي كه همان شعارحاكميت مردم برمردم است گردن ننهيم كه هم حقوق خلقهاراتامين مي كندوهم حقوق مذاهب واقليتها وزنان وكودكان ومردان را؟! مگرمردم واقلیتهای دینی ونژادی درعراق مصيبت زده ونابودشده به چه دستاوردي رسيدند كه اكنون آنرابراي كشورمان تجويزمی كنيم؟!مگراندك پيشرفتهاي سياسي درعراق ازجمهورخواهي آن سرچشمه نگرفته است ومگرسرمنشاء تمام تخريبهامساله تفرقه قومي ومذهبي وسياسي نيست؟!
من بعنوان يك ايراني وطن پرست ازخطه عرب نشين خوزستان بعنوان يك زنداني شناخته شده سياسي كه خواهان رفع ستم ازتمام آحاد مردم ايران ونهادينه كردن آزادي ودموكراسي درسرتاسر كشورعزيزخودهستم اعلام مي كنم كه بحث حكومت فدراتيوبعنوان تجزیه طلبی هيچ جايگاهي دركشورماكه بديهي ترين اصول حقوق بشري درآن توسط ملاتارياي حاكم برآن نقض مي شودنداشته ازعموم روشنفكران جامعه ايراني وبين المللي ميخواهم بجاي تكيه زدن براين بحث انحرافي كه ثمري جزتقويت موضع رژيم ايران وتداوم همان حاكميت و همان ارزشهای منحط واینبارباپوششي ديگرنداشته خاتمه داده و بجاي آن به مباحث اصلي موردنيازجامعه انقلابي ايران پرداخته وابزار تغييرات اساسي رادركشورفراهم آورند
باامتنان ازصبروحوصله مخاطبين گرامي
بگذاريدبعنوان يكي ازفرزندان ايران نوشته خودرابااين جمله شروع كنم كه هفته قبل درحال سيرو سياحت درسايتهاي اينترنتي بودم كه به مقاله اخيرآقاي مايكل لدين درسايت موسسه مطالعاتی بندرتحت عنوان ایران برخوردم وباخواندن آن براي اولين باراحساس كردم به يك مواضع سياسي درخصوص ايران واززيان يك استراتژيست برخوردم كه بيش از50% بواقعيت نزديك بود ولي وقتي درسايت موسسه آمریکن اینترپرایزعنوان ومختصرداستان فدراتيوه كردن ايران راخواندم احساس وظيفه كردم اين نوشتارراتقديم دست اندركاران آن نمايم
خانمهاوآقايان،بنظرمن هيچ عنواني بامسمي ترازاين كنفرانس بنام ایران ناشناخته وجودنداردواقعا اگرطي اين ربع قرن هيچ كاري وتحقيقي نشده باشدهمينكه به اينجارسيده ايم كه ايران ناشناخته وسرزمين اسرارورازهاي نهان وآشكاراست كاربزرگي كرده ايم ناشناختگي كه درجاي جاي آن به چشم ميخوردازكشورش تامردمش،ازتمدن وتاريخش تاجغرافيايش،ازفرهنگش تا اقتصاد وسياستش وازحكومتش تااپوزيسيونش همه چيزناشناخته است براستي چه رابطه اي بين پديده ناشناختگي وثبات وجودداردوچرايك رژيم ناتوان برنده اين ناشناختگي بوده است؟!
