• September 15, 2012

آیا اکبرگنجی به سرنوشت حسین درخشان دچارخواهدشد؟- بخش پنجم ونهایی

آیا اکبرگنجی به سرنوشت حسین درخشان دچارخواهدشد؟- بخش پنجم ونهایی

آیا اکبرگنجی به سرنوشت حسین درخشان دچارخواهدشد؟- بخش پنجم ونهایی شوالیه پارسی


اکبرگنجی درمطلب خود برای اثبات استانداردهای دوگانه (که البته ماهم منکرآن دربسیاری از موارد درغرب نیستیم) این سوال رامطرح کرده است که آیا اگر رهبران ایران نظیررهبران اسرائیل دم از”حمله پیشگیرانه” به آن کشور بزنند نظیراسرائیل با عدم واکنش جامعه جهانی مواجه می شود؟
ما می گوییم اولا که رهبران ایران بارها وبارها دربعد استراتژیک دم ازچنین عملیاتی برای نابودی اسرائیل زده اند ثانیا: البته که پاسخ شما ازسوی جامعه جهانی خیرخواهدبود زیرا حمله پیشگیرانه ازسوی کشوری صورت می گیرد که درمعرض جنگ وتهاجم نظامی وازموضع دفاعی باشد همانطوریکه همین اسرائیل بظاهرکوچک درجنگ شش روزه 1967 به استناد تهاجم قریب الوقوع سه کشورعربی اردن، سوریه ومصرواعلان جنگ کلیه کشورهای عربی بود که توانست بااستفاده ازاصل تعریف شده وترم حقوقی حمله پیشگیرانه نه تنها ازسرزمین وحاکمیت خود دفاع بلکه بخشهایی ازصحرای سینای مصر ، بلندیهای جولان سوریه ونوارغزه وکرانه باختری رود اردن رانیزبه خاک خود ضمیمه نماید امری که تاکنون بعنوان یک مساله لاینجل باقی مانده است لذا بحث حمله پیشگیرانه همانطوریکه دربخش قبلی توضیح داده شود ازنظرحقوقی تنها توسط اسرائیل قابل ادعاست که درواقع مورد تهدید دائم توسط رژیم ایران طی سه دهه اخیربوده است
گنجی دربخش دیگرمطلب خود بااشاره به فشاررهبران اسرائیل به دولت آمریکا برای تعیین ” خط قرمز” با برنامه اتمی ایران وبالاخص با اشاره به غنی سازی بالای 20% می گوید:
” (ازنظراسرائیل) محل نزاع این نیست که ایران درحال تهیه ی بمب اتمی است، محل نزاع این است که ایران نباید به طرف غنی سازی بالای 20 درصد برود.”
پاسخ آقای گنجی این است درخواست تعیین “خط قرمز” دربرنامه اتمی ایران برای کشوری که درمعرض تهاجم (لفظی یاعملی همراه با اسناد ثبت شده درسازمان ملل) می باشد می تواند امری کاملا معقول ومنطقی باشد وفکرنمی کنم اصل آن ازنظرحقوقی وسیاسی امری مورد نزاع باشد اما درخصوص تعیین غنی سازی 20% بعنوان مرز آن بازهم به همان استدلال قبلی استناد می کنم که یک کشوری که در روز اول گفته است صرفا غنی سازی بین 5% – 3/5% را برای تامین سوخت نیروگاه اتمی بوشهرخود می