مهندس عزت الله سحابی اخیراطی نامه ای سرگشاده به مقامات رژیم بخشی ازفجایعی راکه برفرزندان این مرزوبوم در زندانهامی رودبازگوکرده وازمسئولین قضایی وسیاسی کشورخواست اگرذره ترس ازخداوآخرت درآنهاوجوددارد ناله های وی راشنیده برای این زندانیان بانام وبی نام کاری بکنندوی گفته است ” شرمم میآید درزمانه ای زندگی میکنم که به نام خداودین، دختران وپسران و زنان ومردان این جامعه را به جرم حق گویی وحق خواهی زیرشدیدترین فشارهای جسمی وروحی می گیرند، وقیحانه ترین کلمات رابرای بانوان به کارمیبرندواعترافات دروغ ازآنهامیخواهند.ا”
هنوزیک هفته ازنامه فوق نگذشته بودکه دکترمحمدملکی اینباردرمطلبی گویاتربه تشریح وضعیت دانشجویان زندانی ناشناس وگمنامی پرداخت که بدلیل تعلق به بدنه جنبش سبزوابستگی تشکیلاتی به هیچ گروهی وانجمن سیاسی وصنفی نداشته و بهمین دلیل نیزاصلاح طلبان واعضای جنبش سبزآنطورکه بایدوشاید بفکرآنهانیستند وی بعنوان یکی ازپدران واقعی اعضای جنبش می گوید
” من نگران این بچههاهستم. الان تعدادزیادی ازدانشجویان ناشناس وگمنام درزندان هستندوهیچکس به فکرآنهانیست. فکر نمیکنندکه آنها نیزفرزندان این مملکت هستند. آخرگناهشان چیست، بایدروزی به این مسئله رسیدگی شود.حالاحکومت که متاسفانه به فکرنیست ولی من کمتردیدهام این دوستان جنبش سبزدفاع جانانهای ازآنان کرده باشند”
واقعیتی تلخ که نه درزندان بلکه درجامعه روشنفکری ایران نیزریشه داردنگارنده بارها اززمان به قدرت رسیدن اصلاح طلبان دردوم خرداد 76 نیت کردم که به این بحث بپردازم واینکه متاسفانه باندبازی وگروه گرایی وجذب خودی ودفع غیرخودی صرفامختص جناح مقابل اصلاحات نیست ودامنه این پدیده زشت حتی دامان رهبران اصلاح طلب راهم آلوده کرده است بعنوان مثال به وضعیت آقای بابک داد نظری بیافکنیدکسی که قبل ازبه قدرت رسیدن سیدمحمدخاتمی بسیاری ازمتون موردنظروی رامی نوشت ونهایتانیزیک کتاب دراین خصوص منتشرنمود سرنوشت وی دردوران اصلاحات به کجاانجامید آیاجزاین بودکه بدلیل عدم عضویت درجبهه مشارکت ومجاهدین انقلاب اسلامی ودیگرتشکلهاوی رابه بازی نگرفتند؟ وبالعکس اصلاح طلبان پس ازبه قدرت رسیدن کسانی راسرکارآوردندکه ازقبل آنهاراشناخته ویاتوصیه نامه ای ازیکی ازشخصیتهای موردوثوق آنان دردست داشتند بنده بارهامحمدنوری زادرابابک دادجناح راست نامیده ام زیرا سرنوشت ایندودرهردوجناح به شکل عجیبی شبیه هم است هردوبرای پیروزی بررقیب متحمل زحمت زیادی شدندوهر دوپس ازپیروزی جناح متبوع خود بدلیل ایستادگی براصول ازسوی همقطاران خودبه بازی گرفته نشدند
اینجانب رجاء واثق دارم چنانچه همین الان خامنه ای دولت رادودستی تحویل جنبش سبزواصلاح طلبان بنماید بازهم همان بازی تکرارخواهدشد ونهایتانیزاصلاح طلبان پس ازشکست مجددخواهندگفت ” اشکال ما این بودکه بازی قدرت رادر نخبگان ادامه دادیم وآنرابه طبقات اجتماعی نکشاندیم زیراخودراازطبقات اجتماعی بی نیازمی دانستیم” ویاخواهندگفت “مامشکل رهبری واستراتژی وتاکتیک وسازمان داشتیم”
یکی نیست که به آقایان بگوید پس این داستان دموکراسی وحاکمیت مردم برسرنوشت خویش وگردش نخبگان و…چه شد چرامردم رابدلیل حاکم کردن قیدوبندهای تشکیلاتی دربازی قدرت شریک نمی کنید تاحداقل آسیب پذیری خودراکم کنید واصولا تفاوت اساسی شماباطرف مقابل جزبرسرقدرت برسرچیست؟