نگوييدچون ايالات متحده آمريكادرايران پس ازماجراي گروگانگيري سفارت ندارداين امرباعث نابينايي چشمان عقاب تيزپروازبرپهنه كشورماايران گرديده است كه آنهنگام نيزكه ايران مركز سياستهاي خاورميانه اي آمريكامحسوب مي شدوامثال سوليوانهادرتهران مستقربودند نيزاوضاع بهمين منوال بودو ازخاطرنبريم كه آقاي ديك چيني معاون فعلي دولت آمريكاتاهنگام انتخاب آقاي جورج بوش بعنوان رياست جمهورآمريكادرمركزتهران يعني جنب پارك ملت رحل اقامت داشتند وازنزديك درتماس باجامعه ايراني بوده اندتوفيقي كه شايدهيچگاه نه درتاريخ ديپلماسي ايران وآمريكابلكه هيچ دوكشورديگري شاهدآن نخواهيدبود
پس بياييدواقع بينانه برخوردكنيم شايدبااين ديدگاه به راه حل سريعتري درخصوص مشكل ايران برسيم بجاي اينكه باندانم كاري خودبر پيچيدگي كلاف سردرگمي بيافزاييم كه تنهامنافع وتداوم حكومت ملاهارابركشورمان تامين وتضمين مي كند
واقعيت ايران عزيزماچيست؟آياواقعاايران نظيرسمبلش يك شيراست كه حتي اگرطرفدارسلطنت نيز باشيدنيزبايدآنرادركنار خورشيدو شمشيرمعني كنيد؟ياگربه اي ملوس است كه تبلورآن درشكل نقشه ايران هويداگرديده ووردزبان عناصرمالتي مديايي ماست؟
بگذاريدهمان فصل مشترك همگان رابگيريم كه شيراست حال اين شيرماچه شيري است؟ شيري است كه هماننداكنون بايددرقفس باشدوصرفاجهت نمايش قدرت توسط ملاتارياي حاكم برايران بكارگيري شود ياشيري بي يال وكوپال واشكم كه توسط بخشي از عناصراپوزيسيون تحت عنوان فدراتيوبايدتجزيه شودوباپركردن جلدآن باكاه بعنوان تزيين وكالاي آنتيك درموزه تاريخ سياسي ايران مورد استفاده واقع شود؟
آقايان وخانمها
چرااين عزيزان سوراخ دعاراگم كرده اندونسخه اشتباه براي اين بيمارمي پيچند؟ايران مايكپارچه تحت ستم ملي است وهيچ نيازي به حكومت فدراتيوه آنهم ياكپي برداري ازروي نسخه پراشتباه عراقي خودندارد به خلقهاي رنجديده كردوعرب وبلوچ وترك وتركمن هيچ ستمي بالاترازستمي كه به خلق مصيبت ديده فارس رفته است نرفته است،وهيچ ظلمي بالاترازازظلمي كه به شيعيان در ايران مي رودبه مردم سني ومسيحي وبهودي وبهايي نرفته است وهيچ ظلمي بالاترازظلمي كه به مردان دليرايران مي رودبه زتان وكودكان آن سرزمين نمي رودچرامردم خودراتكه پاره ميكنيد؟
يكباربه خانم شيرين عبادي برنده جايزه صلح نوبل پيغام دادم كه خانم بجاي دفاع ازحقوق زنان وكودكان به دفاع ازحقوق انسانهابپردازيدكه ازنان شب براي مردم واجبتراست وحيات وممات جامعه ايراني درگرو آنست
واكنون نيزمي گويم وقتي 98% زندانها،98% اعدامهاو98% پناهجويان شيعه فارس هستندوحاكميتي بي وطن بركشورمسلط است چه جاي تكه پاره كردن مردم ايران تحت عنوان فدراتيواسيون ودفاع ازخلقهاي واقلتهاي ملي ومذهبي ايران است جزاينكه بهانه به دست رژيمي هرزه براي سركوب هر فريادآزاديخواهي تحت عنوان مبارزه باتجزيه طلبي بدهيد!!
چراهمان استراتژي ملاهاي حاكم بركشورراكه براساس اصل ” اختلاف بياندازوحكومت كن” استواراست انشاء مي كنيدآنهاحداقل اين تيزهوشي راداشتندكه تازمان تحويل حكومت ازرژيم سابق شعاراتحادويكپارچگي دادندوپس ازپيروزي راه تفرقه ونفاق وشقه شقه كردن مردم راپيش گرفتندماكه بااين شعارفدراتيوكردن ايران ازآنهانيزعقب افتاده ترخواهيم بود!!
مگريادتان رفته است كه آقاي خميني بارهاوبارهااستراتژي تفرقه طلبي خودراكه عاريتي از شعارمعروف انگليسيهادرايران بودتحت داستان باغ سيب وباغبان وسيدوملا ومكلاء راباچه آب وتابي براي مردم ازصداوسيماي جمهوري اسلامي براي مردم تعريف ميكردو درعمل نيزهمان رابه اجرادرآورد!!