خواهد بعد مدعی نیازسوخت راکتورتحقیقاتی تهران به سوختی شده است که باغنی سازی 20% بدست می آید و در مرحله ای دیگر با گذراندن لایحه ای درمجلس دست نشانده وانباشته ازسرداران سپاه ونیروهای امنیتی واطلاعاتی ادعای نیازبه سوخت با غنی سازی 79% برای موتورکشتی های ناوگان دریایی دارند واین درحالی است که کلیه موتورهای دریایی مورداستفاده با سوخت مازوت (نفت کوره) نظیرسایرکشتی های تجاری کارمی کنند وعمده این سوخت نیزبعنوان یکی ازپسماندهای تولید بنزین ودیگرمشتقات نفتی درپالایشگاههای ایران نظیراصفهان به دورریخته می شد اینکه سازمان انرژی یا شورایعالی امنیت عالی ایران دست به دامان مجلس برگزیده برای تصویب چنین لایحه ای باهدف تظاهربه قانونی بودن وموردنیاز کشوربودن آن بشود خود ازبهترین دلایل برنامه گام به گام رژیم برای افزایش مواد غنی شده با خلوص بالا بم منظور دستیابی به سلاح اتمی است
اکبرگنجی دریک فرازدیگرازمطلب خود بطورناشیانه ای وارد مباحث وبراوردهای نظامی طرفین نیزمی شود ومی گوید”
” ایران عملاًهیچ خطری برای اسرائیل ندارد. سخنان دن کیشوت وار زمامداران جمهوری اسلامی درباره ی نابودی اسرائیل، تنها دستاوردی که داشته، خدمات عظیم به دولت اسرائیل و زیان های بیشمار برای ایران بوده است. ”
ماهم می گوییم اتفاقا همین سخنان دون کیشوت واروغیرمسئولانه صدام حسین وتهدید به نابودی اسرائیل ونیروهای آمریکایی با سلاحهای مخوف وبشدت نابودکننده بود که منجربه قانع کردن جامعه بین المللی درحمله آمریکا ومتحدین آن به عراق ونابودی زیرساخت های آن کشور شد ونهایتا نیزمعلوم شد که نه تنها سلاح اتمی درکارنبوده بلکه رژیم بعثی عراق با آگاهی ازعدم توان نظامی خود دردفاع ازکشور حتی هواپیماهای جنگی خود را دودستی به دولتی که 8 سال با آن جنگیده بود ودشمن خونی اش بود یعنی ایران تقدیم کرد وبرخی ازجنگنده های خود را نیز برای درامان ماندن ازنابودی درهمان موج اول حمله درزیرتپه هایی ازخاک درصحراهای آن کشورپنهان کرده بود که تعدادی ازآنها باگذشت چندین ماه ازسرنگونی صدام ورژیم وی یکی پس ازدیگری پیدا گردیدند. اینکه رهبران نبهکار ایران با عبرت نگرفتن ازسرنوشت همسایه خبیث خود درست همان روند راپی می گیرند رازی است که حرجی برآن نیست و تاریخ درآینده به آن پاسخ خواهد داد وکسانی نظیرگنجی که با آگاهی کامل واستفاده ازترفندهای مختلف مشوق رهبران ایران درپی گیری چنین روندی می باشند نیزباید دراین رابطه جوابگو باشند.