دکترمحمدملکی دست برنکته بسیارمهمی گذاشته است که دردل بسیاری ازکادرهای مستقل است کسانیکه دل درگرو ملک وملت دارندولی نمی خواهندطوق بندگی هیچ گروهی رابرگردن خودبیاندازند واین افرادکه عمدتاتکنوکرات نیزهستندچه بساازنظرمدیریتی واجرایی هریک سه وزیراصلاح طلب راحریف هستند متاسفانه درخصوص زندانیان دربندنیزوضع به همین صورت است که اگرشماعضوتشکیلاتی باشیدهرچندضعیف فورابرایت لابی می شود وسری درمیان سرهادرمی آورید حبس چندهفته ای شماحتی اگرسیلی بصورت شمانخورده باشد می تواند چندین ماه نگهداری درسلول انفرادی وهمراه با شکنجه ومقاومت به حساب بیاید وروزی نیست که دلنوشته ای یاشعرحماسی برایتان دریک سایت منتشرنشودولی اگر عضوهیچ گروه و دسته ای نباشی حسابت باکرام الکاتبین است ومتاسفانه قوه قضاییه نیزکه پایگاه اصلی ضعیف کشی وعدم رسیدگی به متظلمین است نیزمزیدبرعلت می شودومعمولا این زندانیان رادروضعیت بدتری قرارمی دهد دکترملکی دراین خصوص می گوید
” من بسیاربسیارگلهمندم. آن توجهی که باید به بچههای زندانی که فراوان نیزهستندنمیشود. به خصوص دانشجویان گمنام که خیلی ازآنان رامیشناسم ودرزندان دیدهام ودراین سایتهاهیچ اسمی ازآنها نیست. ماهها است این افراد زندانی هستند. به بعضیهایشان بیخودوبیجهت حکم های ۴ یا۵ سال دادهاند.گاهی اشاراتی میکنند ولی دفاع جانانه نمیکنند”
نگارنده برای اینکه مطلب درست تفهیم بشود به یک نمونه زنده بسنده می کند دانشجویی بنام فرخ شفیعی دانشجوی فوق لیسانس مهندسی دانشگاه تهران در18 تیر78 بادرج اطلاعیه ای درتابلواعلانات کوی دانشگاه دانشجویان رابه راهپیمایی درمحکومیت توقیف نشریه سلام دعوت می کند وخودپیشتازحرکت دانشجویان می شود ولی پس ازشروع درگیریهاتعدادی دیگرازدانشجویان نیزکه دردرگیریهادستگیرشده اند موردتوجه قرارمی گیرند احمدباطبی بدلیل انتشارعکسی ازوی بروی جلدنشریه اکونومیست باپورتره ای شبیه چه گوارا، منوچهرمحمدی ومریم شانسی بعنوان لیدرهای تظاهرات دانشجویان و برخی ازاعضای شورای مرکزی دفترتحکیم که سعی برکنترل ناآرامیها داشته اندازسوی وزارت اطلاعات بعنوان چهره های دانشجویی درماجرای 18 تیرمعرفی می شوند فرخ شفیعی آرام وبدون ادعا 2 سال حبس خودراتحمل می کندبدون اینکه نامی ازوی درتبلیغات سیاسی دیده شود وی ظاهرابادخترکوروش نیک اخترمتهم به ترورهاشمی رفسنجانی درمرقدآیت الله خمینی یا مهدیون یکی ازمتهمین تروررازینی ازدواج می کند وروانه زندگی خودمی گردد
بهرحال تبعیض وقائل نشدن حق مساوی برای انسانها امری نیست که ازروزاول درناصیه جناح مقابل نوشته باشند واتفاقا ایستادگی ودفاع ازهمفکران درجناح راست بسیاربیشترازباصطلاح پیروان جناح چپ یااصلاح طلب است سرنوشت غلامحسین کرباسچی وعبدالله نوری را که تازه شخصیتهای برجسته ای درسطح ملی بودند مقایسه کنید با سرنوشت افراد دست چندمی ازجناح مقابل نظیرمحمدرضانقدی یاسعیدعسگر، براحتی متوجه تفاوت درروشها شده ونیازی به توضیحات دشمن شادکن نیست لذابی جهت نیست که دکترملکی فریادبرمی آورد که
” پس ازبیرون آمدن اززندان، دیدم همان مسائل گذشته وجود دارد.این خودی وغیرخودی؛ واینکه تنهابه فکرافرادسرشناس هستند تا آزاد شوندوبه مرخصی بیایند وجوددارد.کسی به فکراین بچههانیست. آنچه درروحیهی کسانی که طرفدارجنبش سبزیا اصلاحطلب هستند، دیدم این بودکه در برخوردآنان بادیگران تغییرچندانی به وجود نیامده است. روحیه آنهاهمان خودی وغیرخودی است. رفتارشان اینگونه است که چون این فرد ازخودم است رعایت حال اورامیکنم وباآغوش بازاورا میپذیرم ولی آنکه ازمانیست، خودی نیست”
البته ازحق نبایدگذاشت برخی گروههای حقوق بشری نظیرانجمن دف