مگريادتان رفته است كه حكام فعلي ازهمان فرداي انقلابي كه باشعارگل درمقابل گلوله پيروزشده بود وبه فرماندهان ارشدش توصيه مي كردندباتسليم ارتش به مردم ملي شوندونوكر آمريكا نباشنداعدامهاي باصطلاح انقلابي همان فرماندهان ملي راآغازكردندوبعدنوبت صدها انساني رسيد كه باعنوان سلطنت طلبي وهمكاري باساواك وشكنجه گراني كه هيچ گاه تعدادآنهاازانگشتان يك دست فراترنرفت به چوبه هاي داروجوخه هاي اعدام وترورفرستاده شدندوسپس عناصري ازجوانان بي تجربه بعنوان مجاهدين طرفدارمشي مسلحانه وبعدپيكاري وچريك وتوده اي تا عناصري چون هاشم آغاجري ازدفترتحكيم وحدت كه دفترتحكيم وحشت رژيمش مي خوانديم واكبرگنجي پاسدارعقیدتی وسیاسی وحشمت الله طبرزدي كسي كه اولين بارخامنه اي را” امام خامنه اي” ناميدو فرشاد اميرابراهيمي كه عضوكميته مركزي لباس شخصی هاوگروه ضربت انصارحزب الله بود وكاربه جايي رسيدكه درحكومتي كه باعنوان دفاع ازمنافع ملي ومذهبي روي كارآمده بودملي ومذهبي بودن اتهام اصلي محسوب ومبارزينی بانيم قرن سابقه مبارزه ملی به همين اتهام به محبس فرستاده شدند
حال آقايان روشنفكركه سنگ خلقهاي ايران رابه سينه ميزنيدبفرماييدفرق اين استراتژي بااستراتژي ملاهاي حاكم برايران درشقه شقه كردن آحادملت ايران چيست؟شماكه هنوزدستتان به هيچي بندنيست شعارتكه وپارگي كشورراتحت عنوان مترقيانه فدراتيومي دهيدگويي كه الان درسويس نشسته ايم !!آخركشوري كه حكامش مشغول ثبت نام نيروهاي ديوانه انتحاري درسرتاسرآن هستند چه ربطي به فدراتيوشدن دارد؟!چراماايرانيان بايدازيك سوراخ ده بارگزيده بشويم؟ چرابايدروشنفكران مابجاي اينكه پيشتازباشند هميشه درپشت سر ملت خودحركت مي كنند؟چرابايدموسسه اي نظيرآمریکن اینترپرایزوچهره هايي نظيرآقاي مايكل لدين كه درجايگاه متفكران واستراتژیستهاهستندبايدبه چنين ديدگاههاي برسندكه نظيركشتي شكستگان به هرتخته پاره در درياي طوفاني بياويزند؟آياواقعاسياست بين المللي دولت قدرتمند آمريكابه اين درجه ازنااميدي رسيده است كه به سراب تجزيه ايران تحت عنوان فدراتيوكردن چشم بدوزد؟
آقايان وخانمها
كدام منطق سياسي حكم مي كندكه درخاورميانه اي كه كشورهايش هنوزابتدايي ترين اصول دموكراسي رانه درحاكميتها ونه در اپوزيسيون آن پذيرفته اندبه يكباره به درجه اي ازادعا برسندكه دم ازحكومت فدراتيوبزنند!!كشوري كه دچارهمه نوع بلاهاي ملي طبيعي ومصنوعي ازهمه نوع آن ازسياست وجنگ گرفته تا اقتصادوفرهنگ وجامعه واززلزله وسيل وسانحه گرفته تااعتيادوبيكاري وهزار محنت ديگرچگونه ميخواهديكشبه ره صدساله بپيمايد؟!چرامابجاي اتكاء بشعارهايي كه اتحادنداشته مان رانيزبربادمي دهدبه شعار جمهوريخواهي كه همان شعارحاكميت مردم برمردم است گردن ننهيم كه هم حقوق خلقهاراتامين مي كندوهم حقوق مذاهب واقليتها وزنان وكودكان ومردان را؟! مگرمردم واقلیتهای دینی ونژادی درعراق مصيبت زده ونابودشده به چه دستاوردي رسيدند كه اكنون آنرابراي كشورمان تجويزمی كنيم؟!مگراندك پيشرفتهاي سياسي درعراق ازجمهورخواهي آن سرچشمه نگرفته است ومگرسرمنشاء تمام تخريبهامساله تفرقه قومي ومذهبي وسياسي نيست؟!
من بعنوان يك ايراني وطن پرست ازخطه عرب نشين خوزستان بعنوان يك زنداني شناخته شده سياسي كه خواهان رفع ستم ازتمام آحاد مردم ايران ونهادينه كردن آزادي ودموكراسي درسرتاسر كشورعزيزخودهستم اعلام مي كنم كه بحث حكومت فدراتيوبعنوان تجزیه طلبی هيچ جايگاهي دركشورماكه بديهي ترين اصول حقوق بشري درآن توسط ملاتارياي حاكم برآن نقض مي شودنداشته ازعموم روشنفكران جامعه ايراني وبين المللي ميخواهم بجاي تكيه زدن براين بحث انحرافي كه ثمري جزتقويت موضع رژيم ايران وتداوم همان حاكميت و همان ارزشهای منحط واینبارباپوششي ديگرنداشته خاتمه داده و بجاي آن به مباحث اصلي موردنيازجامعه انقلابي ايران پرداخته وابزار تغييرات اساسي رادركشورفراهم آورند
باامتنان ازصبروحوصله مخاطبين گرامي