اما استدلال گنجی هم برای اثبات بی خطربودن ایران برای اسرائیل جالبترازبخش اول آن است وی می گوید:
” اما چرا ایران هیچ خطری برای اسرائیل ندارد؟ چون توان نظامی نابودی اسرائیل را ندارد، آن هم درجهانی که کشورهای غربی به طوریکپارچه پشت اسرائیل ایستاده اند. ”
بااین استدلال گنجی بی اختیاربه یاد این مثل فارسی افتادم که می گوید “برده دل وجان من دلبرجانان من، دلبرجانان من برده دل وجان من” کسی نیست به ایشان بگوید خوب آقای گنجی اگرشعور رهبران ایران که 700 میلیارددلاردرآمدبادآورده نفتی رادرعرض 7 سال به باد فنا داده اند به این موارد می رسید که این مشکلات رانداشتیم. رهبرانی که دراوج تمرکزدنیا برتک تک جملات آنها دراجلاس سران کشورهای غیرمتعهد ودیداربا دبیرکل سازمان ملل دوباره صراحتا دم ازنابودی اسرائیل می زنند و 78 میلیون ایرانی رابرخلاف خواست خود به گروگان گرفته اند وبه قول شما دون کیشوت وارازهیچ خدمتی به اسرائیل رویگردان نیستند چگونه می توانند ازتکراراشتباه رهبران عربی که دوجنگ عظیم 1967 و1973 رابرمنطقه تحمیل کردند پرهیزنمایند؟
رهبرانی که با اعلام اعتقاد کامل به وابستگی موجودیت اسرائیل به تنها پایتخت آن کشوریعنی تل آویو وجغرافیای سرزمینی آن کشورمدعی اند با “ضربه اول” اصولا اسرائیلی باقی نخواهدماند تا کسی ازآن حمایت کند چگونه قابل مهارمی باشند؟ آیا گنجی اصولا مفهوم “ضربه اول” رادرعلوم استراتژیک که در دانشکده های نظامی وپدافندملی تدریس می شود درک می کند؟
اکبرگنجی درپایان مقاله خود دردفاع ازرژیم ورهبران آن کاسه داغترازآش شده باهدف ماله کشی برمواضع جنگ طلبانه رهبری ورییس جمهوردست نشانده اش درخصوص ” محواسرائیل ازصحنه جهان” می گوید:
“خامنه ای بارها وبارها طرح عملی خود درباره ی نابودی اسرائیل را توضیح داده است. می گوید مانند آفریقای جنوبی، به همه ی فلسطینیان، ازجمله آواره شدگان به دیگرکشورها، حق رأی داده شود.سپس یک رفراندوم برگزارگردد، با توجه به این که آنان اکثریت جمعیت را تشکیل می دهند، انتقال قدرت ازاسرئیلی ها به فلسطینیان صورت خواهد گرفت واسرائیل نابود خواهد شد.”
کسی نیست به آقای گنجی بگوید که اولا اگراین استدلال برای تعریف “محواسرائیل ازروی نقشه جهان” مدنظرخامنه ای بود که نیازی به این همه شعارهای “مرگ براسرائیل” وشاخ وشانه کشیدن درطی سه دهه که بشما آنها رادون کیشوت وار می نامید نبود کافیست شعار” رفراندم برای اسرائیل” داده می شد تااسرائیل بطورکلی به قول شما وخامنه ای ازصحنه روزگارمحوبشود! ثانیا: این استدلال ودرواقع توجیه بکارگرفته شده که بیشترمصداق اپوزیسیون به قول شما براندازایران است که می گوید همین فردا انتخابات آزاد درایران برگزارکنید وبگذارید مردم خود نظام سیاسی ورهبران خود راانتخاب کنند بدیهی است که نتیجه این انتخابات نظیرتمامی کشورهای منطقه سرنگونی وتغییرنظام خواهدبود وبهمین دلیل هم هیچیک ازرژیم های منطقه ازجمله ایران بطورمسالمت آمیزدست به چنین انتحاری جهت محوخود ازنقشه جهان نزده ونمی زند!!
گنجی درآخرین فرازمطلب خود حتی ازخامنه ای هم حزب الهی می شود ودریک پرت وپلای آشکارمی گوید:
” این طرح غیرعملی است، اما اگرهم عملی بود، ایران نمی خواست یا نمی خواهد اسرائیل را نابود سازد، بلکه نابودی اسرائیل محصول فرایند آرای تک تک فلسطینیان خواهد بود. ”
فکرنمی کنم هیچ استدلالی گویاترازسخنان خود گنجی برای بی اعتباری مواضع وی باشد مواضعی که بیش ازاینکه بوی چپ نمایی، فریب خوردگی یا قاط زدن یک روشنفکردردیارغربت یا ناشی ازمزدبگیری باشدبنظرمی رسد زمینه سازی برای رجعتی دوباره به سوی رژیم ورهبری تبهکارآن باشد وقتیکه گنجی منکرآن شد که درپروژه قتلهای زنجیره ای منظوروی ازعالیجناب سرخپوش هاشمی رفسنجانی بوده است بسیاری راعقیده برآن بود که فازاول رجعت گنجی آغازگردیده است وبهمین دلیل است که می گویم سرنوشت گنجی چیزی جزسرنوشت حسین درخشان نخواهدبود.