اع اززندانیان که به همت عمادالدین باقی برپاشده بودو نیزتعدادی دیگردراین خصوص تاتوانسته انداطلاع رسانی کرده اند ولی محدودیتهای اطلاع رسانی وعدم ارتباط گیری برخی زندانیان سیاسی به دلیل عدم آشنایی باالفبای کارسیاسی ویافریب خوردن ازسوی بازجویان درخصوص عدم طرح مسائل وباامیدبه کمک درمجازات نیزمی تواندازعلل این گمنامی به شمارآید واین وظیفه نیروهای مجرب درزندانهاست که بایستی زندانیان راباحقوق خوداشناوبه آنها راهکارهای مناسب رانشان بدهند اینجانب که خودتوفیق سه بارحبس درفاصله 1383-1377راداشته ام درزندان هم خودرارسیدگی به اموراینگونه زندانیان قرارداده بودم ولی همانطوریکه دکترملکی عنوان کرده اندوقتی اززندان آزادمی شدم عملا متوجه سیاسی کاری برخی ازگروههاوشخصیتهای مطرح دردفاع از زندانیان وتقسیم آنهابه خودی وناخودی می شدم وچه بساجانهایی که دراین راه گذاشته شد
یادم نمی رودکه سرهنگی ازنیروی هوایی بنام محمدرضاپدرام رابه اتهام جاسوسی برای آمریکابه اعدام محکوم کرده بودند ولی پس ازملاقات بابازرسان قضایی مامورازسوی آیت الله شاهرودی قاضی مسئول دربخش بازرسی بامشاهده حکم و مستندات مربوطه متوجه بیگناهی ایشان گردیده وبوی قول داده بود که درصورت عدم طرح شکایت برعلیه قاضی بدنام صادرکننده رای بدوی(حجت الاسلام طباطبایی) که موجب حبس 5 ساله وی نیزشده بودزمینه آزادی وی راتحت عنوان عفونظامیان به مناسبت آزادی خرمشهرفراهم خواهدنمود ولی افرادی نظیرالیاس محمودی که بدنبال اعدام وی بودند دوروزمانده به سوم خردادروزعفونظامیان وی راباپابند به سلول انفرادی جهت انجام تشریفات اعدام منتقل کرده بودندو نگارنده یکی ازافرادی بودم که سریعامطلع ووضعیت رابه برخی ازمسئولین نظام گزارش داده ودرخواست نجات این فردرا کردم ازجمله اقدامات بنده مراجعه به روزنامه اصلاح طلب یاس ارگان حزب مشارکت وارائه گزارش کاملی به سردبیرآن آقای دکترمحسن میردامادی بود وملتمسانه بوی توضیح دادم که درست است که این فردسیاسی نمی باشد ولی درج این گزارش شایدبتواندجان وی رانجات بدهد زیراباامیدی که به جنبش اصلاح طلبی ونقش رسانه هابعنوان یکی ازارکان اصلی دموکراسی داشتم مطمئن بودم که وقتی افکارعمومی درجریان امرقرارگیرد دست توطئه گران نیزدراجرای برنامه هایشان چندان باز نخواهدبود ولی متاسفانه ایشان باطرح اینکه موضوع امنیتی است ازدرج آن مطلب خودداری کرد وتنهابه فاصله دوروزبعدشاهدبداعدام این فردبیگناه بودم درحالیکه هیچ کاری جزسرزدن به دفاترسران قواومرحوم مروی وبازرسی کل کشوردرقوه قضاییه ازمن برنمی آمد
بهرحال آنچه که مهم است قائل شدن ارزش برای جان، مال، عمروآبروی انسانهاست جداازتفاوت درعقیده، نژاد، مذهب وملیت واینکه مابعنوان فعالین حقوق بشریاافرادی سیاسی، فرهنگی که ادعای برخورداری ازاخلاق وسابقه تمدنی چندهزارساله داریم می بایستی به عقدی که باخودوخدای خودبسته ایم وفاداربمانیم دفاع ازمظلومان ومبارزه با ظالمان راوظیفه ذاتی خودبدانیم وبااختصاص آن به گروه ویاطبقه خاصی خودرادرچهارچوب قیدوبندهای غیرانسانی وغیرخدایی گرفتارنکنیم
عزیزان، بیاییدبه سرمایه های انسانی خودبرسیم قبل ازاینکه آنهاراازدست بدهیم فرقی نمی کندکه این سرمایه انسانی یک دانشجوواستاد درمحبس باشد یایک مدیراجرایی قوی خانه نشین شده یاکارخانه داری که بدلیل سلطه مافیای تجارت عطای تولیدرابه لقایش بخشیده است امروزه علاوه بردههاشخصیت که درگمنامی مطلق به خدمت به کشورمشغول هستند دانشمندانی چون حسین بشریه دردانشگاه سیراکیوز وشفیعی کدکنی دردانشگاه پرینستون درهمین چندقدمی واشنگتن رحل اقامت افکنده اندورنج غربت وتبعیدرابرخودهموارمی سازندومابا غفلت کامل سرخودراباچندسایت وسیاست بازحرفه ای که چیزی درچنته ندارند تحت عنوان بزرگان دین ودانش وسیاست گرم کرده ایم واین حقیرروزی رامی بینم که ماایرانیان خارج ازگودحکومت انگشت حسرت به دندان گرفته وازاینکه اینگونه سرمایه های انسانی را ببادداده ایم خودراملامت خواهیم کرد.