شاید کمترایرانی باندازه نگارنده با سابقه آنتونی کوردزمن استراتژیست بی نظیرآمریکایی آشنایی داشته باشد واین آشنایی به حدود سی سال پیش یعنی 1985 برمی گردید زمانی که نیروهای ایرانی بانیروهای آمریکایی درخلیج فارس درگیرشدند درآن هنگام بدلیل تمرکزنیروهای سیاسی ونظامی ایران برعراق وبلوک شرق درقبل وپس ازپیروزی انقلاب اسلامی کمترین آگاهی ازاهداف، استراتژی وتاکتیک های نظامی آمریکا درمنطقه دردست نبود واین عدم آشنایی وضعیت رابشدت خطرناک وغیرقابل پیش بینی کرده بود.
آنتونی کوردزمن استراتژیست وتحلیگرنظامی که سابقه مشاورت درسطوح عالی وراهبردی دروزارت جنگ آمریکا (پنتاگون) را درکارنامه خود داشت یکی ازمنابعی بود که درآن وانفسای فقراطلاعاتی به داد ایران ومراکزتحقیقاتی آن درزمینه های نظامی رسید. وی بگونه ای شگرف علاوه برتوانایی خارق العاده درتبیین استراتژی حتی ازورود به جنبه های تاکتیکی میدان نبرد نیزاکراه نداشته وبگونه ای آنراطراحی می کند که گویا درصفوف اولیه ولبه جلویی میدان نبرد حضوردارد. نگارنده چندی قبل درمطلبی تحت عنوان سخنان این مرد راجدی بگیرد در”اینجا” به اهمیت مواضع آنتونی کوردزمن اشاره کرده وتوضیح دادم که مسئولیت مشاورتی وی درسمت ریاست مرکزغیرانتفاعی ومطالعاتی بین المللی واستراتژی فعلی ذره ای ازاعتباراجرایی سخنان وی نمی کاهد.
کوردزمن درمطلبی تحت عنوان “تهدید ایران به جنگ برای پیشگیری ازجنگ” مطلب خود رابا این عبارت آغازمی کند:
گاهی اوقات بهترین راه پیشگیری ازجنگ اعلام مواضع روشن وشفاف درباره احتمال آغازجنگ است درحال حاضر هیچکس این توانایی راندارد که امکان آغازجنگی جدی درخلیج فارس یا حمله پیشگیرانه به ایران و یا رابطه این دو را با یکدیگرمحاسبه کند
.
There are times when the best way to prevent war is to clearly communicate that it is possible. No one can now calculate the odds of a serious conflict in the Gulf, or preventive strikes on Iran, or how the two might interact.
بنظرنگارنده این سطور رهبران ایران دقیقا همین امررامبنای تحرکات سیاسی وامنیتی خود قرارداده والبته عقب نشینی های دائم گروه 1+5 و اسرائیل ازخطوط قرمزترسیمی خود نیزمقامات رژیم رابه این نتیجه رسانده است که درحال حاضرو بدلایل عدیده ای احتمال حمله به ایران بسیارضعیف است ولذا با جدیت بیشتربه سمت تولید سلاح اتمی خودپیش می روند.
کوردزمن با اشاره به عدم پیشرفت ملموس درمذاکرات اتمی، افزایش تنش ها وآمادگی های نظامی درخلیج فارس، افزایش تحریم ها وبحث وجدل ها دررهبران اسرائیل درخصوص زمان وافق حمله پیشگیرانه به تاسیسات اتمی ایران می گوید :
” این احتمال وجود دارد که هیچ طرفی خواهان جنگ نباشد وطرفین دلایل منطقی برای دوری جستن ازجنگ داشته باشند اما واقعیت این است که تنش ها وخطرسوء محاسبات روبه افزایش است.”
ودرخصوص عدم درک این شرایط ازسوی رهبران ایران چنین هشدارمی دهد:
تحت این شرایط مشخص نیست که ایران واقعا این خطرروبه افزایش را که ممکن است هشدارهای چند ساله اسرائیل و آمریکا به عمل تبدیل شود به روشنی درک می کند یا نه. انتخابات ریاست جمهوری آمریکاهم این ابهام ها را بیشترکرده است.“
گرچه کوردزمن وضعیت فوق رابگونه ای ترسیم می کند که ممکنست با یک اشتباه یا حادثه کوچک جنگی فراگیرمنطقه رادربربگیرد وحتی ازاین احتمالات تحت عنوان سناریوی ” سارایوو” یا “تفنگهای آگوست” نام می برد ولی واقعیت امرشاید باتوجه به مانورهای نظامی طرفین وتلاش برای اثبات برتری خود وهمزمان تشدید غنی سازی درایران وتحریم ها ازسوی غرب بیشتربه یک Chicken Game یا جنگ خروسها شبیه است که نظیرحرکت دوقطاربروی یک ریل ودرجهت مقابل هم درگیری رااجتناب ناپذیرمی سازد
دراین نوع جنگ دیگربحث یک حادثه تصادفی برای شروع وبهانه جنگ نیست بلکه بدلیل حرکت طرفین درحهت مقابل هم وقوع جنگ حتمی می نماید تنها مساله دراین روش زمان رسیدن دوقطاربهم است که باید مبنای محاسبات ازسوی هردوطرف قرارگیرد با آگاهی نسبی که ازروش تصمیم گیری دررهبران ایران دارم ضمن اعتراف به اینکه رهبران ایران آگاهانه این روش رابرگزیده اند ولی مشکل عمده دراین است که این رهبران باتوجه به برخی سوابق برخورد رهبران دموکرات با مساله ایران فکرمی کند تا لحظاتی قبل ازتصادف امکان کشیدن ترمزاضطراری یاهدایت قطارازریل فعلی به یک ریل دیگردرآخرین ایستگاه وجود دارد وتنها مساله شان این است که این آخرین ایستگاه برای جابجایی ریل کجاست؟
ازسوی دیگراسرائیل وآمریکا ومتحدان غربی آنها نیزدربه اشتباه انداختن ایران وسوء محاسبه رهبران آن نقش عمده ای داشته و دارند اهم این اشتباهات عبارتند از:
1- اعلام و آشکارسازی اختلاف درمواضع رهبران سیاسی ونظامی اسرائیل بدلیل خطرجنگ نامتعارف وعدم تناسب هزینه فایده حمله به تاسیسات اتمی که البته ناشی ازنظام دموکراتیک درآن کشوراست.
2- اختلاف درمواضع رهبران واحزاب آمریکا وتحرکات جنبش ضدجنگ درآن کشور(برخلاف نظرکوردزمن که می گوید بین مواضع میت رامنی واوباما واحزاب آنها درحفظ گزینه نظامی بروی میزبه عنوان آخرین راه حل اختلافی نیست ولی واقعیت امراین است که این اختلاف حداقل درکوتاه ومیان مدت وجود دارد)
3- اوضاع نابه سامان اقتصادی درغرب که به نظرمی رسد آمادگی لازم جهت تحمل جنگی جدید باابعاد وپیامدهای نامعلوم راندارد.
4- اختلاف درمواضع رهبران دولتهای اروپایی نسبت به برنامه اتمی ایران وراهکارنظامی برای حل آن
5- محدود نشان دادن حمله به اهداف اتمی که الزاما به نابودی زیرساختها یاسرنگونی رژیم نمی انجامد
6- نمایش انتخابات ریاست جمهوری آمریکا درماه نوامبربعنوان گذرگاه ایران ازخط بحران
ادامه دارد