پایان
*** برای آگاهی برخی ازمخاطبین محترم ازسرنوشت حسین درخشان به اختصارمی گویم که حسین ازنخبگان عرصه سایبری وازپادوهای اصلاح طلبان بود که پس ازسرکوب اصلاحات به کانادا پناهنده شد وبااستفاده ازفضای آزاد آن کشوربه تمام اعتقادات قبلی خود پشت کرد ازتوهین به ائمه شیعه و حضرت زهرا گرفته تا سفربه اسرائیل تا زنبارگی ومشروب خوری افراطی وخلاصه انتساب هربدی به رژیم اما پس ازچندی تندروی خوشی زیردلش رازد وتصمیم گرفت که به ایران وپیش درومادرش برگردد بهمین دلیل شروع کرد به ارتباط گیری با دپارتمان جذب ایرانیان خارج ازکشورتحت سرپرستی اسفندیار مشایی که مدعی بودند درصورت بازگشت به وطن ایرانیان خطاکارراموردحمایت قرارخواهند داد ودراین رابطه نیزبه درخشان یک تضمین ضمنی داده بودند حسین درخشان نیزعلاوه براین تضمین ها باکودنی خاص خود باتعریف وتمجید ازدولت منتخب خامنه ای ودستاوردهای آن جهت تامین حسن سابقه کافی !! میزان مجازات احتمالی برعلیه خود را درفضای سایبری خود به نمایش می گذاشت . وی بعنوان مثال می گفت مجازات سفر غیرقانونی به اسرائیل حداکثرسه ماه است ولی نمی دانست که سفرحتی توریستی وبدون ارتباط گیری با افراداسرائیلی نیزازسوی رژیم ایران به جاسوسی تعبیرمی شود چه رسد به اینکه ازسوی برخی نهادها ومراجع نیزدعوت شده باشی ودیگراینکه توهین به ائمه خود برای اعدام به اتهام سب نبی وائمه کافی است وکپی مستندات آن نیزحتی اگرمطلب راازسایت خود پاک کرده باشی درآرشیو فایل شما دروزارت اطلاعات وسپاه نگهداری می شود
خلاصه کلام اینکه درخشان درهنگام ورود به تهران ومحله خودش درقلهک و حتی تا دو هفته پس ازآن نظیرکیس های مشابه با هیچ مشکلی روبرونشده وبطور روزانه دروبلاگ خود شرح وعکس دیدوبازدید های خود با پدرومادر، رفقای قدیم وحتی زیارت شاه عبدالعظیم را بعنوان اثبات توبه خود به معرض نمایش می گذاشت اما پس ازدوهفته به همانجا رفت که اعراب نی می اندازند یعنی بازداشتگاههای مخفی اطلاعات. به مدت چندماه هیچکس ازوی خیری نداشت تااینکه پس ازشکایات پدرومادروراه اندازی سایت وکمپین حمایت ازوی معلوم شد درداگاه اولیه به اعدام محکوم شده است وسپس حکم وی به 19 سال حبس کاهش یافت البته وی درتمام مدت بازداشت خود وحتی درمرخصی های بعد ازاجرای حکم برای اثبات توبه خود ازهیچ کاری ازجمله خودفروشی برای رضایت سازمان اطلاعاتی کشورخود داری نکرده بود که پرونده سازی برعلیه فعالین سیاسی درخارج کشور(بعنوان نخستین گام) وراه اندازی ارتش سایبری سپاه وشناسایی ودستگیری گردانندگان سایتهای مخالف درداخل کشور( بعنوان آخرین گام) ازجمله این فعالیتهابود.